نه منظر؛ نخستین نظیره منثور مستقل هفت پیکر

نُه منظر؛ نخستین نظیرۀ منثور مستقل هفت پیکر تألیف مؤلف ناشناس، با تصحیح و تحقیق میلاد جعفرپور، علی نسیمی، روایت «نه منظر» یکی از معدود داستان‌هایی است که تألیف آن در ایران انجام نشده، بلکه منحصر به اقلیم ماوراءالنهر است. ساختار این کتاب به پیروی از هفت پیکر حکیم نظامی گنجه‌ای سامان پذیرفته و محتوای آن به استقبال آثاری چون هزارویک شب و سندبادنامه رفته است. گذشته از آن «نه منظر» تا به امروز نخستین نظیرۀ منثور شناخته‌شدۀ هفت پیکر نظامی محسوب می‌شود.

نه منظر
نه منظر؛ نخستین نظیره منثور مستقل هفت پیکر
پدیدآورانمؤلف ناشناس (نویسنده)

جعفرپور، میلاد (مصحح و محقق)

نسیمی، علی (مصحح و محقق)
ناشرققنوس
مکان نشرتهران
سال نشر1399
شابک6ـ0303ـ04ـ622ـ978
کد کنگره

ساختار

کتاب در سه فصل تدوین شده است.

گزارش کتاب

ذخایر بسیاری از جریان ادبی داستان‌های منثور فارسی برجای‌مانده که فقط برخی از منظر ابداع یا تقلید باارزش و مهم محسوب می‌شوند و به‌ندرت هم شمار معدودی از محققان ـ گاهی به حسب اتفاق ـ برای معرفی و انتشار آنها اقدام می‌کنند. در این میان روایت «نه منظر» یکی از معدود داستان‌هایی است که تألیف آن در ایران انجام نشده، بلکه منحصر به اقلیم ماوراءالنهر است. ساختار این کتاب به پیروی از هفت پیکر حکیم نظامی گنجه‌ای سامان پذیرفته و محتوای آن به استقبال آثاری چون هزارویک شب و سندبادنامه رفته است. گذشته از آن «نه منظر» تا به امروز نخستین نظیرۀ منثور شناخته‌شدۀ هفت پیکر نظامی محسوب می‌شود.

«نه منظر» از جمله روایات داستانی است که زمان و منشأ تألیف یا نقل آن به طور دقیقی معلوم نیست؛ اما موضوع روایت، آداب و رسوم، اسامی شخصیت‌ها و مکان‌ها، همگی حاکی از منشأ ایرانی این داستان و اصالت تألیف آن در دورۀ پس از اسلام دارد. کهن‌ترین نسخۀ تاریخ‌دار موجود از این روایت در سال 889 قمری تحریر شده است. این دست‌نویس هرچند از جهت واژگان، نحو عبارات و نیز افتادگی برخی رویدادها با تمامی نسخ تفاوت آشکاری دارد، محتوای نسخه حکایت از تغییراتی دارد که در گذر زمان و بر اثر دخل و تصرف کاتبان بدان راه یافته و روایت اصیل «نه منظر» گویا مدت‌ها پیش از این، احتمالاً در اواخر سدۀ هشتم یا اوایل سدۀ نهم هجری تألیف شده است.

در تمامی دست‌نویس‌های «نه منظر»، حتی آن معدود نسخی هم که در کتابخانه‌های ایران مشاهده می‌شود، گویش و واژگان آسیای میانه در متن غلبه دارد. از سویی بیشتر نسخ معرفی‌شدۀ این تصحیح نیز در کتابخانه‌های تاجیکستان، ازبکستان و روسیه نگهداری می‌شود. این قراین همگی حاکی از منشأ ماوراءالنهری «نه منظر» دارد و دست‌کم نگارندگان فرض تألیف روایت را در ایران و افغانستان مطلقاً بعید می‌دانند.

در هیچ‌یک از دست‌نویس‌های موجود، اشاره و نشانه‌ای از مشخصات راوی یا مؤلف داستان به دست نمی‌آید. گویا داستان‌پرداز نسبتاً حاذق این روایت، چندان نام و اعتباری نداشته که نقالان و معرکه‌گیران نام او را بر زبان بیاورند و از آن یادکرد، اعتبار کسب کنند، یا مؤلف خود اهل نقل و معرکه نبوده و همین امر سبب شده کاتبان ماوراءالنهری نام او را از روایت حذف کنند و آن را به خود نسبت دهند. با این وجود از آنجا که تمام نظیر‌ه‌های هفت‌پیکر منظوم بوده‌اند و از طرفی شمار زیادی از ابیات هم‌وزن پراکندۀ یک مثنوی هم در متن داستان وجود دارد، احتمال می‌رود که روایت کنونی «نه منظر» برگردان منثور منظومه‌ای به همین عنوان بوده که کاتبی آن را ترتیب داده و نام و مشخصات شاعر «نه منظر» را در برگردان خود ذکر نکرده و چون خود کم‌مایه بوده، برای آرایش و زینت کلام بخش‌هایی از منظومه را نقل کرده و حک و اصلاح ذوقی خود را هم بدان ضمیمه کرده است.

«نه منظر» از جهت زبانی در گروه داستان‌های شفاهی قرار می‌گیرد که نثری ساده، بی‌تکلف و مرسل دارد و واژگان و عبارات آن متناسب با محافل قصه‌خوانی است و نقل آن مدت‌ها پیش در مجالس یا بر سر معرکه‌گیری بازاری داشته و شنیدن یا مطالعۀ آن ارتباطی با میزان دانش مخاطب ندارد. با این حال، از نظر گزاره‌های قالبی آغازی، میانی و پایانی، تنوع و هنرنمایی چشمگیری در آن دیده نمی‌شود. اشخاص، مکان‌ها و حوادث داستان نیز اغلب برکنار از جنبۀ رمزی یا نمادین هستند و نیازی به تأویل ندارند.

گزارش روایت «نه منظر» در یک تقسیم‌بندی کلی به سه بخش درآمد (از کودکی تا خروج شیرزاد علیه فرخ‌زاد)، نه منظر (تنۀ اصلی) و خاتمه (فرجام کار فرخ‌زاد، شیرزاد و گلشاد) تقسیم می‌شود و متن آن در این تصحیح ذیل 55 سرفصل نقل شده است. در سراسر روایت، 308 بیت در قالب‌های مثنوی، غزل، قطعه، رباعی و مفرد به کار رفته که از عیوب وزن و قافیه هم برکنار نیستند. بخش زیادی از ابیات که صورت منظوم روایت هستند، در قالب مثنوی و در بحر رمل مسدس محذوف که یکی از پنج بحر مرسوم مثنوی‌سرایی است، سروده شده‌اند؛ این امر وجود منظومۀ متقدم یا متأخری از این داستان منثور تعلیمی ـ غنایی را هم محتمل می‌سازد.

این کتاب در سه فصل نظام یافته است. نخست در فصلی با عنوان «نسخه‌شناسی» نُه دست‌نویس فارسی مورد استفاده در تصحیح و سپس چهارده دست‌نویس فارسی موجود دیگر «نه منظر» معرفی شده‌اند، آن‌گاه مشخصات سه ترجمۀ ترکی روایت به دست داده شده است.

در فصل دوم ذیل عنوان «متن‌شناسی» پس از طرح موضوع نظیره‌گویی، روایت «نه منظر» از ابعاد منشأ، زمان و مکان تألیف، راوی، وجه تسمیه، پیرنگ و موضوع، سبک و بیان، مشخصات و نوع ادبی بررسی شده و چکیده‌ای از روایت ارائه شده است. در ادامه به منظور تأیید تأثیرپذیری احتمالی این روایت از دیگر متون، موضوع پنج روایت هفت پیکر، هزارویک شب، سندبادنامه، بختیارنامه و طوطی‌نامه مختصراً معرفی شده تا مخاطب با مطالعه و مقایسۀ سطحی آنها با ساختار و محتوای این روایت به اثرپذیری آن هر چه بیشتر رهنمون شود.

در فصل پایانی کتاب، متن روایت ارائه شده که پس از مقدمه‌ای در حمد و نعت پروردگار، پیامبر(ص) و ائمه(ع)، داستان در نه بخش و یک ضمیمه باب‌بندی شده است.[۱]

پانويس


منابع مقاله

پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

وابسته‌ها