طبیب القلوب؛ کهنترین اربعین حدیثی شناختهشده در زبان فارسی
طبيب القلوب | |
---|---|
پدیدآوران | خزيمي فراوي، محمد بن محمد (نویسنده) مجرد، مجتبي (مصحح) |
ناشر | انتشارات دکتر محمود افشار يزدي با همکاری انتشارات سخن |
مکان نشر | ايران - تهران |
سال نشر | 1398ش. |
چاپ | يکم |
شابک | 978-622-6441-40-7 |
موضوع | اربعينات - قرن 5ق. احاديث اهل سنت - قرن 6ق. |
کد کنگره | 2ط4خ / 143 BP |
طبیب القلوب؛ کهنترین اربعین حدیثی شناختهشده در زبان فارسی تألیف ابوالفتح محمد بن محمد بن علی الخزیمی الفراوی، با تصحیح و تحقیق مجتبی مجرد، این کتاب، نگاشته ابوالفضل محمد خزیمی فراوی (م 514 ق) است. این کتابچه کهنترین اربعین حدیثی شناخته شده در زبان فارسی است که تاکنون چاپ و منتشر نشده و با وجود عمری قریب به ۹۵۰ سال، جز در یکیدو منبع کهن نامی از آن نرفته است. تصحیح و چاپ این اثر یعنی شناساندن بخشی از میراث سترگ اسلامی.
گزارش کتاب
سنت نگارش چهل حدیث از پیامبر اکرم (ص) سابقهای کهن در تمدن اسلامی دارد. بسیاری از صوفیان، فقیهان، محدثان و مفسران مسلمان در این زمینه قلم زده و آثار ارزشمندی پدید آوردهاند.
به نظر میرسد شکلگیری سنت اربعیننویسی در تمدن اسلامی دستکم دو علت مشخص اجتماعی داشته است؛ نخست بومیسازی عناصر اسلامی و دوم واکنش به فضای کلی مذهب در روزگار مؤلف. بومیسازی عناصر اسلامی به چه معناست؟ یک جامعه با هر کمیت و کیفیتی دربردارندۀ مجموعهای از سنتها و آداب و رسوم است که مشترکات فرهنگی آن جامعه دانسته میشود. این آداب و رسوم در فرایند زیست اجتماعی بهتدریج پالایش و گزینش میشود و به مرحله تثبیت میرسد. هنگامی که دو جامعه با مجموعهای از آداب و رسوم برخورد میکنند، فرآیند تعامل و تبادل فرهنگی شکل میگیرد. اگر در این تعامل، یک جامعه غالب باشد و دیگری مغلوب، جامعۀ مغلوب میکوشد پارهای از دلبستگیهای فرهنگی خود را همچنان حفظ کند. بدین منظور جامعۀ مغلوب، جامهای از اشتراکات فرهنگی خود و جامعۀ غالب بر تن دلبستگیهای خویش میپوشاند و خواستههای خود را از زبان فرهنگ غالب بیان میکند.
یکی دیگر از عوامل پیدایش اربعینها، واکنش به فضای کلی مذهب در روزگار مؤلف است. تاریخ تمدن اسلامی نشان میدهد که متاسفانه بخش عمدهای از باورهای مذهبی در دورههای گوناگون تحت تأثیر جریانسازیهای حکومتی و نظامهای اقتصادی و اجتماعی غالب بوده است. بیش از آنکه نظامهای سیاسی و اجتماعی پیرو مذهب باشند؛ مذه پیرو آنها بوده است. به همین سبب متناسب با خواست نظامهای غالب، مذهب نیز دچار دگرگونیهایی شده است. در چنین شرایطی فرزانگان دیندار می پوشیدند با گزینش های هوشمندانه به فضای کلی مذهب در روزگار خود واکنش نشان دهند.
این کتاب، نگاشته ابوالفضل محمد خزیمی فراوی (م 514 ق) است. این کتابچه کهنترین اربعین حدیثی شناخته شده در زبان فارسی است که تاکنون چاپ و منتشر نشده و با وجود عمری قریب به ۹۵۰ سال، جز در یکیدو منبع کهن نامی از آن نرفته است. تصحیح و چاپ این اثر یعنی شناساندن بخشی از میراث سترگ اسلامی.
مؤلف در مقدمه این کتاب خود را «محمد بن محمد بن علی الخزیمی الفراوی معرفی کرده است. منابع تاریخی نیز نام و نسب او را به همین شکل ضبط کردهاند. در برخی از منابع کنیه او را ابوالفتح نوشتهاند و لقب واعظ را که به مناسبت شغل وعظ بدان معروف بوده، در پایان نام وی افزودهاند. خزیمی منسوب است به ابوبکر محمد بن اسحاق بن خزیمة بن مغیرة بن صالح بن بکر نیشابوری خزیمی که امام الائمه نیشابور در عصر خویش بوده و منسوبان وی را خزیمی میخوانند.
در باب تاریخ تولد فراوی تمام منابع موجود خاموشند؛ اما تاریخ وفاتش به تصریح عموم منابع در محرم سال ۵۱۴ قمری بوده است. متاسفانه در این کتاب اشارتی نیامده که بتوان از طریق آن عمر مؤلف را هنگام تألیف کتاب یعنی سال ۵۰۰ هجری برآورد کرد یا سال تولد او را دانست. در باب مدفن یک نظر مشهور و یک نظر شاذ وجود دارد؛ صفدی مدفن وی را قبرستان الوردیه در بغداد دانسته است؛ اما دیگر منابع همگی وفات وی را در ری دانسته و مدفن او را در همان شهر نوشتهاند.
ابوالفتح فراوی مانند استادش قشیری در اصول مذهب اشعری و در فروع شافعی بوده است. هنگامی که از امام شافعی در حکایت حدیث سیوچهارم یاد کرده، او را «امام مطلبی قریشی ابن عم مصطفی (علیه السلام)، محمد بن ادریس شافعی خوانده است». با این همه، او در مذهب خود متعصب نبوده و دستکم مطالب این کتاب نشاندهندۀ وسعت مشرب اوست. گویا همین احترام و وسعت مشرب فکری وی باعث شده بود در نظر شیعیان نیز با تکریم از او یاد شود.
مطابق بررسیها تنها دو منبع از این کتاب یاد کردهاند؛ نخست همشهری مؤلف یعنی عبدالجلیل قزوینی رازی در کتاب «النقض» که آن را حدود پنجاه سال بعد از «طبیب القلوب» تأۀیف کرده و دوم حاجی خلیفه در «کشف الظنون».
به نظر میرسد بنیاد اولیه «طبیب القلوب» همان مجالس وعظی است که برای فراوی برپا میکرده اند. اگرچه مؤلف به این نکته تصریحی ندارد؛ اما ساختار کتاب بهویژه نوع بیان حکایات و ترجمههای گزینشی آیات قرآن این احتمال را تقویت میکند که «طبیب القلوب» را تدوینی از تقریرهای فراوی در مجالس وعظ و املا بدانیم. به تصریح مؤلف این کتاب محصول سال ۵۰۰ هجری در بغداد است. فراوی در این زمان در بغداد مجالس وزن و املای حدیث داشته و بعید نیست که یک سلسله از این مجالس را به بیان و شرح چهل حدیث از پیامبر اختصاص داده باشد.
این کتاب در یک مقدمه و چهل بخش مجزا با ساختار یکسان آمده است. در هر بخش، نخست حدیثی از قول پیامبر نقل شده و ذیل آن برگردان فارسی این حدیث آمده است. این برگردان معمولاً با عنوان «پارسی حدیث» یا «ترجمه» مشخص شده است. مؤلف کوشیده در ترجمۀ پارسی تا حد ممکن به متن حدیث پایبند بماند و از ترجمۀ آزاد خودداری کرده است. پس از ترجمۀ حدیث، آیه یا بخشی از یک آیۀ قرآن ذکر میشود که با حدیث منقول در هر بخش مناسبت معنایی دارد. این قسمت که در تمام چهل بخش با عبارات «این منشور مصطفی است؛ توقیعش از قرآن» آغاز میشود، ترجمۀ پارسی آیه را نیز دارد. در نهایت هر کدام از بخشهای چهلگانه با یک حکایت مرتبط و گاهی به جای حکایت از سخن یا سخنی از بزرگان دین یا صوفیه به سرانجام میرسد.
برخی از واژگان، اصطلاحات و عباراتی که فراوی در ترجمان احادیث و آیات یا در خلال حکایات به کار برده، جزء گنجینههای میراث زبان فارسی در قرن پنجم و ششم و بیش از آن به کار به شمار میرود. در این کتاب گاه با واژگانی روبرو میشویم که یا در متون دیگر به کار نرفته یا کاربردهایش در متون کهن بسیار نادر است. برخی از این واژهها و عبارات گرچه امروزه از لحاظ آوایی دگرگون شده، اما همچنان در لهجههای اصیل پارسی به صورت شفاهی ادامه حیات می دهد.
مصحح در تصحیح این کتاب از سه دستنویس بهره برده است. هرکدام از این سه دستنویس تحریری مشابه و در عین حال متفاوت از دیگری است. نسخۀ اساس مصحح دستنویس شماره ۳۵۶ مجموعه شهید علی پاشا در کتابخانه سلیمانیه شهر استانبول ترکیه است.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات