الإيضاح و التبيان في معرفة المكيال و الميزان

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    الإيضاح و التبيان في معرفة المكيال و الميزان
    الإيضاح و التبيان في معرفة المكيال و الميزان
    پدیدآورانابن‌ رفعه‌، احمد بن‌ محمد (نويسنده) خاروف، محمد احمد اسماعیل (محقق)
    سال نشر1400ق - 1980م
    چاپ1
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    الإيضاح و التبيان في معرفة المكيال و الميزان، اثر فقیه شافعی، ابوالعباس‌ احمد بن‌ محمد بن‌ علی‌ بن‌ حازم بن ابراهیم بن عباس‌ انصاری، معروف به ابن‌ِ رفعه‌ (۶۴۵-۷۱۰ق‌/۱۲۴۷-۱۳۱۰م‌)، کتابی است پیرامون واحدهای اندازه‌گیری شرعی در قرون هفتم و هشتم هجری که با تحقیق محمد احمد اسماعیل خاروف، منتشر شده است.

    ارزش و اهمیت کتاب حاضر، از این جهت مشهود است که مؤلف آن، از فقهای برجسته شافعی در قرن هفتم و هشتم هجری بوده و عملا در مقام حکم و قضاوت اشتغال داشته و عهده‌دار منصب احتساب بود و سرپرستی دارالعیار مصر را برعهده داشت و تا پایان حیات خویش نیز، در این منصب، باقی ماند. این امر، به کتاب با توجه به موضوع آن، اهمیت خاصی داده که به‌ندرت، در سایر آثار و تألیفات مشابه، یافت می‌شود؛ زیرا نویسنده به دلیل برخورداری از مقام و مسئولیت حقوقی و شرعی در امور حکومت و شئون حسبه، بر شئون عمومی جامعه و به‌ویژه بر واحدهای معاملاتی جاری در بازارهای محلی، نظارت و اشراف کامل داشته و از طرفی نیز به‌صورت عملی و تجربی، به آزمایش و بررسی واحدها و نمونه‌های شرعی نقود و مقیاس‌ها و ابزار مربوط به کیل و اندازه‌گیری دقیق که در دارالحسبه نگهداری می‌شد، دسترسی کامل داشته و می‌توانست از این طریق، از صحت آنها، اطمینان حاصل نماید؛ زیرا او باید این امور را بررسی نموده و با مهر خود موسوم به «خاتم العدل» آنها را مهر می‌کرد تا قبل از عرضه در بازار برای معامله و دادوستد، وضعیت رسمی و قابل استفاده، داشته باشد[۱].

    علاوه بر این، اثر حاضر، یکی از پژوهش‌های ارزشمند میراث تخصصی در موضوع واحدهای نظام معاملات حقوقی اسلامی، بشمار می‌رود که نویسنده در آن، به تحقیق در مورد واحدهای اوزان پولی و وزن انتزاعی که از آن به «وزن الكيل» تعبیر می‌شود و معیارها و واحدای سنجش و اندازه‌گیری شرعی، پرداخته است. وی در این کتاب، برای تقدیر از آنچه در بازارهای محلی مصر در مقایسه با واحدهای شرعی، انجام می‌شود، جز به مقدار کم، به واحدهای عرفی، اشاره نکرده است. این امر، در آنچه در مورد معیارهایی چون «القدح»، «الويبة» و «الإردب المصري» ذکر نموده، کاملا مشهود است[۲].

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه، ص10
    2. ر.ک: همان، ص11

    منابع مقاله

    مقدمه کتاب.

    وابسته‌ها