شاهنشاهی، اقتدار و استقلال داخلی در آناتولی هخامنشی
شاهنشاهی، اقتدار و استقلال داخلی در آناتولی هخامنشی | |
---|---|
پدیدآوران | داسینبر، السپت آر. ام. (نویسنده) ملکی، محمد (مترجم) |
ناشر | شفیعی |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1399 |
شابک | 3ـ97ـ7843ـ964ـ978 |
کد کنگره | |
شاهنشاهی، اقتدار و استقلال داخلی در آناتولی هخامنشی تألیف السپت آر. ام. داسینبر، ترجمه دکتر محمد ملکی؛ نویسندۀ کتاب، به ارزیابی آناتولی هخامنشی میپردازد و اذعان میکند که به طور کلی در واقع به دنبال توسعۀ دو جنبه از مطالعه دربارۀ شاهنشاهی هخامنشی و حکومت شاهنشاهی باستانی است؛ یکی هنگامی که آناتولی، بخشی از شاهنشاهی هخامنشی بود و دیگری بررسی الگوی جدیدی را در دستور کار خود برای درک شاهنشاهی باستانی قرار میدهد و آن را الگوی «اقتدار ـ استقلال داخلی» مینامد.
ساختار
کتاب در هشت فصل تدوین شده است.
گزارش کتاب
تاریخ ایران در دورۀ هخامنشی یکی از دورههای مهم تاریخ ایران است که مورد توجه بسیاری از محققان در سراسر جهان و در دانشگاههای مختلف قرار گرفته است. این توجه بسیاری از مورخان غربی به تاریخ هخامنشیان، ریشه در جایگاه خاندان پارسی هخامنشی نهتنها در تاریخ ایران، بلکه در تاریخ جهان دارد. به همین دلیل شناخت تاریخ جهان، به فهم تاریخ ایران در عصر باستان و بهویژه دورۀ هخامنشی گره خورده است. این جایگاه مهم ایران در تاریخ جهان باستان به دلایل متعددی، حاصل تلاش و نبوغ خاندان اصیل پارسی به سرکردگی کورش بزرگ است که توانست با تأسیس حکومت جهانی هخامنشی، به مدت دو سده و اندی، بسیاری از ملتها را که تحت فرمان حاکمانی ظالم قرار داشتند، تحت فرمان خود به آرامش و صلح دعوت کند.
البته اثربخشی هخامنشیان در تاریخ جهان، تنها محدود به فعالیتهای سیاسی و امنیتی این خاندان برجسته نمیشود، بلکه اثرات مثبتی که هخامنشیان در حوزههای مختلف اقتصادی، اجتماعی و حتی فرهنگی ـ دینی در جهان برجای گذاشتند، سالیان سال ملتها را حتی پس از سقوط هخامنشیان وامدار خود کرد. این امر به دلیل رویکرد درست و صحیح هخامنشیان در ادارۀ جهان آن روزگار بود که این تأثیرات قرنها بعد از سقوط هخامنشیان نهتنها در ایران، بلکه در سایر نقاط سایه سنگین هخامنشیان را با خود حمل کرد.
آزادی عملی که هخامنشیان به ملتهای تحت فرمان خود میدادند تا بدان روز در تاریخ جهان بینظیر و بیبدیل بود و اگر بعدها این تجربه در مقیاس محدودتری برای تاریخ جهان، نه به شدت و حدت هخامنشیان اتفاق افتاد، بهیقین تحت تأثیر سایۀ سنگین هخامنشیان بود که در طول دو سده حکومت خود بر جهان آن را نهادینه کرده بود.
این کتاب اثر گرانسنگ پروفسور داسینبر استاد دانشگاه کلاردو بولدر آمریکاست که بهخوبی این آزادی عمل هخامنشیان در حق ملتهای تحت فرمان خود در بررسی منطقۀ آناتولی هخامنشی را به تصویر کشیده است. نویسندۀ کتاب، به ارزیابی آناتولی هخامنشی میپردازد و اذعان میکند که به طور کلی در واقع به دنبال توسعۀ دو جنبه از مطالعه دربارۀ شاهنشاهی هخامنشی و حکومت شاهنشاهی باستانی است؛ یکی هنگامی که آناتولی، بخشی از شاهنشاهی هخامنشی بود و دیگری بررسی الگوی جدیدی را در دستور کار خود برای درک شاهنشاهی باستانی قرار میدهد و آن را الگوی «اقتدار ـ استقلال داخلی» مینامد. بنابراین نویسنده، این کتاب را بر اساس موضوع و نه بر اساس مناطق، به کمک کلیۀ یافتههای باستانشناسی و متنی در مناطق جداگانۀ آناتولی باستان پیش میبرد و به اندازهای شواهد باستانشناسی و سایر شواهد را در نظر گرفته تا چگونگی عملکرد شاهنشاهی هخامنشی را روشن کند.
فصل اول کتاب شامل یک مرور مختصر تاریخی از دورۀ هخامنشی است که بر فعالیتهای شاهنشاهی در مرکز شاهنشاهی و حاشیههای غربی آن متمرکز است. این رویدادها به جای تاریخ اجتماعی، وقایع سیاسی را خلاصه میکند و اساساً مبتنی بر متون است.
بخش اول فصل دوم با بحث دربارۀ تقسیمات اداری هخامنشی، از جمله ساتراپها و ساتراپیهای مختلف آناتولی، به عنوان راهی برای درنظر گرفتن تدارکات دولت آغاز شده است. سپس به بحث دربارۀ مالیاتها و خراج استانهای مختلف پرداخته شده است. در این فصل دو ساتراپی در آناتولی به عنوان مطالعۀ موردی مورد بررسی قرار گرفته است: لیدیه به عنوان منطقۀ مرزی از طریق تعامل با یونانیها در معرض خطر قرار داشت و باید به شیوهای کنترلشدهتر از کیلیکیه که به نظر میرسد از استقلال داخلی قابل توجهی برخوردار بود، اداره میشد. بخش دوم این فصل روشهای مختلفی را برای ترکیب ایدئولوژی و حاکمیت با استفاده از نمونههای معماری و عملکردهایی که در خدمت اهداف عملی و نمادین قرار داشت، ارائه میدهد. این فصل با موضوع هدایای سلطنتی و نقشهایی که ممکن است در تحکیم تعامل افراد شرکتکننده در دولت متعلق به هخامنشی ایفا کنند، به پایان میرسد.
شواهد مربوط به ارتش هخامنشی در آناتولی گسترده است و منابع ادبی و باستانشناسی را نیز دربرمیگیرد. فصل سوم با بحث دربارۀ اقتدار نظامی، با این تصور که میتوان در نتیجه قدرت نظامی متمرکز به اقتدار گسترده دست پیدا کرد، آغاز شده و سپس شواهد بررسی شده تا معلوم شود آیا آن انتظار را تأیید میکند یا خیر؟ منابع یونانی و دیگر منابع ادبی، برخی از جنبههای سازماندهی و استقرار ارتش هخامنشی را بهویژه در غرب آناتولی نشان میدهد.
فصل چهارم کتاب با بررسی مختصری از جنبههای فعالیت خوردن یک وعدۀ غذایی در پایتخت شاهنشاهی در پارسه آغاز میشود، سپس رویکردهای نظری و روششناختی فعلی برای درک رفتارهای خوردن آن وعدۀ غذایی به منظور جاسازی ممارست هخامنشی در یک بحث گستردهتر مورد بررسی قرار گرفته و سرانجام نویسنده به سراغ آناتولی رفته تا خوردن و نوشیدن ساکنان نخبه و غیرنخبۀ آن را در دورۀ هخامنشی بسنجد.
تدفین در آناتولی برای مقامات مرکزی چه اهمیتی داشت و چه نوع استقلالی در این باب اعمال میشد؟ فصل پنجم کتاب دربارۀ این موضوع بررسی انجام داده است. این فصل به منظور روشنسازی ارتباطات و اختلافات در سراسر شبه جزیره، در سازماندهی جغرافیایی از دیگر مناطق فاصله گرفته و با لیدیه شروع شده است و در جهت عقربههای ساعت حرکت کرده و با آن بنای تاریخی خشتی تماشایی کاریه، آرامگاه بزرگ هایکارناسوس خاتمه یافته است.
دین هخامنشی به معنای دین رسمی سلسلۀ هخامنشی در داخل محفل دربار فارس است که از متون و نمایشهای شاهنشاهی جمع شده است. مذهب هخامنشی بهیقین در طول دورۀ فرمانروایی هخامنشی ساکن نبوده و شواهد و قرائن فراوان بیانگر تنوع بیان مذهبی در دربار است. فصل ششم کتاب دربارۀ پرستش الهی در دورۀ هخامنشیان است.
اگرچه هیچ مدرسه یا متنی از آناتولی هخامنشی یا بحث صریح دربارۀ آموزش وجود ندارد، اما منابع غنی حکایت از انواع مختلف آموزش میدهد؛ چه در زمینۀ کشاورزی و نیازهای خانوار برای غذا و لباس، کارگاههای خلاق صنعتگران، یا شیوههای حسابداری بایگانیهای رسمی و بانکداران روحانی، جوانان و بزرگسالان در همه حال آموزش میبینند. فصل هفتم به این مسئلۀ آموزش پیر و جوان پرداخته است.
در آخرین فصل کتاب، نویسنده کوشیده تا دربارۀ برخی از هویتها از جمله هویتهای مربوط به وضعیت، قومی، مذهبی و اداری در آناتولی هخامنشی توضیحاتی را ارائه دهد.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات