ابوالقاسم فردوسی: دیدگاههای فلسفی استاد غلامحسین دینانی
ابوالقاسم فردوسی: دیدگاههای فلسفی استاد غلامحسین دینانی | |
---|---|
پدیدآوران | دینانی، غلامحسین (نویسنده) منصوری لاریجانی، اسماعیل (به کوشش) |
ناشر | سروش |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1399 |
شابک | 1ـ1556ـ12ـ964ـ978 |
موضوع | فردوسی، ابوالقاسم، ۳۲۹؟-۴۱۶ق. - نقد و تفسیر,ابراهیمی دینانی، غلامحسین، ۱۳۱۳- - مصاحبهها,فلسفه اسلامی,فیلسوفان ایرانی - سرگذشتنامه |
کد کنگره | PIR ۴۴۹۵/الف۲الف۲ ۱۳۹۹ |
ابوالقاسم فردوسی: دیدگاههای فلسفی استاد غلامحسین دینانی تألیف غلامحسین دینانی به کوشش اسماعیل منصوری لاریجانی؛ در این کتاب به شاهنامۀ فردوسی پرداخته شده و سعی بر این بوده که زوایای پنهان اندیشۀ فردوسی بهویژه اندیشههای دینی و توحیدی و گرایش او به حکمت اهل بیت(ع) روشن شود.
ساختار
این کتاب از پانزده گفتگو تشکیل شده است.
گزارش کتاب
حکیم ابوالقاسم فردوسی یکی از شخصیتهای برجستۀ ادب فارسی و حماسهسرای ایرانی است که با خلق شاهنامه زبان فارسی را احیا کرد. حماسهسراییهای حکیم فردوسی صرفاً جنبۀ اسطورهای ندارد، بلکه از معانی و مفاهیم بلند حکمی و عرفانی برخوردار است. هر صاحب ذوقی که شاهنامه را بخواند، تحت تأثیر وطنپرستی و حکمت ایرانی همراه با اخلاق و آموزههای اسلامی قرار میگیرد. حکیم فردوسی عقل را خلعت ایزدی میخواند و میگوید:
«خرد مرد را خلعت ایزدی است | سزاوار خلعت نگه کن که کیست |
برخی حکیم فردوسی را همتراز هومر دانستهاند. فردوسی از نظر قدرت تخیل و تصویر در اوج عظمت است و از حیث اخلاق و عاطفۀ انسانی و آنچه میتوان فتوت و جوانمردی نامید، گوی سبقت را از بسیاری سرایندگان ربوده است.
فردوسی اگرچه صحنههای رزم و جنگ را به تصویر کشیده است، در واقع به دنبال آن است که تعرض باطنی انسان، یعنی جنگ میان نیروهای اهریمنی و یزدانی و تعارض میان خوبیها و بدیها را بیان کند و ریشۀ آنها را بیابد. ایشان ریشۀ بدیها را در خود انسان جستجو میکند؛ اما آنچه از سوی رحمان میرسد خوبیهاست.
در این کتاب به شاهنامۀ فردوسی پرداخته شده و سعی بر این بوده که زوایای پنهان اندیشۀ فردوسی بهویژه اندیشههای دینی و توحیدی و گرایش او به حکمت اهل بیت(ع) روشن شود.
در بخشی از کتاب، استاد دینانی دربارۀ توحید در اندیشۀ فردوسی میگوید: «در حماسۀ فردوسی تراژدی وجود دارد؛ ولی به گونۀ دیگری است. در این حماسه، جنگ بین انسان و خدا یا خدایان مطرح نیست و در کتاب، توحید محض موج میزند. در این کتاب، پیکار و صحنۀ جنگ بین نیک و بد و یزدان و اهریمن است. یزدان فرشته است و خداوند از یزدان بالاتر است. خداوند فراسوی نیک و بد است. سرانجام اهریمن مغلوب خواهد شد». (ص 41)
به نظر استاد دینانی «خردمند کسیا ست که سپاس حق را میگوید. همۀ حکما میگویند که شکر نعمت واجب است. فردوسی میگوید که مقتضای عقل و خرد این است که ما خدا را سپاس بگوییم. سپاس بر منعم حقیقی، واجب عقلی است. اگر ما نعمتهای حقتعالی را بفهمیم، سپاس ان واجب است. برای همین میگویند که «اطیعوا الله» امری مولوی است نه ارشادی، یعنی حکم عقل هم همین است و دستور خدا، ارشاد به حکم عقل است.
بداند که هست او ز ما بینیاز | به نزدیک او آشکار است راز | |
کسی را جز او محرم راز نیست | نوایی به جز او خوشآواز نیست |
اگر گوش نغمۀ الهی را بشنود، این نغمه خوشآوازترین است». (ص 57)
ستایش خرد، ستایش پیامبر (ص)، سرّ آفرینش، خردورزی، ستایش پروردگار، اسرار هستی، ارزش علم، فلسفۀ مرگ، دربارۀ نیکی و احسان، دربارۀ نوروز و حکمت و عبرت دیگر مسائلی است که در این کتاب بدان پرداخته شده است.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات