حکیم عمر خیام: دیدگاههای فلسفی استاد غلامحسین ابراهیمی دینانی
حکیم عمر خیام: دیدگاههای فلسفی استاد غلامحسین ابراهیمی دینانی تألیف غلامحسین ابراهیمی دینانی به کوشش اسماعیل منصوری لاریجانی؛ در گفتگوهای این کتاب، بیشتر به موضوع مرگ و حیات و ابهاماتی که به حکیم عمر خیام نسبت داده شده پرداخته شده است تا روشن شود مرگ از نظر او منشأ حیات و الهامبخش آن است و موت و حیات هر دو مخلوق خدای متعال هستند.
حکیم عمر خیام؛ مرگ و حیات | |
---|---|
پدیدآوران | ابراهیمی دینانی، غلامحسین (نویسنده) منصوری لاریجانی، اسماعیل (محقق) |
ناشر | سروش |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1399 |
چاپ | يکم |
شابک | 0ـ1694ـ12ـ964ـ978 |
موضوع | ابراهيمي ديناني، غلام حسين، 1313 - - مصاحبهها
خيام، عمر بن ابراهيم، 432 - 517؟ق. - نقد و تفسير فيلسوفان ايراني - سرگذشت نامه فلسفه اسلامي |
کد کنگره | |
ساختار
کتاب از هشت گفتگو تشکیل شده است.
گزارش کتاب
حکیم عمر خیام، فیلسوف بزرگ و ریاضیدان عالیمقام نحلۀ فلسفی خیام مشایی است. اثر معروف او «الکون والتکلیف» است و هستی را با تکلیف همراه کرده است؛ یعنی انسان به تشخیص نیک و بد مکلف است. این در نظر سقراط به مفهوم فضیلت شباهت دارد. فضیلت به نظر سقراط، بر تفکیک و تمایز میان «بودن» و «پنداشتن» استوار است. افلاطون سقراط را فرد ممسکی گزارش نکرده است؛ در حالی که خیام فرد دیندار و عارفی بوده است. آثار دیگر او عبارتند از: رساله فی کلیة الوجود، رساله فی الوجود، و الضیاء العقلی فی موضوع العلم الکلی. اما مهمترین اثر وی همان «الکون والتکلیف» است که به دنبال حل معمای هستی است و تا آخر عمر به مبدأ هستی فکر میکرده است. در میان همه مسائل مهم و مشکل فلسفی، به مسئله تفاوت موجودات و اشرف بودن برخی از آنها به بر برخی دیگر اشاره کرده و آن را مشکلترین مسئله شمرده است. شاید مشکل بودن از این جهت است که به مسئلۀ کثرت و کیفیت پیدایش آن از وحدت منجر میشود.
خیام زبان فلسفه را تنگ و دشوار میبیند و به زبان شعر روی میآورد که گسترۀ آن بیشتر از فلسفه است. رباعیات منسوب به خیام گاهی با تردید و دلنگرانی همراه است؛ ذکاءالملک فروغی ۱۷۸ رباعی را انتخاب و بقیه را حذف کرد و در کتابی به نام «طربخانه» منتشر کرد؛ استاد جلالالدین همایی در مقدمهای که بر این کتاب نوشت، کار فروغی را بینقص و شماری از رباعیات را مشکوک دانسته است.
در باب مرگ خیام، از قول محقق داماد و امام محمد بغدادی نقل شده که گفته است: حکیم با خلال، دندان خود را پاک میکرد و سرگرم تأویل در «الهیات شفا» بود؛ چون به فصل واحد و کثیر رسید، خلال دندان را در میان دو ورق نهاد و گفت: نیکان و صالحان را فراخوانید تا وصیت کنم. آنگاه وصیت کرد و برخاست و نمازگزارد. هیچ نخورد و نیاشامید و چون نماز عشا بخواند، به سجده رفت و در حال سجود میگفت: «اللهم انی عرفتک علی مبلغ امکانی فاغفر لی فان معرفتی ایاک وسیلتی الیک» و سپس مرد.
این کتاب نتیجۀ مباحث مطرحشده در برنامۀ تلویزیونی «معرفت» است که در سالهای گذشته و در روزهای جمعه از شبکه چهار پخش میشد. در گفتگوهای این کتاب، بیشتر به موضوع مرگ و حیات و ابهاماتی که به حکیم عمر خیام نسبت داده شده پرداخته شده است تا روشن شود مرگ از نظر او منشأ حیات و الهامبخش آن است و موت و حیات هر دو مخلوق خدای متعال هستند.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات