من غاب عنه المطرب

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    من غاب عنه المطرب
    من غاب عنه المطرب
    پدیدآورانثعالبی، عبدالملک بن محمد (نويسنده) شعلان، نبوی عبدالواحد (محقق)
    ناشرمکتبة الخانجي
    مکان نشرمصر - قاهره
    سال نشر1405ق - 1984م
    چاپ1
    شابک-
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‎‏/‎‏م‎‏8‎‏ 3914 ‏PJA‎‏
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    من غاب عنه المطرب، از آثار شاعر، لغوی، کاتب و تاریخ‌نگار ایرانی قرن چهارم و پنجم هجری قمری، ابومنصور عبدالملک بن محمد بن اسماعیل ثعالبى نیشابوری، مشهور به ابومنصور ثعالبی (350-429ق)، به بیان مباحثی ادبی، شاعرانه و تاریخی (در قالب نظم و نثر) می‌پردازد که به زعم نویسنده باعث شادی می‌گردد و انسان را از آوازه‌خوانان و نوازندگان بی‌نیاز می‌کند. رئیس بخش ادبیات و نقد ادبی دانشگاه الازهر (مصر)، نبوی عبدالواحد شعلان، این کتاب را تحقیق و تصحیح کرده و برای آن مقدمه‌ای سودمند و روشمند نوشته و شخصیت و آثار ابومنصور ثعالبی و همچنین روش اثر حاضر را شناسانده است.

    هدف و روش

    • ابومنصور ثعالبی، اثر حاضر را کتابی شامل زیبایی‌های الفاظ و معانی لطیف و جالب دانسته است که آدمی را بدون شراب، سرمست می‌کند و به نشاط می‌آورد، بدون آنکه مطرب و نوازنده‌ای در میان باشد...[۱].
    • نبوی عبدالواحد شعلان، «من غاب عنه المطرب» را از نوع کتاب‌های جیبی و همراه شمرده است که حجمی کم، ولی فایده‌ای بسیار دارد و خوانندگان را به‌سوی خود می‌کشاند و نگارنده‌اش مانع ضایع ‌شدن آثار ادبی مهم و ارزنده روزگار خودش شده است. محقق افزوده است: من توضیحاتی را بر این اثر افزوده‌ام؛ از جمله اینکه شخصیت‌ها و دانشوران را در صورت لزوم معرفی کرده‌ام[۲].
    • محقق مذکور به برخی از انتقادها درباره شخصیت علمی و روش ابومنصور ثعالبی پاسخ داده است[۳].

    ساختار و محتوا

    • این اثر از 7 بخش به‌ترتیب ذیل تشکیل شده است:
    1. بلاغت و خطّ و مانند آن.
    2. بهار و آثارش و فصول سال.
    3. اوصاف شب و روز و زمان‌های آن.
    4. غزل و مشابه‌های آن.
    5. خمریات و هرچه به آن مربوط می‌شود.
    6. اخوانیات (برادرانه‌ها) و مدح و مشابه‌های آن.
    7. مسائل پراکنده و گوناگون.

    نمونه مباحث

    • در بلاغت و وصف سخن نیک:... «كلام كبُرد الشباب و بَرد الشراب...»[۴]؛ یعنی سخنی چون پارچه قیمتی و زیبای دوران جوانی و خنکی نوشیدنی‌ای گوارا در گرمای تابستانی...
    • نثری در وصف شعر: ابواسحاق صابی در وصف شعر ابوعثمان خالدی گفته است: «شعرٌ يخلط بأجزاء النفس لنفاسته و يكاد يفتن كاتبه لسلاسته»[۵]؛ یعنی: شعری که به دل می‌نشیند، به‌خاطر نفیس بودنش و گویی که می‌خواهد نویسنده را بفریبد با روان بودنش.

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه نویسنده، ص3
    2. ر.ک: مقدمه محقق، ص3-7
    3. ر.ک: همان، ص53
    4. ر.ک: متن کتاب، ص10-11
    5. ر.ک: همان، ص19

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.


    وابسته‌ها