تحفة الفقراء في سيرة الشيخ الاعظم، نجمالحق والدین احمد الکبری (رسالهای کهن در شناخت نجمالدین کبری)
تحفة الفقراء في سيرة الشيخ الاعظم | |
---|---|
پدیدآوران | ابن عفیفالدین (نویسنده)
ایمانی، بهروز (محقق) [[]] (مترجم) |
ناشر | تمثال |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1398 |
شابک | 1ـ5ـ99042ـ622ـ978 |
موضوع | نجمالدین کبری، احمد بن عمر، ۵۴۰-۶۱۸؟ق.,عارفان - ایران - سرگذشتنامه,کبرویه |
کد کنگره | BP۲۹۲/۶۴/الف۲ت۳ ۱۳۹۸ |
تحفة الفقراء في سيرة الشيخ الاعظم، نجمالحق والدین احمد الکبری (رسالهای کهن در شناخت نجمالدین کبری) تألیف مؤلفی ناشناخته به نام ابن عفیفالدین (سدۀ 8 ـ 9 ق)، با پژوهش و ویراست بهروز ایمانی، نجمالدین کبری (540 ـ 618 ق) شخصیتی مشهور در عالم تصوف است و دربارۀ او بسیار نوشتهاند و گفتهاند. این کتاب، ویراست کهنترین شناختنامۀ نجمالدین کبری به زبان پارسی است؛ یعنی همین «تحفة الفقراء» که حاوی اطلاعات نویافته دربارۀ این صوفی بزرگ و متضمن فواید متعددی دربارۀ تصوف و نظام خانقاهی است.
ساختار
کتاب در پنج باب تدوین شده است.
گزارش کتاب
نجمالدین کبری (540 ـ 618 ق) شخصیتی مشهور در عالم تصوف است و دربارۀ او بسیار نوشتهاند و گفتهاند. این کتاب، ویراست کهنترین شناختنامۀ نجمالدین کبری به زبان پارسی است؛ یعنی همین «تحفة الفقراء» که حاوی اطلاعات نویافته دربارۀ این صوفی بزرگ و متضمن فواید متعددی دربارۀ تصوف و نظام خانقاهی است.
مؤلف این کتاب معلوم نیست و حاجی خلیفه نیز با آنکه از این رساله نام برده، اما به نام نویسنده اشاره نکرده است. از لابلای سطور این رساله، میتوان اطلاعات مختصری را دربارۀ مؤلف یافت: رساله را به درخواست جمعی از معرفتطلبان غزنه تألیف کرده که روی به درگاه نجمالدین کبری آورده بودند؛ او را دو خرقه بوده: یکی خرقۀ سهروردیه و دیگری خرقۀ خیوقیه و این خرقۀ دوم را از پدر خود و قطب وقت، شیخ شیوخ الاسلام، عفیف الحق والدین پوشیده شده است. این عففیف الحق والدین پدر مؤلف، چنانچه خود نوشته، طریقت عجمی داشته و دائم در خلوت به سر میبرده است. عالم و عارف بوده و در مدت سی سال به درجۀ قطبی رسیده و در آخر عمر، چهل سال انزوا گزیده است.
از فحوای کلام مؤلف این رساله برمیآید که پدر او عفیفالدین، با نجمالدین کبری نسبت داشته، اما این موضوع را اظهار نمیکرده است تا در این طریقت و سلوک عارفانه، به کمال شایسته رسد و نسبت معنوی با شیخ نیز درست کند. با این وجود میتوان گفت که مؤلف این رساله نیز از اخلاف نجمالدین کبری به شمار میرود و احتمالاً به حیث همین ارتباط و نسبت، شماری از اهل معرفت غزنه از وی خواستهاند مختصری در سیرت شیخ نجمالدین تألیف کند.
مؤلف این رسالۀ مختصر را به التماس جمعی از معرفتطلبان خطۀ طاهرۀ باب الجنة غزنی که مِهر نجمالدین کبری را بر جان و جنان داشتهاند، در پنج باب به قید تألیف و تحریر درآورده است: در مبادی احوال شیخ، در بیان خرقۀ شیخ، در کلمات التامات شیخ، در کرامات شیخ، و در نهایت شیخ و واقعۀ او. مؤلف در تألیف این رساله، از آبشخورهای اصیلی بهره برده که اکنون دستنوشتهای از آنها در دست نیست؛ همچون نسخهای که شیخ قطبالدین (فرزند نجمالدین کبری) در سیرت پدر خود نوشته یا کتاب «لمعة الفقها والفقرا» که نام اولیای واصل و موصل از مریدان نجمالدین کبری در آن ثبت بوده است.
بخشی از مطالب این رساله دربارۀ نجمالدین کبری را میتوان در دیگر منابع و مراجع رجالی کهن یافت که ظاهراً این مطالب نیز برگرفته از نسخۀ شیخ قطبالدین (فرزند نجمالدین) است؛ اما پارهای از مطالب نویافته است؛ چنانکه در کلمات تامات نجمالدین در باب سوم، یا کرامات او در باب چهارم.
نسخهای که شیخ قطبالدین در سیرت شیخ و پدر خود رقم زده و احتمالاً نخستین رساله در احوال و مناقب نجمالدین است که به رشتۀ تألیف درآمده و ظاهراً یکی از آبشخورهای عمدۀ کسانی چون حافظ حسین کربلایی، کمالالدین حسین خوارزمی و .... در گزارش احوال نجمالدین کبری بوده است.
یگانه دستنویس شناختهشدۀ این رساله، در ضمن مجموعۀ شمارۀ 4249 در کتابخانۀ فاتح استانبول محفوظ است.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات