استعاره و شناخت

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

استعاره و شناخت تألیف آزیتا افراشی، پژوهش بر استعاره‌های مفهومی در زبان‌شناسی، فنون و شیوه‌های تحلیل روشنی دارد؛ هر چند انجام تحلیل‌های دستی بر پیکره‌های وسیع و تبیین نتایج تحلیل استعاره‌ها دشواری‌هایی به همراه دارد.

استعاره و شناخت
استعاره و شناخت
پدیدآورانافراشی، آزیتا (نویسنده)
ناشرپژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
مکان نشرتهران
سال نشر1397
شابک2ـ975ـ426ـ964ـ978
کد کنگره

ساختار

کتاب در نه فصل تدوین شده است.

گزارش کتاب

از دهۀ 1980 میلادی به بعد، پژوهش دربارۀ استعاره‌های مفهومی به یک حوزۀ مطالعۀ کانونی در زبان‌شناسی شناختی تبدیل شده است. چگونگی اهمیت یافتن حوزۀ مطالعۀ استعاره مفهومی می‌تواند گزینه‌ای برای آغاز این نوشته باشد. گیرارتز و کویکنز معتقدند زبان‌شناسی شناختی به دانشی که به وسیلۀ زبان بازنمود می‌یابد توجه دارد. استعاره‌های مفهومی حوزۀ مناسبی برای بررسی بازنمود فرایندهای ذهنی در زبان‌اند و به همین سبب از این جایگاه مهم در زبان‌شناسی قرن بیست‌ویکم برخوردار شده‌اند.

استعارۀ مفهومی بی‌تردید تنها موضوع و الزاماً مهم‌ترین موضوع پژوهش در زبان‌شناسی شناختی نیست، ولی شاید بتوان گفت به سبب سامان‌یافتگی چارچوب تحلیل، مشهورترین موضوعی است که عموماٌ زبان‌شناسی شناختی را با آن می‌شناسند. امروزه در دنیا پژوهش دربارۀ استعاره‌های مفهومی به یک تخصص تبدیل شده است و زبان‌شناسانی را می‌توان برشمرد که عمدۀ آثارشان به پژوهش در حوزۀ استعاره‌های مفهومی اختصاص دارد. استعارۀ مفهومی یک پدیدۀ چندبعدی است که موجب شده پژوهشگرانی با تخصص‌های گوناگون به آن بپردازند. استعارۀ مفهومی در زبان خودکار، ادبیات، رشد و فراگیری زبان کودک، عصب‌شناسی، نشانه‌شناسی، دین‌پژوهی، مطالعات ترجمه، مطالعۀ فرهنگ، رسانه و حوزه‌های دیگر، موضوع پژوهش به‌شمار می‌آید. گاهی نیز استعاره‌های مفهومی، خود موضوع پژوهش نیستند ولی به‌مثابۀ ابزار، در حوزه‌های دیگری چون سبک‌شناسی، جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و واژگان‌نگاری به کار گرفته می‌شوند.

پژوهش بر استعاره‌های مفهومی در زبان‌شناسی، فنون و شیوه‌های تحلیل روشنی دارد؛ هر چند انجام تحلیل‌های دستی بر پیکره‌های وسیع و تبیین نتایج تحلیل استعاره‌ها دشواری‌هایی به همراه دارد.

این کتاب در 9 فصل به قرار زیر نوشته شده است: فصل 1: پیش‌زمینه، که به اجمال به مبانی عصب‌شناختی استعاره‌های مفهومی می‌پردازد؛ فصل 2: استعارۀ مفهومی چیست؟، ساخت استعاره و انواع آن را توضیح می‌دهد. فصل 3: استعاره و حس‌آمیزی؛ که نخستین بار به زبان فارسی در همین کتاب به آن پرداخته شده است. فصل 4: استعاره‌های عواطف؛ که به پشوانۀ پژوهش‌های پیکره‌ای صورت گرفته در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به هدایت نگارنده و همکاری دانشجویان رشتۀ زبان‌شناسی و آقای دکتر مصطفی عاصی تکوین یافته است. فصل 5: استعاره و فعل‌های حسی؛ که رابطه‌ای است بین دو حوزۀ مطالعه یعنی فعل‌های حسی و مطالعات استعاره که در آثار غیرایرانی و ایرانی پیشینه‌ای ندارد و نختستین بار در این کتاب در قالب فصلی مجزا به آن پرداخته شده است. فصل 6: استعاره و مفهوم زمان؛ که پیش‌تر از سوی نگارنده در قالب سخنرانی و کارگاه به آن پرداخته شده است. فصل 7: استعاره و پیکره؛ که در نتیجۀ پژوهش‌های پیکره‌ای نگارنده و دانشجویان بر پیکرۀ پایگاه دادگان زبان فارسی شکل گرفته است. فصل 8: استعاره و مجاز؛ که در صدد است زمینه‌ای برای پیشنهاد نظریۀ مجاز مفهومی ارائه دهد. فصل 9: استعاره و فرهنگ؛ که به منظور معرفی استعاره‌های اولیه و فرهنگ‌بنیاد نگارش یافته است.

در زمرۀ مقاله‌هایی که بستر شکل گرفتن این کتاب را فراهم آورده‌اند، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: افراشی، حسامی، سالاس (1391)؛ افراشی، حسامی (1392) و افراشی، صامت (1391) که به روش پیکره‌ای به تحلیل استعاره‌های مفهومی پرداخته‌اند. افراشی، مقیمی‌زاده (1393) و زورورز، افراشی، عاصی (1392) به استعاره‌های مفهومی عواطف به روش پیکره‌ای پرداخته‌اند. افراشی، یگانه (1395) طبقه‌ای خاص از استعاره‌های مفهومی در قرآن کریم را مورد مطالعه قرار داده‌اند. افراشی (1394) نیز با بازنمود استعاری مفهومی زمان پرداخته است.[۱]


پانويس


منابع مقاله

پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

وابسته‌ها