درس‌گفتارهایی درباره‌ی مدارا در ادیان ایران‌زمین

    از ویکی‌نور
    درس‌گفتارهایی درباره‌ی مدارا در ادیان ایران‌زمین
    درس‌گفتارهایی درباره‌ی مدارا در ادیان ایران‌زمین
    پدیدآورانحسینی بهشتی، سید علیرضا (نویسنده)
    ناشرروزنه
    مکان نشرتهران
    سال نشر1399
    شابک6ـ188ـ234ـ622ـ978
    کد کنگره

    درس‌گفتارهایی درباره‌ی مدارا در ادیان ایران‌زمین تألیف جمعی از نویسندگان به کوشش سید علیرضا حسینی بهشتی، مروری بر تاریخ ایران‌زمین نشان از این واقعیت دارد که اگرچه گرایش کلی فرهنگ عمومی این مرزوبوم به مداراگری دینی بوده است، از آنجا که حکومت‌ها تأثیری مهم در زندگی اجتماعی مردم داشته و دارد، میزان این مداراگری تابع زمان و مکان بوده و از یک سلسله پادشاهی تا سلسله دیگر و گاه از پادشاهی تا پادشاه دیگر، متفاوت بوده است.

    گزارش کتاب

    بخشی از آنچه ما به عنوان هویت فرهنگی ـ تاریخی ایرانیان می‌شناسیم، به دو مؤلفۀ مهم بازمی‌گردد: ایرانیت و خداباوری. دو مؤلفه‌ای که «فرهنگ رجایی» به‌درستی تأکید می‌کند که پس از مواجهه با دنیای متجدد، در کنار (و نه ضرورتاً در تضاد با) سنت، چهار مؤلفۀ اصلی هویت مشترک ما را شکل می‌دهد؛ مؤلفه‌هایی که هرگاه در یک رابطۀ توازن و ثبات قرار گیرند، مسیر توسعه و پیشرفت این مرزوبوم را هموار خواهد کرد.

    مروری بر تاریخ ایران‌زمین نشان از این واقعیت دارد که اگرچه گرایش کلی فرهنگ عمومی این مرزوبوم به مداراگری دینی بوده است، از آنجا که حکومت‌ها تأثیری مهم در زندگی اجتماعی مردم داشته و دارد، میزان این مداراگری تابع زمان و مکان بوده و از یک سلسله پادشاهی تا سلسله دیگر و گاه از پادشاهی تا پادشاه دیگر، متفاوت بوده است. دست‌کم طبق اسناد معدود تاریخی که از ایران باستان در اختیار است، ایرانیان و غیرایرانیان تحت حکومت سلسلۀ پادشاهی هخامنشی، مدارای دینی بیشتری را تجربه کرده‌اند تا دوران حاکمیت سلسلۀ ساسانیان. این وضعیت دربارۀ دوران پس از پذیرش اسلام ایرانیان نیز ادامه یافت. مداراگری دینی دورۀ سلسلۀ پادشاهان سامانی یا آل بویه با آنچه در زمان غزنویان بر ایرانیان گذشت، تفاوتی بسیار دارد. بر همین سیاق، مداراگری دینی در دورۀ صفویه از پادشاهی به پادشاه دیگر متفاوت بود. چنان‌که در پایان این دوره به سخت‌گیری‌های دینی و مذهبی شدید سلطان حسین صفوی برمی‌خوریم که گتوسازی دینی و مذهبی را به حد و اندازه‌ای مرسوم کرد که موجب کاهش شدید سرمایۀ اجتماعی شد و خود یکی از عوامل مهم سقوط سهل و آسان آن سلسله به شمار می‌رود.

    با شکل‌گیری دولت مدرن در ایران، تمرکزگرایی در قدرت سیاسی و پیامدهای آن در نحیف‌سازی جامعۀ مدنی، دست دولت‌ها در گشایش یا محدودیت دائرۀ مدارا و گزینش زمینه‌های مداراگری بازتر شد. حاکمیت سلسلۀ کوتاه پادشاهی پهلوی، اگرچه این ابزار برای یک‌دست‌سازی عرصۀ سیاست و استحکام استبداد حکومتی استفاده کرد، نسبت به ادیان و مذاهب مداراگری پیشه گرفت. با وقوع انقلاب اسلامی و در پی آن استقرار نظام جمهوری اسلام در ایران، چشم‌ها در انتظار نظارۀ چگونگی هم‌زیستی ادیان و مذاهب در حیات سیاسی بود. با تدوین قانون اساسی و تصویب آن در مجلس خبرگان و تأیید آن در همه‌پرسی، معلوم شد که مبنای سیاست‌گذاری در حکومت جدید، فقه شیعی است؛ اما مذاهب چهارگانۀ اهل سنت و اقلیت‌های دینی زرتشتی، کلیمی و مسیحی در احوال شخصیه تابع قوانین و مقررات مذهب و دین خود خواهند بود.

    ایدۀ برگزاری جلسات هم‌اندیشی ماهانه، پیشنهاد «مجمع احیای فضیلت» بود؛ مؤسسه‌ای که در سال ۱۳۷۲ تأسیس شده و از آن پس در احیاء و ترویج نواندیشی دینی کوشش کرده است. یکی از موضوع‌های مورد علاقه که پیامد نظرسنجی از مخاطبان و شرکت‌کنندگان در جلسات مجمع مطرح شد، موضوع مدارای دینی در ایران بود. از همین رو از صاحب‌نظران و اندیشمندان ادیان و مذاهبی که در ایران پیروانی دارند، دعوت شد تا دیدگاه‌های آن دین یا مذهب را مطرح و سپس در بخش گفتگویی هر جلسه، به پرسش‌ها و نقدهای شرکت‌کنندگان پاسخ گویند که صمیمانه دعوت مجمع را پذیرفتند. موبد مهندس پدرام سروش‌پور از جامعه زرتشتیان، مهندس آرش آوایی از جامعه کلیمیان، پدر جک یوسف از جامعۀ مسیحیان، دکتر احمد فلاحی از جامعۀ اهل سنت و حجت‌الاسلام دکتر رحیم نوبهار از اهل تشیع. گفتارهای ارائه شده در جلسات ضبط و پس از آن، متن سخنان هر صاحب‌نظر توسط خود وی بازبینی و تأیید شد. مجموعه گفتارهایی که در این کتاب آورده شده، متن نهایی آن گفتارهاست.[۱]


    پانويس


    منابع مقاله

    پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها