آیین خرد و شادی؛ نگاهی به جهان‌بینی خیام

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    آیین خرد و شادی
    آیین خرد و شادی؛ نگاهی به جهان‌بینی خیام
    پدیدآورانفلکی، محمود (نویسنده)
    ناشرماه و خورشید
    مکان نشرتهران
    سال نشر1398
    شابک0ـ4ـ97279ـ600ـ978
    کد کنگره

    آیین خرد و شادی؛ نگاهی به جهان‌بینی خیام تألیف محمود فلکی، در این کتاب کوشیده شده به پرسش‌هایی در پیوند با جهان‌بینی خیام پاسخ داده شود یا دست‌کم با بررسی و تحلیل پرسش‌هایی به نتایج درخوری رسیده شود.

    گزارش کتاب

    خیام چهره‌ای است که اندیشه‌اش به شکل‌های گوناگون و متضاد تفسیر شده است. یکی او را باده‌گساری می‌داند که تنها دم را غنیمت می‌شمرد، دیگری از او یک صوفی می سازد، یکی او را دهری یا تناسخی می‌نامد، یکی دیگر از او یک مؤمن به شریعت می‌سازد، دیگری تنها به بدبینی یا خوش‌باشی‌اش تأکید می‌کند و .... . به قول صادق هدایت «اگر یک نفر صد سال عمر کرده باشد و روزی دومرتبه کیش و مسلک و عقیدۀ خود را عوض کرده باشد، قادر به گفتن چنین افکاری نخواهد بود».

    اما درون‌مایۀ برخی از رباعیات خیام مانند این رباعی به گونه‌ای است که می‌توان از آنها به پرسش‌های بنیادی رسید و به جهان‌بینی‌اش نزدیک شد: قومی متفکرند اندر ره دین * قومی به گمان فتاده در راه یقین * می‌ترسم از آنکه بانگ آید روزی * کای بی‌خبران، راه نه آن است و نه این!.

    آیا برای خیام راه سومی وجود دارد، وقتی می‌گوید «راه نه آن است و نه این؟» آیا می‌خواهد آزاداندیشانه بر همۀ باورهای زمانه خط بطلان بکشد تا بگوید هیچ راهی وجود ندارد، و تا بدین‌گونه به خودیابی یا فردیتی ورای همۀ باورها برسد، یا به قول خیام «از آن خود» باشد؟ یعنی هدف یا راه دیگری اگر هست، رسیدن به «خود» یا خودیابی است، نه خدایابی؟ آیا شناخت او از «راهی دیگر»، همان شناخت هستی در همین کرۀ خاکی (هستی شناختی) است، در تضاد با شناخت دین‌مداران که در پی شناخت یا تفسیر آن‌جهانی‌اند؟

    در این کتاب کوشیده شده به این پرسش‌ها و پرسش‌های دیگری در پیوند با جهان‌بینی خیام پاسخ داده شود یا دست‌کم با بررسی و تحلیل پرسش‌هایی از این دست به نتایج درخوری رسیده شود.

    در این بررسی، نویسنده می‌کوشد چهرۀ واقعی خیام را از غبار افسانه‌پردازی‌ها پاک کند. برای روشن‌تر شدن جهان‌بینی خیام، با نگاهی به آراء و نگرۀ چهره‌های معروف و برخورد آنها نسبت به اندیشۀ فلسفی، به تفاوت پندار دین‌های سامی و پندار و فلسفۀ یونانی نسبت به هستی پرداخته شده است. در این راستا، به احتمال تأثیر پندار یونانی به‌ویژه فلسفۀ ارسطو بر خیام نکاتی طرح شده تا جهان‌بینی مستتر در رباعیات خیام جلوۀ روشن‌تری یابد.

    برای اینکه برخی توهم‌ها نسبت به جهان‌بینی خیام آشکار شود، به مؤلفه‌های گرهی در تصوف پرداخته شده و آنها با نگرۀ خیام مقایسه گردیده است. سپس با استناد به رباعیات خیام، به یکی از دشوارترین و ناگشوده‌ترین بخش جهان‌بینی خیام، یعنی باور یا ناباوری خیام نسبت به «خالق» پرداخته شده است.

    در پایان برای اینکه خواننده چشم‌انداز روشنی نسبت به جهان‌بینی خیام پیش رو داشته باشد، مهم‌ترین و به گمان نویسنده واقعی‌ترین یا اصیل‌ترین رباعیات خیام را با بخش‌بندی مضمونی بازگو شده است.[۱]


    پانويس

    1. ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات


    منابع مقاله

    پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها