مقاومت، عصیان، مرگ
مقاومت، عصیان، مرگ | |
---|---|
پدیدآوران | کامو، کامو (نویسنده) خسروی، حیدر (مترجم) |
ناشر | دمان |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1399 |
شابک | 2ـ6ـ95118ـ622ـ978 |
کد کنگره | |
مقاومت، عصیان، مرگ تألیف آلبر کامو، ترجمه حیدر خسروی، آلبر کامو در واپسین سال زندگیاش از سه جلد «رویدادها»، ۲۳ مقاله را که فکر میکرد ارزش چاپ به زبان انگلیسی دارند، بیرون کشید. این مقالات دربارۀ مسائل مکرر معاصر بودند که گاه او را از نوشتهجات خلاقهاش جدا میکردند تا به قول خودش از «خدمتگزاری به حقیقت و آزادی؛ جنگ و مقاومت در اروپایی که تحت سیطرۀ زندانها، اعدامها و تبعیدهاست؛ تراژدیهای الجزایر و مجارستان؛ وحشت مجازات اعدام؛ و تعهد نویسنده» بگوید.
گزارش کتاب
دریافت جایزۀ نوبل در سال ۱۹۵۷ در سن پایین ۴۳ سالگی به یک میزان نتیجۀ موضعگیری استوار آلبر کامو در قبال مسائل روز و نوشته های خلاقهاش بود یا حتی ترکیبی از هر دو؛ زیرا او در سراسر نوشتههایش با مخاطبانش دربارۀ مشکلاتشان به زبان خودشان سخن میگفت و بیآنکه از کوره در برود یا به دام سخنوری افتد، همچنان که در خطابۀ نوبلاش دیده میشود، از «مشکلات آگاهی بشر در زمانۀ ما» پرده برداشت. کامو به جز رهبری فکری و سیاسی، راه اخلاقیای را نشان داد که نسل پس از جنگ بدان نیاز داشت و با استقلال بیپردهاش، هم علیه اردوگاههای کارگری _ بردهای روسیه و هم علیه حمایت ایالات متحده از اسپانیای ژنرال فرانکو موضع گرفت. او با فائق آمدن بر نیهیلیسم و نومیدی نورسی که میدید، در کار مسموم کردن قرن ماست، بدل شد به مدافع پروپاقرص ارزشهای اخلاقی پایدار ما و «آن بیصداهایی که در سراسر جهان زندگیای را تاب میآورند که دیگرانی برایشان ساخته بودند».
در واقع یکی از چیزهایی که کامو را برای ما بدل به شخصیتی محبوب میکند، این است که او برای همه سخن میگفت. چنانکه به هنگام دریافت برجستهترین جایزۀ جهان در سالن شهر استکهلم در قالب عبارتی درخشان گفت: «کار نویسنده عاری از وظایف طاقتفرسا نیست. او امروز لاجرم نمیتواند در خدمت کسانی باشد که تاریخ را میسازند، بلکه باید به کسانی خدمت کند که در آماج تاریخاند».
کامو در فرانسه خود را روزنامهنگار و شخصیتی پرسشگر و در آن واحد یکی از رماننویسان پیشروی این کشور مطرح کرد. با این حال در سالهای ۱۹۴۳ و ۱۹۴۴ خوانندگان او هنوز نمیدانستند نویسندۀ آن سرمقالههای بیامضای روزنامۀ سرّی «نبرد» که پرشورترین احساسات خودشان را بیان میکردند و نویسندۀ رمان «بیگانه» یکی هستند. تازه پس از آزادی پاریس و با آزادشدن روزنامۀ «نبرد» بود که دانستن آن سرمقالهنویس رک و پرشور که تحسینش میکردند، آلبر کامو است.
هموطنان او اندکاندک پی بردند که این فرانسویالجزایری جوان زندگیاش را در شمایل روزنامهنگار آغاز کرده و پس از برانگیختن خشم حکومت به دلیل افشاگرانهترین گزارشها در مورد وضعیت اسفبار مردم القبائل در الجزایر، به فرانسۀ اشغالی پرداخته و به تأسیس چیزی که هم شبکهای خبری بود و هم روزنامهای زیرزمینی کمک کرده بود. افزون بر این با تحسین روزافزون دو رمان نخستش در سراسر جهان (بیگانه و طاعون)، به نوشتن مقالات دربارۀ مشکلات عمدۀ سیاسی و اجتماعی که او و نسلش را گرفتار کرده بودند، ادامه داد. در سال ۱۹۵۰ مجموعهای از آن مقالات را تحت عنوان «رویدادها» منتشر کرد. جلد دوم آن در سال ۱۹۵۳ و جلد سوم نیز در سال ۱۹۵۸ بلافاصله پس از دریافت جایزه نوبل بیرون آمد.
آلبر کامو در واپسین سال زندگیاش از سه جلد «رویدادها»، ۲۳ مقاله را که فکر میکرد ارزش چاپ به زبان انگلیسی دارند، بیرون کشید. این مقالات دربارۀ مسائل مکرر معاصر بودند که گاه او را از نوشتهجات خلاقهاش جدا میکردند تا به قول خودش از «خدمتگزاری به حقیقت و آزادی؛ جنگ و مقاومت در اروپایی که تحت سیطرۀ زندانها، اعدامها و تبعیدهاست؛ تراژدیهای الجزایر و مجارستان؛ وحشت مجازات اعدام؛ و تعهد نویسنده» بگوید.
عنوان «رویدادها» (actuelles) که متأسفانه نمیتوان آن را به انگلیسی ترجمه کرد، ویژگی خاص خود کامو نیز هست: موجز و مختصر، اما نه دقیق، پر از تلمیح و اشاره اما نه توصیفگر و سرانجام ساده و بیادعا. در واقع این صفت در معنای جمع مؤنث به معنای رایج و متداول یا مربوط به اکنون است و باید به همان شکل اصلی به کار برد و ترجمهاش نکرد. کامو به جای آن کدام نام را برای القای ابهام بیشتر به کار نبرده: تأملات، تفکرات یا دیدگاهها؟
این مقالات به برخی از خوانندگان، کامویی نو معرفی خواهند کرد که میتوان از آن با عنوان «کاموی رویدادها» یاد کرد. با این حال او این مقالات را همزمان با رمانها و نمایشنامههایش مینوشت و در آنها همان مضامینی را پی گرفت که در آثار خلاقهاش پیش میبرد. اسن مقالات و سخنرانیهای گاه و بیگاه که بخشی مهم از شخصیت این فرد و نویسنده را میسازند، موضوع یکی از هوشمندترین ذهنهای زمانۀ ما را با وضوح بیشتری آشکار میکنند؛ نویسندهای که هم متعهد بود هم کنارهگیر یا به قول خودش در داستان اخلاقی «هنرمند حین کار»: در آن واحد وابسته و وارسته.
کامو هرگز اجازه نمیداد کسی این مقالات را فرعی یا دارای اهمیتی کمتر از رمانها و نمایشنامههایش بداند؛ زیرا آنها را بخشی مهم از آن مجموعه آثار کاملی میدانست که او اکنون باید در پیشگاه آیندگان قرار میداد.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات