شاهنامه سید لقمان اورموی: تاریخ سلطان سلیمان

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    شاهنامه سید لقمان اورموی
    شاهنامه سید لقمان اورموی: تاریخ سلطان سلیمان
    پدیدآوراناورموی، سید لقمان (نویسنده) گوهری کاخکی، مهشید (مصحح)
    ناشرسخن با همکاری قطب علمی فردوسی و شاهنامه
    مکان نشرتهران
    سال نشر1403
    شابک9ـ111ـ260ـ622ـ978
    کد کنگره

    شاهنامه سید لقمان اورموی: تاریخ سلطان سلیمان تألیف سید لقمان اورموی، «تاریخ سلطان سلیمان» از جنبه‌های گوناگون از جمله تاریخ ادبیات، اطلاعات مربوط به تاریخ عثمانی و اروپا، مطالعات ایران‌شناسی و شاهنامه‌پژوهی دارای اهمیت بسیار و نمایندۀ شعبۀ عثمانی منظومه‌های حماسی ـ تاریخی فارسی است. این کتاب با تصحیح دکتر مهشید گوهری کاخکی به چاپ رسیده است.

    گزارش کتاب

    تاریخ‌نویسی عثمانی به‌شدت تحت تأثیر سنت تاریخ‌نگاری فارسی به‌ویژه تاریخ‌های عصر ایلخانی و تیموری قرار داشت. مهاجرت بسیاری از هنرمندان، نویسندگان و شاعران ایرانی به آسیای صغیر و استانبول به‌ویژه بعد از جنگ چالدران، موجب رواج زبان و ادب و فرهنگ ایرانی در قلمرو عثمانی و ریشه‌دارشدن کلمات فارسی در زبان ترکی شد. افزون بر الگوبرداری تاریخ‌های عثمانی از تاریخ‌نگاری فارسی، آثار تاریخی بسیاری در دربار عثمانی به زبان فارسی نگاشته و از عناصر ایرانی برای تألیف این آثار استفاده شد. از برجسته‌ترین این نمونه‌ها، شاهنامه‌های تاریخی بود که به زبان فارسی در بحر متقارب و به تقلید از شاهنامۀ فردوسی در وصف لشکرکشی‌ها و جنگاوری‌های شاهان عثمانی سروده می‌شد.

    شاهنامه‌نویسی به عنوان نخستین شکل تاریخ‌نگاری منظوم در دربار عثمانی از اواسط قرن نهم هجری رو به گسترش نهاد. با مهاجرت برخی از شاعران ایرانی به دربار عثمانی، شاهنامه‌نویسی و شاهنامه‌خوانی رونق بیشتری گرفت و بعدها شاعران ترک نیز به خلق آثاری به سبک شاهنامۀ فردوسی پرداختند. در اواخر دهۀ 950، سلطان سلیمان قانونی منصب رسمی «شهنامه‌چی» یا «شهنامه‌نویس» را ایجاد کرد. به این ترتیب شاهنامه‌سرایی که در ایران گونه‌ای ادبی و تاریخی به شمار می‌آمد، در امپراتوری عثمانی در قالب تاریخ‌نیوسی رسمی تحول و گسترش یافت.

    تاریخ‌های منظوم سیدلقمان از این جهت حائز اهمیت است که در اواسط دورانی که لقمان عهده‌دار منصب شهنامه‌چی بود، به‌تدریج دو تحول در زمینۀ شاهنامه‌نویسی اتفاق افتاد؛ زبان ترکی تا حدودی جایگزین زبان فارسی شد و نثر بر نظم ترجیح یافت. درحقیقت سیدلقمان واپسین سراینده‌ای بود که در مسیر تدوین تاریخ منظوم عثمانی به زبان فارسی گام برداشت. بنابراین منظومه‌های تاریخی سیدلقمان، بیان‌کنندۀ فرازوفرود خلق این‌گونه آثار با پشتیبانی دولت عثمانی است و به عنوان آخرین شاهنامه‌های فارسی عثمانی از اهمیت خاصی برخوردار است.

    «تاریخ سلطان سلیمان» از جنبه‌های گوناگون از جمله تاریخ ادبیات، اطلاعات مربوط به تاریخ عثمانی و اروپا، مطالعات ایران‌شناسی و شاهنامه‌پژوهی دارای اهمیت بسیار و نمایندۀ شعبۀ عثمانی منظومه‌های حماسی ـ تاریخی فارسی است. این منظومه از نظر ادبی و قدرت شاعری نیز درخور توجه و ارزشمند است.

    سیدلقمان اورموی، شاعر و مورخ سلطان سلیم دوم و مراد سوم بود. وی احتمالاً اهل ارومیه بوده و بعد به امپراتوری عثمانی کوچ کرده است. لقمان بعد از مهاجرت به استانبول تحت حمایت فریدون بیگ، رئیس‌الکتاب صدراعظم سوکلو محمد پاشا قرار گرفت؛ او پیش از این در شهر حریر در نزدیکی موصل قاضی بود. او حدود 27 سال شاهنامه‌چی دربار عثمانی بود. از اواسط دسامبر 1574 تا اواسط ژانویه 1575 به سمت دبیر مخصوص محمدپاشا منصوب شد و از سال 1583 یکی از کاتبان دیوان سلطان بود؛ اما با به‌سلطنت‌رسدن محمد سوم، لقمان که از همراهی سلطان در لشکرکشی مجارستان خودداری کرده بود، از منصبش برکنار شد. او در این منظومه از مسائل شخصی و رویدادهای خصوصی زندگی خود سخن چندانی به میان نیاورده است؛ فقط چند بار به نام خود اشاره می‌کند. همچنین دو مرتبه در این منظومه از کتاب دیگرش با عنوان «سلیم‌نامه» یاد کرده است.

    بر اساس ابیات این منظومه نمی‌توان دربارۀ مذهب لقمان نظر دقیقی بیان کرد. البته در شرح و تفسیر تمام رویدادها نگاه کاملاً دینی و نسبتاً متعصبانۀ سراینده به اسلام دیده می‌شود. او در کل منظومه بارها به درگاه خداوند نیایش کرده و حضرت محمد (ص) و دین اسلام را بسیار ستوده است. همچنین چند مرتبه سرداران و زیران سپاه سلطان در دلاوری به علی (ع) مانند شده‌اند.

    «تاریخ سلطان سلیمان» منظومه‌ای حماسی ـ تاریخی در بحر متقارب است که سیدلقمان سرایش آن را در سال 986 قمری در دربار مراد سوم به پایان رساند و به این سلطان عثمانی تقدیم کرد. شاعر در ابیات پایانی منظومه، در ماده‌تاریخ به سال سرایش اشاره می‌کند: «چو کردی ز فیض نوم زنده دم/ بشد سال تاریخ فیض نوم [زیر کلمۀ فیض نوم «سنۀ 986» نوشته است]». تعداد ابیات این منظومه، 6237 بیت است و از نظر تاریخی، رویدادهای زندگی هفت‌سال پایانی سلطان سلیمان قانونی (966 تا 974 قمری) و لشکرکشی‌های او به بالکان، مالته و مجارستان را دربر می‌گیرد.

    در این منظومه گاهی ردپای زبان و اندیشۀ فردوسی دیده می‌شود. شاعر بارها از شخصیت‌های شاهنامه نام می‌برد و به داستان‌های آن تلمیح کرده است. ازآنجاکه هر دو مثنوی، حماسی است، طبیعتاً واژگان و ترکیبات مشابه بسیاری در دو منظومه دیده می‌شود. از نظر ساختار و محتوا نیز شباهت‌های بسیاری بین دو اثر وجود دارد. همچنین لقمان در دو بیت از فردوسی به نیکی یاد کرده است.

    این منظومه از منظر تاریخی از اهمیت و ارزش خاصی برخوردار است و یکی از منابع دست‌اول در ارجاع به این دوره از حکومت عثمانی به شمار می‌رود. لقمان در سراسر منظومه، رویدادها را به طور دقیق و با جزئیات کامل شرح می‌دهد و در بسیاری از موارد به سال و ماه و حتی روز روی‌دادن وقایع اشاره می‌کند و هزینۀ ساختن پل و تجهیز سپاه و موارد دیگر را ذکر کرده است.

    سیدلقمان از انواع آرایه‌های بیانی و صور خیال مانند تشبیع، استعاره، تشخیص، تمثیل، اغراق و مبالغه استفاده کرده است تا کلامی اثرگذارتر و زیباتر بیافریند و تصویر ستوده و دلخواه از سلطان سلیمان و سپاهیان عثمانی و عظمت و شکوه ایشان ترسیم کند. گاهی این تصاویر زیبا، بدیع و خلاقانه و کاملاً متناسب با مضمون ابیات است.

    از دیگر نکات جالب توجه در این منظومه آن است که شاعر کوشیده تصاویری متناسب با مضمون روایت، فضای ابیات و روح حماسی اثر خلق کند؛ به‌ویژه در توصیف فرارسیدن شب و روز این موضوع مشهود است و لقمان تصاویر زیبا و متنوعی در غالب موارد کاملاً متناسب با آن بخش از داستان آفریده است که گاهی نوعی براعت استهلال در این ابیات دیده می‌شود.

    این تصحیح از روی تنها دست‌نویس موجود از این منظومه انجام گرفته است که در کتابخانۀ چستربیتی دوبلین نگه‌داری می‌شود. این دست‌نویس یک سال پس از سرودن منظومه، یعنی در سال 987 قمری در استانبول کتابت شده است.

    در مقدمۀ کتاب افزون بر منظومۀ «تاریخ سلطان سلیمان»، شاعر، ویژگی‌های ادبی، زبانی و تاریخی مهم و برجستۀ اثر معرفی شده است. همچنین تأثیر شاهنامۀ فردوسی بر این منظومۀ تاریخی ـ حماسی عصر عثمانی و شباهت‌های زبانی، ساختاری و محتوایی دو منظومه بررسی شده است. در بخش پایانی مقدمه ضمن معرفی ویژگی‌های تک‌نسخۀ منظومه، رسم‌الخط نسخه و شیوۀ تصحیح متن ارائه شده تا راهگشای خوانندگان در خوانش بهتر متن و استفاده از پاورقی‌ها، تعلیقات و نمایه‌ها باشد.[۱]


    پانويس


    منابع مقاله

    پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها