سفرنامه مأموریت سری من: به وین، صوفیه، قسطنطنیه، نیش، بلگراد، آسیای صغیر و غیره در بحبوحه جنگ جهانی اول

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    سفرنامه مأموریت سری من
    سفرنامه مأموریت سری من: به وین، صوفیه، قسطنطنیه، نیش، بلگراد، آسیای صغیر و غیره در بحبوحه جنگ جهانی اول
    پدیدآورانناشناس (نویسنده) سیدقطبی، سید مهدی (گردآورنده)
    ناشرمجمع ذخائر اسلامی
    مکان نشرقم
    سال نشر1399
    شابک3ـ743557ـ622ـ978
    کد کنگره

    سفرنامۀ مأموریت سری من: به وین، صوفیه، قسطنطنیه، نیش، بلگراد، آسیای صغیر و غیره در بحبوحۀ جنگ جهانی اول تألیف ناشناس با عنوان «شخصی که با قیصر نهار صرف نموده»؛ با پژوهش و گردآوری سید مهدی سیدقطبی؛ در سال 1914 نویسنده‌ای ناشناس، روزنامه‌نگار حرفه‌ای و بدون هیچ‌گونه ادعایی برای آموزش نظامی، هنگام سفر در پشت خط آلمان، با جمع‌آوری اطلاعات در مورد ماشین جنگی آلمان، به یکی از ظالمانه‌ترین فرارهای جنگ جهانی اول پرداخت. وی در سرتاسر آلمان، بالکان و حتی تا ترکیه (عثمانی) با رؤسای کشورها، وزرا و حتی خود قیصر ملاقات می‌کند.

    ساختار

    کتاب در سیزده فصل تدوین شده است.

    گزارش کتاب

    جنگ جهانی اول یک نبرد نظامی عظیم بین چند کشور بود. این نبرد در سال‌های 1914 تا 1918 رخ داد. این جنگ با نام‌های اولین جنگ جهانی، جنگی برای پایان همۀ جنگ‌ها و جنگ بزرگ یا نبرد عظیم هم شناخته می‌شود. با وجود اینکه هر دو طرف جنگ در سال 1918 طی تلاش‌های مستمر حملات جدیدی برای پیروزی در جنگ علیه یکدیگر ترتیب دادند، تلاش هر دو با شکست مواجه شد. نبرد بین نیروهای تضعیف‌شده و بی‌روحیۀ دو طرف تا شکست‌های پیاپی و تدریجی آلمان و عقب‌نشینی‌های این کشور به خاک خود ادامه یافت.

    در سال 1914 نویسنده‌ای ناشناس، روزنامه‌نگار حرفه‌ای و بدون هیچ‌گونه ادعایی برای آموزش نظامی، هنگام سفر در پشت خط آلمان، با جمع‌آوری اطلاعات در مورد ماشین جنگی آلمان، به یکی از ظالمانه‌ترین فرارهای جنگ جهانی اول پرداخت. وی در سرتاسر آلمان، بالکان و حتی تا ترکیه (عثمانی) با رؤسای کشورها، وزرا و حتی خود قیصر ملاقات می‌کند. داستان او ممکن است دور از ذهن به نظر برسد، اما «بلیط نان وین در سال 1915»، «کارت ویزیت خلیل بیک (وزیر امور خارجۀ وقت عثمانی)» و اسناد دیگری برای اثبات داستان او در کتاب او گنجانده شده است. با این حال روحیۀ متواضعانه و با این وجود پرتنش زمان، نویسنده در تلاش بوده تا به این نکته اشاره کند که «من جاسوس نیستم» که بخواهم آن را کاملاً روشن کنم. من روزنامه‌نگار هستم و عاشق حرفه‌ام هستم.

    بر روی جلد کتاب عبارت «شخصی که با قیصر نهار صرف کرده» درج شده است که شاید به ذهن بیاید که با مطالعۀ کتاب بتوان نشانه‌ای که نمایانگر هویت نویسنده است، پیدا نمود و نام نویسنده فاش گردد؛ اما با مطالعه و بررسی متن اصلی و سایر چاپ‌های آن نام مؤلف کشف نشده است. البته با توجه به اشارۀ نویسنده که: «به هنگام آغاز جنگ جهانی اول 26 سال دارد، می‌توان وی را متولد 1888 میلادی پنداشت و با توجه به صفحۀ کپی‌رایت و صفحۀ تقدیم کتاب که اثر خود را به فرد چارلز ویلیام هارمسورث، ملقب به لرد نورث کلیف و مالک روزنامه‌های دیلی میل و دیلی میررو و یکی از توسعه‌دهندگان اولیۀ روزنامه‌نگاری مشهور بود و در طول جنگ جهانی اول نقش مهمی داشت و مدتی برای خدمت به عنوان مدیر مأموریت جنگ انگلیس در ایالات متحده به سر برد، به احتمال پدیدآور اثر را آمریکایی‌تبار قلمداد نمود.

    نخستین بار مترجمی ناشناس در سال 1917 میلادی این سفرنامه را به صورت پاورقی طی 27 شماره در روزنامۀ «رعد» منتشر کرد. این روزنامه به مدیریت و سردبیری سیدضیاءالدین طباطبایی مانند سایر نشریات ایران افزون بر انتشار رمان و داستان‌های عاشقانه و خیالی، آثار نویسندگان جهان را نیز ترجمه و به صورت پاورقی منتشر می‌کرد.

    ترجمۀ تدریجی و انتشار هم‌زمان کتاب «سفرنامۀ سری من» در روزنامه، افزون بر بروز غلط‌های چاپی، باعث برخی اشکال‌ها مانند املای اشتباه و متفاوت بیشتر نام اشخاص، مکان‌ها و قومیت‌ها در قسمت‌های مختلف گردیده است که خوانندۀ کتاب را در درک محتوای کتاب سردرگم می‌کند. برای همین، مصحح این ترجمه را با متن اصلی به دقت و با وسواس زیاد مقابله و مقایسه نموده و در حد توان با ارائۀ پانویس، برابر املای اصلی اسامی خاص و شرح کلمه‌ها و سایر توضیح‌های لازم، ابهام‌های محتوایی و املایی متن را برطرف نموده است. گفتنی است که مصحح با حفظ سبک نوشتاری مترجم، گاهی یک یا چند جمله یا حتی صفحه‌ای از متن اصلی که ترجمه نشده بود را ترجمه کرده است.

    دو داستان جاسوسی شامل جاسوس آلمانی و جاسوس ژاپنی چون از نظر محتوایی و زمانی با «سفرنامۀ مأموریت سری من» هم‌خوانی داشت، در این کتاب تنظیم، تصحیح و ارائه شده است.[۱]


    پانويس


    منابع مقاله

    پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها