قدرت، نظام پادشاهی و اندیشه سیاسی در شاهنشاهی هخامنشی
قدرت، نظام پادشاهی و اندیشه سیاسی در شاهنشاهی هخامنشی | |
---|---|
پدیدآوران | ارنبرگ، اریکا (نویسنده) سلحشور، علیاصغر (مترجم) |
ناشر | آریارمنا |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1399 |
شابک | 5ـ954829ـ622ـ978 |
کد کنگره | |
قدرت، نظام پادشاهی و اندیشه سیاسی در شاهنشاهی هخامنشی تألیف اریکا ارنبرگ و دیگران، ترجمه علیاصغر سلحشور، مترجم این کتاب با هدف بررسی قدرت، نظام پادشاهی، اندیشۀ سیاسی، ایدئولوژی و تبلیغات در بطن و متن شاهنشاهی هخامنشی، هشت مقاله از پژوهشگران سرشناس و برجستۀ این دوره را ترجمه کرده است. این مقالات به دقت برگزیده شده تا جنبههای گوناگون قدرت مانند تبلیغات، ایدئولوژی، روادای (تساهل و تسامح) پارسی، پارسیگرایی، نظام پادشاهی و اندیشۀ سیاسی را به خواننده بشناسانند.
گزارش کتاب
شاهنشاهی هخامنشی یکی از بزرگترین فرمانرواییهای جهان باستان به حساب میآید که افزون بر دویست سال (550 ـ 330 پ.م) بر گسترۀ پهناوری از جهان آن روزگار فرمانروا بودند. این شاهنشاهی توانا و نیرومند سرانجام توسط سپاهیان مقدونی از هم فروپاشید؛ هرچند دستاوردهای هنری، سیاسی، اقتصادی و دیوانی آن تا سالها، دههها و حتی سدهها پس از فروپاشی آنها از میان نرفت و این بیانگر تأثیرگذاری شگرف هخامنشیان بر فرمانرواییها و دولتهای پس از خود بوده است.
مترجم این کتاب با هدف بررسی قدرت، نظام پادشاهی، اندیشۀ سیاسی، ایدئولوژی و تبلیغات در بطن و متن شاهنشاهی هخامنشی، هشت مقاله از پژوهشگران سرشناس و برجستۀ این دوره را ترجمه کرده است. این مقالات به دقت برگزیده شده تا جنبههای گوناگون قدرت مانند تبلیغات، ایدئولوژی، روادای (تساهل و تسامح) پارسی، پارسیگرایی، نظام پادشاهی و اندیشۀ سیاسی را به خواننده بشناسانند. ابزارهای مرتبط با قدرت، شیوههای تبلیغاتی به کار برده شده توسط هخامنشیان، پیوند قدرت با فرهنگ، شمایلنگاری سلطنتی و ویژگیهای آن در دورۀ هخامنشی، راهبردهای مرتبط با قدرت و تبلیغات در کتیبههای سلطنتی هخامنشی، شمایلها و تصاویر چیرگی و استیلای پارسی، نقش پیکره درون حلقه یا قرص بالدار در مشروعیت بخشیدن به شاه، نقش اهورا مزدا به عنوان بزرگترین و مهمترین خدا در دورۀ هخامنشی، واگذاری قدرت به شاه و مشروعیت بخشیدن به او و هر آنچه با مفهوم قدرت در این دوره پیوند دارد، در این مقالات بهخوبی نمایان شده و بازتاب داده شده است.
شعار نشان پادشاهی بریتانیا «خدا و حق من» به احتمال به همان اندازه به عنوان یک شعار مهم توسط شاهان بابل متأخر و هخامنشی به خدمت گرفته شده باشد. این باور، یعنی حق خدایی یکی از اصول بنیادین نظام پادشاهی بزرگ میانرودان محسوب میشد و به نظر میرسد که جهانشمول، فراگیر و ماندگار بوده باشد. فرمانروایان بابلی و پارسی سدههای ششم، پنجم و چهارم پ.م برخلاف شماری از پیشینیان سلطنتیشان ادعای خدایی نکردند، بلکه آنها عرف مرسوم میانرودان در نسبت دادن خودشان به آنها و اینکه تنها آنان مشمول لطف و عنایت خدایی هستند را دنبال کردند. نوشتار اول این کتاب به بررسی این بحث اختصاص یافته است.
مسئلۀ مخاطبان کتیبههای سلطنتی شرق نزدیک باستان به طور پیوسته توسط پژوهشگران مورد بررسی قرار گرفته است. دربارۀ کتیبهها چنین گمانهزنی شده که مخاطبان اصلی این متون خدایان بودهاند؛ زیرا بسیاری از آنها به منزلۀ نهشتههای پی بنا یافت شدند یا اینچنین تفسیر شدهاند که برای انسان قابل مشاهده نبودند. اما دربارۀ کتیبهها نیز چنین استدلال شده که دستکم در مورد برخی متون به احتمال خوانشهای همگانی صورت گرفته است و بنابراین روند رسمی انتشار برای آنها وجود نداشته است. در نوشتار دوم پیرامون مخاطبان و انتشار کتیبههای سلطنتی هخامنشی مطالبی ایراد شده است.
مباحث پیرامون ادعای داریوش در مورد پادشاهی و پیوند او با دودمان تیسپس از شاهان انشان در شناسایی زمانی و مکانی نخستین فردی که «شمایلنگاری سلطنتی هخامنشی» را متمایز میکند، اهمیت دارد. شمایلنگاری سلطنتی هخامنشی در سومین نوشتار کتاب بررسی شده است.
مضمون بحث در نوشتار چهارم دربارۀ سازماندهی قدرتها و ارتباطات فرهنگی در سرزمینهای شاهان هخامنشی است. دو مفهوم مستقل که بنا به این دلایل با هم ارتباط پیدا میکنند: الف) موضوع سازماندهی قدرت شاید یا باید تعامل شخصی افراد با پیشزمینۀ فرهنگی متفاوت را شامل شود؛ ب) نشانههای چشمگیر قدرت به ویژگیهای فرهنگی افزوده میشوند؛ ج) همۀ کشورگشایان به گفتمانی با واقعیت ناهمسانی فرهنگی خودشان با کسانی که بر آنها چیره شدهاند، نیاز دارند.
نگارندۀ نوشتار ششم در پی آن است که بر برخی جنبههای پویایی ماهیت سیاسی که به شدت با بافت هخامنشی پیوند دارد، تأکید کند. نخستین جنبه به ماهیت مذهبی و حقوقی قدرت سلطنت مربوط میشود.
در بازنماییهای دورۀ هخامنشی در تختجمشید که از دوران ابتدایی فرمانروایی داریوش اول آغاز میگردد و افزون بر دو سده را شامل میشود، صاحبمنصبانی به تصویر کشیده شدهاند که با خود عصا حمل میکنند. حضورشان مرتبط با برنامۀ هنری است که شامل بازنمایی با هدف رساندن پیام چیرگی هخامنشیان بر اقوام فرمانبردار شاهنشاهی است. مقالۀ هفتم کتاب به بررسی این نقشها اختصاص یافته است.
نوشتار پایانی کتاب به مشابهتها و همسانیهایی میپردازد که تا اندازۀ فراوانی نادیده گرفته شدهاند و مربوط به صحنههای بارعام (یا به عبارت بهتر صحنههای بازدید) میشوند که از یکسو بر نقاشیهای دیواری کاخ دورۀ آشور نو از تل بارسیپ و از سوی دیگر نقوشبرجستۀ سنگی آپادانای تختجمشید تصویر شدهاند. به دلیل اینکه این صحنههای کاملاً مرتبط با یکدیگر با گسست گاهنگاشتی و با فاصلۀ جغرافیایی 1600 کیلومتری از هم جدا میشوند، این نوشتار در پی آن است که برخی از سازوکارهای باورپذیر را در پس این شرایط منحصربهفرد بررسی کند.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات