در جستوجوی نشابور خراسان
در جستوجوی نشابور خراسان؛ زندگینامه، شناختنامۀ شعر و دهها نکتۀ ناگفته دربارۀ شاعر لحظهها دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی تألیف محمدباقر نجفزاده بارفروش (م.روجا)، در این کتاب کوشیده شده فقط و بیشتر به جنبۀ شعر و شاعری شفیعی کدکنی پرداخته شود و از نقد و تحلیل ترجمه و عقاید شخصی ایشان پرهیز شود؛ اگرچه در شناختنامه، کمی به موضوعات زندگی ایشان هم سری زده شده و گلچینی آورده شده است.
| در جستوجوی نشابور خراسان | |
|---|---|
| پدیدآوران | نجفزاده بارفروش، محمدباقر (نویسنده) |
| ناشر | سفیر اردهال |
| مکان نشر | تهران |
| سال نشر | 1397 |
| شابک | 2ـ663ـ313ـ600ـ978 |
| کد کنگره | |
گزارش کتاب
شعر معاصر ایران با نام بلند نیما یوشیج جان گرفت و به بار و بر نشست و بعد با نام و آثار چهرگانی چون احمد شاملو، مهدی اخوان ثالث، سهراب سپهری، حمیدی شیرازی، هوشنگ ابتهاج، سیمین بهبهانی و .... یعنی مجموعاً کسانی که نواندیش هستند، به بار و بر بیشتری رو آورد. بعدها کسانی چون فریدون مشیری و محمدرضا شفیعی کدکنی و چند قلمانداز و شاعر دیگر هم کمکم در چند محلۀ دورتر به این کاروان ضمیمه شدند. این چهرگان نوپرداز پس از صف نوآمدگان عصر مشروطه، یعنی صبا، ایرج میرزا، عارف قزوینی، فرخی یزدی و ..... پدید آمدهاند. هر یک از این صفها و گروهها در وقتها و هنگامههایی رخ نمودهاند که متناسب رخدادها و اوضاع اجتماعی و سیاسی خود بوده و به شمار میآمدهاند.
در این کتاب کوشیده شده فقط و بیشتر به جنبۀ شعر و شاعری شفیعی کدکنی پرداخته شود و از نقد و تحلیل ترجمه و عقاید شخصی ایشان پرهیز شود؛ اگرچه در شناختنامه، کمی به موضوعات زندگی ایشان هم سری زده شده و گلچینی آورده شده است.
بعد از مقدمۀ نویسنده، در بخش اول کتاب، دیدگاههای مختلف از بزرگان ادب و هنر ایران دربارۀ شفیعی کدکنی آورده شده است. در نوشتار محمود دولتآبادی دربارۀ شفیعی کدکنی میخوانیم: «..... شفیعی پلی میان گذشته و آینده است. دکتر شفیعی کدکنی برخی شعرهای درخشان و ناظر به معانی عمیق این زمانی دارد که به راستی «نوا» و نوآورانه است. و میدانیم که بن و ریشه چنین تعریفی از شعر، نیمایی است و نه مثلاً برآمده از شیوههای ابوشکور بلخی؛ اما تفاوت شاخص شفیعی کدکنی در این است که شعرایی از نوع ابوشکور بلخی را هم به همان عرض و عمق و ارزش نیما یوشیج میشناسد و به آن اهمیت میدهد». (ص 25)
در ادامه سالشمار زندگی و زندگی دکتر شفیعی کدکنی و معرفیای از آثار او آورده شده است. در قسمتی از این بخش نویسنده معتقد است «خراسانگرایی» در اشعار شفیعی کدکنی وجود دارد و به بخشهایی تقسیم میشود از جمله: پیروی از شاعران خراسان و لحن و زبان و بیانشان مانند ملکالشعرای بهار، محمود فرخ، اخوان ثالث و دیگران و دیگر آوردن واژگان بومی و یادکرد نام خراسان و آبادیهایش.
در بخش بعدی کتاب به بررسی «زن» در شعر شفیعی کدکنی پرداخته شده است. زن در شعر او کمرنگ است؛ اما حضورش پرشور و زیباست. زن یا بهتر است بگوییم زنان در آثار این شاعر، زنان معمولی و بستر مغاذله و معاشقه نیستند. زنان شعر او زنانی اسطورهاند؛ زنان حماسهها، زنان ارزشمدارانه، زنان دارای مقام و منزلت.
پس از بخشی که اختصاص یافته است به سرودههای شفیعی کدکنی دربارۀ دیگران و سرودههای دیگران تقدیمشده به او، بخشی اصلی کتاب آغاز میشود که به بررسی اشعار دفترهای «غزل برای گل آفتابگردان»، «خطی ز دلتنگی» و «مرثیههای سرو کاشمر» پرداخته شده است. در پایان نیز تعدادی از غزلهای این شاعر معاصر آورده شده است. بیشتر غزلهای این مجموعه از دفتر شعر «زمزمه»هاست.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات