فرهنگنامه داستانهای متون فارسی
فرهنگنامه داستانهای متون فارسی | |
---|---|
پدیدآوران | پارسانسب، محمد (به سرپرستی) ذوالفقاری، حسن (به سرپرستی) |
ناشر | چشمه |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1399 |
شابک | 6ـ0546ـ01ـ622ـ978 |
کد کنگره | |
فرهنگنامه داستانهای متون فارسی به سرپرستی محمد پارسانسب، حسن ذوالفقاری؛ این کتاب نه دایرةالمعارف به معنی رایج کلمه است و نه کتابی در حد فرهنگهای لغت مرسوم، بلکه در نوع خود اثری منحصربهفرد، حاوی گزارش و خلاصهای از مجموعۀ عظیم قصههای کهن فارسی، به انضمام اطلاعاتی داستانشناختی، محتوایی و فرهنگی که از دل همان قصهها استخراج و عرضه گردیده است؛ از اینرو «فرهنگنامه داستانهای متون فارسی» نامیده شده است.
گزارش کتاب
اگر داستان و مترادفات آن را حادثههای کوتاه و بلند و عادتگریزی بدانیم که برای انسانها در فراز و فرود زندگی پیش میآید، قدمت داستان به قدمت حضور انسان روی کرۀ زمین است. هر چند داستان زمانی ماندگار میشود که کسی آن را برای دیگری روایت کند. بهعلاوه اگرچه روایت یک حادثۀ عادتگریز مستلزم وجود زبان است، انسانها پیش از آنکه به زبان متنی و نشانههای صوتی دست یابند، از طریق زبان اشاره و حرکات اعضای بدن چهبسا آنچه در طول روز بر آنها گذشته بود، شبها در کنار شعلههای آتش برای جمع همزیستان خود بیان میکردند. با این همه بیگمان این زبان صوتی بود که نقل تجربههای زیستشدۀ انسان را ابتدا شفاهی و سینه به سینه و پس از پیدایش خط، از راه کتابت برعهده گرفت و از نسلی به نسل دیگر سپرد.
این کتاب نه دایرةالمعارف به معنی رایج کلمه است و نه کتابی در حد فرهنگهای لغت مرسوم، بلکه در نوع خود اثری منحصربهفرد، حاوی گزارش و خلاصهای از مجموعۀ عظیم قصههای کهن فارسی، به انضمام اطلاعاتی داستانشناختی، محتوایی و فرهنگی که از دل همان قصهها استخراج و عرضه گردیده است؛ از اینرو «فرهنگنامه داستانهای متون فارسی» نامیده شده است.
روش کار در این کتاب، بر توصیف ساختاری، فنی و محتوایی داستانها نهاده شده و مطابق این رویکرد، شیوهنامۀ اجرایی مورد نیاز تدوین گردیده است. در این شیوهنامه ضمن تعریف مفاهیم و اصطلاحات پژوهش، تبیین رویکرد مناسب تحقیق و تعیین محدوده یا جامعۀ آماری پژوهش، ساختار کلی و جزئی هر مدخل و روش نگارش آن مشخص گردیده است.
در این گام نخست عنوان تمامی مورد متون مورد مطالعه ـ اعم از چاپی و خطی ـ فراهم و بر اساس سیر تاریخی تنظیم شده تا کار مدخلنگاری از قدیمیترین متون فارسی تا جدیدترین آنها صورت گیرد. این پژوهش تمامی داستانهای مکتوب فارسی را از قدیمیترین ایام، یعنی از هنگام نگارش نخستین متون فارسی در روزگاران پس از اسلام تا حدود سالهای ۱۲۵۰ شمسی که به تدریج رگههایی از نوگرایی و تغییر سبک در داستان فارسی پدیدار میشود، دربر میگیرد. این بازۀ حدوداً هزارساله بیش از نوددرصد از متون منظوم و منثور مکتوب چاپشده در ایران و خارج از ایران را در خود دارد؛ ضمن آنکه برخی از کتابهای چاپ سنگی نیز مورد مطالعه قرار گرفتهاند. متونی که با رعایت ملاکهای یادشده در شیوهنامه در دایرۀ این تحقیق جای دارند، به سه دستۀ صددرصد داستانی، نیمهداستانی و غیرداستانی تقسیم میشوند:
دستۀ اول آثاری چون خسرو و شیرین، لیلی و مجنون، منطق الطیر، سمک عیار و نظایر اینها را دربر میگیرد که غالباً داستانی بلند و جامع را روایت میکنند. طبعاً این متون افزون بر داستان جامع، ممکن است حاوی حکایاتی میانپیوندی نیز باشند.
دستۀ دوم شامل موضوعاتی چون مخزن الاسرار، کلیله و دمنه، بوستان، گلستان و مثنوی معنوی هستند که هر چند داستانی جامع ندارند، فراخور موضوع هر بخش، حکایات فراوانی در آنها یافت میشود. این دو دسته حدود چهارصد متن ادبی را دربر میگیرند.
دستۀ سوم شامل کلیۀ متون غیرداستانی مانند کتابهای فلسفی، دینی و تفسیری، جغرافیایی، تاریخی، دیوانهای شاعران و امثال اینهاست که در اثنای آنها حکایاتی نیز یافت میشود و استخراج و جمعآوری همۀ آنها ضروری بوده است. مبنای کار در این فرهنگنامه، متون تصحیح و چاپشده بوده است.
مجموع مدخلهای این فرهنگنامه با احتساب مدخلهای ارجاعی، بالغ بر 703/20 مدخل است که با نظمی الفبایی در کنار هم قرار گرفتهاند. اگرچه نظم تاریخی داستانها میتوانست فایدههای متنوعی برای این تحقیق پدید آورد؛ اما فایدۀ فرهنگنامهای و سهولت و سرعت مراجعه به آن را از میان میبرد. برای حفظ هر دو فایده، ضمن رعایت نظم الفبایی کتاب، داستانهای مشترک که طرح و درونمایۀ تقریباً یکسانی دارند، بر اساس توالی تاریخی پیدایش به دنبال هم آمده و مأخذ هر داستان در انتهای خلاصه نوشته شده است. به این ترتیب میتوان روند دگردیسی داستانها را با توجه به تغییر زمان و اوضاع و احوال فرهنگی، اجتماعی و سیاسی مطالعه کرد.
در این فرهنگنامه هر داستان ـ خواه کوتاه و خواه بلند ـ مدخلی مستقل است و شمارۀ جداگانه دارد و حتی برای مدخلهای ارجاعی نیز شمارهای مستقل در نظر گرفته شده است. در ساختار هر مدخل پس از درج شمارۀ اختصاصی آن، مقولات شانزدهگانه آورده شده که مدخلها به تناسب کوتاهی و بلندی داستان، ممکن است برخی از این بندهای شانزدهگانه را داشته یا نداشته باشند یا تعداد مقولات و حجم اطلاعات در آنها کم یا زیاد باشد. این بندهای شانزدهگانه عبارتند از: نام داستان، خلاصۀ داستان، موضوع، درونمایه، طرح فشرده، شخصیت، مکان، بنمایهها و مضامین، آداب و رسوم، خوراک، پوشاک، ابنیه، موسیقی، فرق و مذاهب، اشیاء، نوع داستان.
افزون بر متن فرهنگنامه و اطلاعاتی که ذیل هر مدخل گنجانده شده، این فرهنگنامه دارای دو پیوست «کتابنامۀ تفصیلی» و «نمایهها» نیز میباشد؛ زیرا در کتابنامۀ تفصیلی افزون بر اطلاعات کتابشناختی متون مورد تحقیق، توضیح مختصری دربارۀ ساختار، سبک و محتوای آنها نیز عرضه شده است. نمایههای کتاب شامل فهرست بنمایههای داستانی، اشخاص، موضوعات، مکانهای داستان، نظامات حکومتی، اطلاعات مردمشناختی و نظایر اینهاست که در حد نیاز خواننده را در دستیابی به اطلاعات موجود در این فرهنگ یاری میدهد و نیز بستر مناسبی را برای پژوهشهای باستانشناختی، جامعهشناختی، مردمشناختی، معماری، هنر و ..... فراهم میآورد.
رویکرد در این کتاب، بر مطالعات ساختاری و نگاهی کلیتنگر بر متون ادبی (داستانها) مبتنی بوده است؛ به این ترتیب که هر داستان به عنوان یک کل در نظر گرفته شده و یافتههای بهدستآمده نیز بر اساس همین رویکرد حاصل شده است؛ از اینرو تدوین این فرهنگنامه میتواند بر شیوههای مطالعه و تحقیق در آثار داستانی قدیم پرتو افکند و توجه خوانندگان و مخاطبان داستانها را از برخوردهای جزئینگر و فقه اللغوی رایج در باب متنهای ادبی به کلیت ساختاری، گفتمانی و هنری داستانها نیز معطوف دارد. همچنین این فرهنگنامه تقریبا بخش اعظم داراییهای فرهنگی ایرانی در حوزۀ داستان را یکجا در اختیار علاقمندان و پژوهندگان قرار میدهد. صرفنظر از قسمت لذتبخشی و سرگرمکنندگی داستانها، هم کسانی که با هدف تحقیق در داستانهای قدیم به این کتاب مراجعه میکنند، به هدف خود خواهند رسید و هم آنان که در پی کسب اطلاع از فرهنگ، تاریخ و جامعۀ قدیم ایرانی هستند، دستی پر از این اطلاعات خواهند داشت. نیز به کمک این فرهنگ میتوان بهراحتی و با مراجعه به فهرستهای گوناگون در مورد موضوع یا موضوعات موردنظر حکایت یا حکایات متعددی پیدا کرد. همچنین در این فرهنگ با کنار هم قرارگرفتن داستانهای مشابه با توجه به سیر تاریخی پیدایش آنها، میتوان اولاً سرچشمۀ داستانها را شناسایی کرد و به کهنترین روایت دست یافت؛ ثانیاً به مطالعۀ تطبیقی در روایتهای مختلف آن پرداخت و فرازوفرود قصهپردازی را در دورههای مختلف نشان داد؛ ثالثاً موارد تشابه و اختلاف ساختاری و محتوایی هر یک را به دست آورد و به نقد و مقایسه زد. بنابراین میتوان به میزان و علل دفع و تصرف آفرینندگان داستانهای مشابه پی برد؛ حتی میتوان تأثیر شرایط اقلیمی، فرهنگی، اجتماعی و تاریخی را بر سبک قصهپردازی تعیین کرد. این امر خود زمینۀ مقایسۀ داستانهای فارسی را با آثار غیرفارسی نیز مهیا میسازد.
از جمله اطلاعاتی که در این فرهنگنامه در دسترس مخاطبان قرار میگیرد، اطلاعاتی مربوط به زندگی مردم در روزگاران قدیم همچون خوراک و پوشاک از ابزارها و سبک زندگی، کسب و کار و مشاغل رایج در آن زمان، بازیها و سرگرمیها، هنرهایی مانند موسیقی و شعر، اعتقادات، باورها، خرافهها، آیینها و رسوم قدیم و مواردی دیگر نظیر اینها میباشد. از این منظر این فرهنگنامه میتوان مواد اولیه را برای سالهای دانشگاهی و برخی پژوهشهای بنیادی نیز فراهم سازد. همچنین در حوزۀ مطالعات اجتماعی و سیاسی به مدد اطلاعات این فرهنگنامه میتوان به نوع حکومتها، گفتمانهای سیاسی و اجتماعی، مسئلۀ روابط مردم با حاکمیت و رابطۀ حاکمیت با مردم، روابط ایران و سرزمینهای همجوار، نهادهای سیاسی و اجتماعی و ..... دست یافت.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات