منشآت عبدالله مروارید
منشآت عبدالله مروارید | |
---|---|
پدیدآوران | بياني کرماني، عبدالله بن محمد (نویسنده) احمدي، اسراء السادات (مصحح) |
ناشر | مجلس شوراي اسلامي. کتابخانه، موزه و مرکز اسناد |
مکان نشر | ايران - تهران |
سال نشر | 1398ش. |
چاپ | يکم |
شابک | 978-600-220-309-0 |
موضوع | نثر فارسي - قرن 10ق. |
زبان | فارسي |
کد کنگره | 1398 8م / 5873 PIR |
منشآت عبدالله مروارید تألیف شهابالدین عبدالله مروارید کرمانی متخلص به بیانی (865 ـ 922ق)، منشآت مروارید شامل 161 نامه و رقعه در موضوعات متنوع است که بلندترین آنها فتحنامة هند نام دارد و کوتاهترین آن رقعههای پایانی رساله است که گاهی به بیش از چند سطر نمیرسد. این کتاب با تحقیق و تصحیح دکتر اسراءسادات احمدی به نگارش درآمده است.
ساختار
کتاب از پنج بخش و چند پینوشت تشکیل شده است.
گزارش کتاب
شهابالدین عبدالله مروارید کرمانی هروی (865 – 922 ق) از منشیان، دبیران، خوشنویسان، موسیقیدانان، نویسندگان و شعرای سدة 9-10ق است که در اشعارش بیانی تخلّص میکرده است. او در میانۀ قرن نهم هجری به سبب ناامنی و وضعیت نابسامان شهر کرمان و ظلم و تعدی ترکمانان ترک وطن مألوف و مسکن معهود کرده، به جانب هرات مهاجرت میکند. مهاجرت وی به هرات در زمان سلطنت میرزا جهانشاه ترکمان رخ داده است. پس از عزیمت به هرات در خدمت میرزا سلطان ابوسعید درآمد و رایت وزارت برافراشت و به اندک زمانی ملحوظ عین عنایت شد، در امر وزارت به اوج رسید. او در خط و موسیقی نیز استاد مسلّم شناخته میشد و وی را استاد نسخ و ثلث و چپنویسی و تعلیق دانستهاند و همۀ تذکرهنویسان این نکته را یادآور شدهاند. او در موسیقی نیز دست داشته و در زمان خود قانون را بهتر از هر کسی میزده است.
از تذکرهها و کتابهای تاریخی چنین برمیآید که خواجه عبدالله در نظم و نثر بسیار چیرهدست بوده است. آثار مهم مروارید عبارتند از: دیوان اشعار، مونسالاحباب (مجموعه رباعیات)، تاریخ شاهی، تاریخ منظوم (ناتمام)، خسرو و شیرین (ناتمام) و منشآت.
منشآت مروارید شامل 161 نامه و رقعه در موضوعات متنوع است که بلندترین آنها فتحنامة هند نام دارد و کوتاهترین آن رقعههای پایانی رساله است که گاهی به بیش از چند سطر نمیرسد. موضوع این نامهها بیشتر فرامین و منشوراتی است که پادشاه به وسیلة آنها سمتها و مناصب مختلفی را به افراد داده است؛ مانند صدارت، قضاوت، تدریس، تولیت، داروغگی و ... . افزون بر این نامههایی با عنوان نشان بخشش تمغا یا زکات یا سیورغال در نسخه موجود است. قبرنوشتهها و کتابهها نیز عنوان چند نامه را شکل میدهد. قبرنوشتهها بسیار کوتاه بوده و معمولاً سوز و گداز نویسنده را در از دست دادن عزیزی یا بزرگی میرساند. کتابهها نیز بسیار مختصر و موجز است و برای سردر خانقاهها و مدرسهها و دیگر اماکن عامالمنفعه نوشته شده است و در آن به پادشاه زمان اشاره شده و تاریخ ساخت آن بنا در شعری یا مادهتاریخی گنجانده شده است. نامههای پایانی بیشتر در اخوانیات میگنجد که در میان آنها مطایبهنامهها نیز دیده میشود.
شهابالدین مروارید از جملۀ دبیران و مترسلانی است که نه رابطۀ خود را از دبیران و مترسلان پیشین که به شیوۀ مصنوع و فنی کتابت میکردهاند گسسته و نه از تأثیر رواج نثر مرسل در دورۀ تیموری به دور مانده است. نویسندگی و خوشنویسی در خاندان او امری موروثی بود، به گونهای که آباء و اجداد او همگی بدین دو هنر منتسب بودهاند.
هرچند بسیاری معتقدند که نثر دورۀ تیموری جزالت نثرهای پیشین را ندارد؛ ولی نثر بیانی نسبت به نثر بسیاری از دبیران و منشیان معاصرش استواری بیشتری دارد. آشنایی وی با قرآن کریم و متون و اشعار پیش از خود، یکی از دلایل این استواری است. گاه نیز برخی از ویژگیهای نثر دورۀ تیموری در نوشتههایش دیده میشود؛ آوردن القاب و عناوین پیدرپی برای افراد و سجعهای مکرر که باعث ملالت خاطر میشود، در میان سطور منشآت او مشهود است.
منشآت را میتوان به چند سطح ادبی تقسیم کرد: مقدمهها و پیشدرآمدهای نامه از سطح ادبی بالایی برخوردار است؛ بهگونهای که سطرسطر این نوشتهها مشحون از آرایههای ادبی است. برخی از رقعههای دوستانه سبک بینابین دارد. نامهها آنجا که دربرگیرندۀ فرمانهای صریح پادشاه است یا به افراد عامی نوشته شده، عاری از هرگونه آرایۀ ادبی است.
در این متن افزون بر اطلاعات مهم تاریخی، فواید و اطّلاعاتی فراوانی را در زمینههای ادبی، هنری، مردمشناختی و زبانشناسی میتوان یافت.
مصحّح در تصحیح این متن از هفت نسخة مهم و معتبر این متن بهره گرفته و در انتهای متن تعلیقات مفید و ارزندهای را ارائه کرده است. نسخۀ اساس مصحح، نسخۀ شمارۀ 1/1504 کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی است که مجموعهای شامل منشآت و رسالۀ مونس الاحباب عبدالله مروارید را شامل میشود و در 29 محرم سال 971 قمری کتابت شده است.
پس از تعلیقات نیز نمایههای علمی و چندگانهای استخراج شده که برای تحقیق و پژوهش در حوزههای مختلف بسیار مفید است.شهابالدین عبدالله مروارید کرمانی هروی (865 – 922 ق) از منشیان، دبیران، خوشنویسان، موسیقیدانان، نویسندگان و شعرای سدة 9-10ق است که در اشعارش بیانی تخلّص میکرده است. او در میانۀ قرن نهم هجری به سبب ناامنی و وضعیت نابسامان شهر کرمان و ظلم و تعدی ترکمانان ترک وطن مألوف و مسکن معهود کرده، به جانب هرات مهاجرت میکند. مهاجرت وی به هرات در زمان سلطنت میرزا جهانشاه ترکمان رخ داده است. پس از عزیمت به هرات در خدمت میرزا سلطان ابوسعید درآمد و رایت وزارت برافراشت و به اندک زمانی ملحوظ عین عنایت شد، در امر وزارت به اوج رسید. او در خط و موسیقی نیز استاد مسلّم شناخته میشد و وی را استاد نسخ و ثلث و چپنویسی و تعلیق دانستهاند و همۀ تذکرهنویسان این نکته را یادآور شدهاند. او در موسیقی نیز دست داشته و در زمان خود قانون را بهتر از هر کسی میزده است.
از تذکرهها و کتابهای تاریخی چنین برمیآید که خواجه عبدالله در نظم و نثر بسیار چیرهدست بوده است. آثار مهم مروارید عبارتند از: دیوان اشعار، مونسالاحباب (مجموعه رباعیات)، تاریخ شاهی، تاریخ منظوم (ناتمام)، خسرو و شیرین (ناتمام) و منشآت.
منشآت مروارید شامل 161 نامه و رقعه در موضوعات متنوع است که بلندترین آنها فتحنامة هند نام دارد و کوتاهترین آن رقعههای پایانی رساله است که گاهی به بیش از چند سطر نمیرسد. موضوع این نامهها بیشتر فرامین و منشوراتی است که پادشاه به وسیلة آنها سمتها و مناصب مختلفی را به افراد داده است؛ مانند صدارت، قضاوت، تدریس، تولیت، داروغگی و ... . افزون بر این نامههایی با عنوان نشان بخشش تمغا یا زکات یا سیورغال در نسخه موجود است. قبرنوشتهها و کتابهها نیز عنوان چند نامه را شکل میدهد. قبرنوشتهها بسیار کوتاه بوده و معمولاً سوز و گداز نویسنده را در از دست دادن عزیزی یا بزرگی میرساند. کتابهها نیز بسیار مختصر و موجز است و برای سردر خانقاهها و مدرسهها و دیگر اماکن عامالمنفعه نوشته شده است و در آن به پادشاه زمان اشاره شده و تاریخ ساخت آن بنا در شعری یا مادهتاریخی گنجانده شده است. نامههای پایانی بیشتر در اخوانیات میگنجد که در میان آنها مطایبهنامهها نیز دیده میشود.
شهابالدین مروارید از جملۀ دبیران و مترسلانی است که نه رابطۀ خود را از دبیران و مترسلان پیشین که به شیوۀ مصنوع و فنی کتابت میکردهاند گسسته و نه از تأثیر رواج نثر مرسل در دورۀ تیموری به دور مانده است. نویسندگی و خوشنویسی در خاندان او امری موروثی بود، به گونهای که آباء و اجداد او همگی بدین دو هنر منتسب بودهاند.
هرچند بسیاری معتقدند که نثر دورۀ تیموری جزالت نثرهای پیشین را ندارد؛ ولی نثر بیانی نسبت به نثر بسیاری از دبیران و منشیان معاصرش استواری بیشتری دارد. آشنایی وی با قرآن کریم و متون و اشعار پیش از خود، یکی از دلایل این استواری است. گاه نیز برخی از ویژگیهای نثر دورۀ تیموری در نوشتههایش دیده میشود؛ آوردن القاب و عناوین پیدرپی برای افراد و سجعهای مکرر که باعث ملالت خاطر میشود، در میان سطور منشآت او مشهود است.
منشآت را میتوان به چند سطح ادبی تقسیم کرد: مقدمهها و پیشدرآمدهای نامه از سطح ادبی بالایی برخوردار است؛ بهگونهای که سطرسطر این نوشتهها مشحون از آرایههای ادبی است. برخی از رقعههای دوستانه سبک بینابین دارد. نامهها آنجا که دربرگیرندۀ فرمانهای صریح پادشاه است یا به افراد عامی نوشته شده، عاری از هرگونه آرایۀ ادبی است.
در این متن افزون بر اطلاعات مهم تاریخی، فواید و اطّلاعاتی فراوانی را در زمینههای ادبی، هنری، مردمشناختی و زبانشناسی میتوان یافت.
مصحّح در تصحیح این متن از هفت نسخة مهم و معتبر این متن بهره گرفته و در انتهای متن تعلیقات مفید و ارزندهای را ارائه کرده است. نسخۀ اساس مصحح، نسخۀ شمارۀ 1/1504 کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی است که مجموعهای شامل منشآت و رسالۀ مونس الاحباب عبدالله مروارید را شامل میشود و در 29 محرم سال 971 قمری کتابت شده است.
پس از تعلیقات نیز نمایههای علمی و چندگانهای استخراج شده که برای تحقیق و پژوهش در حوزههای مختلف بسیار مفید است.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات