رساله‌ای در سیاق

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    رساله‌ای در سیاق
    رساله‌ای در سیاق
    پدیدآورانکرمانی، ابواسحاق غیاث‌الدین محمد (نویسنده) نیک‌نژاد، علیرضا (محقق)
    ناشرنگارستان اندیشه
    مکان نشرتهران
    سال نشر1398
    شابک5ـ02ـ6607ـ622ـ978
    کد کنگره

    رساله‌ای در سیاق تألیف ابواسحاق غیاث‌الدین محمد کرمانی (قرن دهم)، با تحقیق و تحشیه علیرضا نیک‌نژاد، این کتاب، متن مصحح رساله‌ای در سیاق، اثری است آموزشی در حساب و دفترداری، به قلم خواجه غیاث‌الدین ابواسحاق کرمانی که در دورۀ صفویه و در سال 951 هـ.ق به رشتۀ تحریر درآمده است.

    ساختار

    این کتاب مشتمل بر دیباچه و مقدمه و چهار دفعه و خاتمه است.

    گزارش کتاب

    سیاق در لغت به معنی آیین، رویه، ترتیب، شیوه، روش و دستورالعمل است و در عربی به صداق زدن است. سیاق به معنی مسوق یعنی رانده شده نیز معنی شده است. و صناعت سیاق فنی بود که مستوفیان بدان وسیله، ثبت و ضبط و محاسبات مالی دیوانی و تجاری را انجام می‌دادند. تاریخچۀ صنعت سیاق به ایران بعد از اسلام برمی‌گردد و ارقام در خط سیاق برگرفته از کلمات عربی است.

    این کتاب، متن مصحح رساله‌ای در سیاق، اثری است آموزشی در حساب و دفترداری، به قلم خواجه غیاث‌الدین ابواسحاق کرمانی که در دورۀ صفویه و در سال 951 هـ.ق به رشتۀ تحریر درآمده است. از زندگی‌نامۀ نویسنده اخبار دقیقی در دست نیست و احوال او هیچ‌یک از تذکره‌ها نیامده است. از سال تولد خواجه نیز اطلاعی در دست نیست؛ ولی بنا بر اشارۀ خودش ـ چنان‌که در لابلای این کتاب خاطرنشان می‌کند ـ در دوران شباب و در سن سی‌سالگی به تألیف کتاب مبادرت جسته است. ولی به یقین وی اهل دفتر و دیوان و در شمار مستوفیان ایالت کرمان بود و در تمام دوران حیات به استثنای چند سفر به هرات و نقاط دیگر، مقیم کرمان بود. به روایت خود خواجه دورۀ کودکی را با تحصیل علوم متداول زمانه، همچون صرف و نحو و معانی و بیان و منطق در همین شهر سپری کرد.

    خواجه از مقربان مجدالدین عبدالرشید وزیر کرمانی و پسرش عبدالقادر بود و در رکاب مجدالدین به هرات که از شهرهای معظم خراسان بود، سفر کرد: «رعیت‌پروری که به واسطۀ پاسبان حرمش، رعایا در مهد امن و آسایش خواب به فراغت می‌نمایند. سرورس عالی‌مقدار که اکابر و اصاغر روزگار چهره به خاک درگهش می‌سایند. مجدالاسلام والمسلمین، عون الضعفاء والمساکین، مجدا مجدا فی الامور الدین علی وجه الرشید عبدالرشید لازال ضلال جلاله و اقباله الی یوم الوعید واقف گشته، بنده را به ملازمت خود مأمور ساختند».

    نسخه‌ای که در در این کتاب تصحیح شده، افزون بر دیباچۀ مفصل و ملال‌آوری که موجب ملال خواننده می‌شود و صرف‌نظر از خودشیفتگی و غلو و بزرگ‌نمایی نویسنده، کتابی است ارزشمند برای شناخت اصول دفتر و دیوان و مشحون است از لغات فنی و متضمن اصطلاحات مالی در قرن دهم هجری. جدا از ستایش یا نکوهش، به‌تحقیق خواجه شخصی مطلع در امور دیوانی ایالتی به‌ویژه در خصوص محاسبۀ امور مالیات بوده و از آنجایی که سالیانی دراز از مقربان مجدالدین عبدالرشید وزیر کرمان بود، می‌توان نتیجه گرفت که او به اسناد و مدارک دیوانی نیز دسترسی مستقیم داشته است. به همین دلیل کتاب او دربرگیرندۀ مطالبی بدیع و آگاهی‌های سودمند است.

    نویسنده مدعی است که کتاب او جامع و مانع است. همچنین ادعا دارد که مورد محک حساب‌دانان قرار گرفته و از آزمایش آنان سربلند بیرون آمده است. این رسالۀ ارزشمند، یکی از امهات رسالات حساب و سیاق می‌باشد و تا دورۀ قاجار، اساس تألیف کتاب‌هایی همچون «بحر الجواهر فی علم الدفاتر» بوده است. افزون بر این گفتنی است گرچه مطالب کتاب بسیار کوتاه و به ایجاز است، اطلاعات قابل توجهی در زمینۀ واحد شمارش حیوانات و جمادات و و ممیز اعداد، مساحت، معرفت تواریخ عرب و شمسی و ترکی، حساب جمل، ایام و شهور در دسترس خواننده قرار می‌دهد.

    خواجه بنا بر اشارۀ پسر عبدالرشید درصدد تألیف کتابی جامع و مختصر و غیرمصنوع برآمد که مانند دیگر کتب سیاقی مطول و مغلق و مصنوع نباشد. بر ایا اساس قطعاً رسالۀ بحرالسیاق مولانا شرف‌الدین فضل‌الله خاصه و شمس‌السیاق خواجه شمس‌الدین محمد صاحب دیوان و رسالۀ تعلیم سیاقت خواجه سلیمان شاه کرمانی و قواعد الحساب خواجه محی‌الدین کرمانی منابع خواجه در تألیف این کتاب بوده‌اند. سال تألیف کتاب بر اساس قرائن موجود، به نظر می‌رسد که نویسنده در 949 قمری نگارش را آغاز کرده و در سال 951 به پایان رسانده است.

    این کتاب مشتمل بر دیباچه و مقدمه و چهار دفعه و خاتمه است. دیباچه بسیار مفصل است و شامل مطلع و حمد و ستایش خداوند و نعت رسول اکرم و در مدح و منقبت ائمه و در مدح پادشاه دوران شاه طهماسب صفوی و ثنای مجدالدین عبدالرشید وزیر ایالت کرمان و فرزندش عبدالقادر است. افزون بر این مؤلف در دیباچه، اشعاری را در قالب رباعی و قصیده در مدح و ثنای امام علی(ع) و شاه طهماسب سروده است. مقدمه به چهارده فصل تقسیم می‌شود و پس از شرح شرف و شأن این صناعت و موضوع و مبادی آن، به تعریف علم حساب و متعلقات آن پرداخته شده است. دفعۀ اول در بیان روزنامچه است. دفعۀ دویم در بیان توجیه است که مشتمل بر سه فصل می‌باشد. دفعۀ سیم در بیان اوارجه شامل دو فصل است و دفعۀ چهارم تضعیف و تصنیف و جمع و تفریق و ضرب و قسمت و مساحت است. خاتمه نیز در سه مقصد آورده شده است.

    متن کتاب بر اساس سه نسخه موجود تصحیح شده که نسخۀ شمارۀ 8140 کتابخانه آیت‌الله مرعشی نسخۀ اساس بوده است.[۱]


    پانويس


    منابع مقاله

    پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها