طریقه‌های شیعی ایران: ذهبیه، نعمت‌اللهیه و خاکساریه

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    طریقه‌های شیعی ایران
    طریقه‌های شیعی ایران: ذهبیه، نعمت‌اللهیه و خاکساریه
    پدیدآورانگراملیش، ریشارد (نویسنده) شادفر، شیرین (مترجم)
    ناشرنامک
    مکان نشرتهران
    سال نشر1399
    شابک3ـ17ـ6670ـ622ـ978
    کد کنگره

    طریقه‌های شیعی ایران: ذهبیه، نعمت‌اللهیه و خاکساریه تألیف ریشارد گراملیش، ترجمه شیرین شادفر؛ این کتاب دستاورد سفر مؤلف در سال 1959 میلادی به اران و حاصل تحقیقات میدانی او دربارۀ طریقه‌های شیعی ایرانی است. این اثر که بین سال‌های 1965 و 1981 میلادی به چاپ رسیده، نخستین کار بزرگ مؤلف و با این وجود در نوع خود اثری منحصربه‌فرد به زبانی اروپایی به شمار می‌رود.

    ساختار

    کتاب در سه جلد نگارش یافته، در جلد اول به سلسله‌های سه گانه ذهبیه، نعمت‌الهی و خاکساری پرداخته است. در جلد دوم درباره عقیده و مذهب در سه بخش خدا و دنیا، طریقه و اعضای آن، طریقت سخن گفته است و در جلد سوم به سنن و آئین‌های این سه طریقه پرداخته است.

    گزارش کتاب

    این کتاب دستاورد سفر مؤلف در سال 1959 میلادی به اران و حاصل تحقیقات میدانی او دربارۀ طریقه‌های شیعی ایرانی است. این اثر که بین سال‌های 1965 و 1981 میلادی به چاپ رسیده، نخستین کار بزرگ مؤلف و با این وجود در نوع خود اثری منحصربه‌فرد به زبانی اروپایی به شمار می‌رود. در میان شرق‌شناسان نه‌تنها آلمانی بلکه اروپایی، جایگاه والای گراملیش که بجا از عرفان‌پژوهان بزرگ شمرده می‌شود، انکارناپذیر است. این اثر خود به‌تنهایی گویای آن است که او به‌حق این جایگاه را به خود اختصاص داده است؛ چه اینکه از دانش بس ژرف او در زمینۀ عرفان اسلامی و تسلط مثال‌زدنی‌اش بر منابع و زبان‌های عربی و فارسی حکایت می‌کند.

    اصل این کتاب در سه جلد تنظیم شده است؛ از آنجا که حجم جلدهای اول و سوم نسبتاً کم است و حجم عمدۀ اثر اصلی مربوط به جلد دوم می‌شود، هر سه جلد در قالب یک مجلد منتشر شده است.

    جلد اول کتاب اختصاص به بررسی سه طریقت شیعی دارد؛ یعنی ذهبیه، نعمت‌اللهیه و خاکساریه. درویش‌گری در ایران زمان نگارش کتاب، از این سه طریقت تشکیل شده بود. این سه طریقت موضوع پژوهش نویسنده در جلد اول است. این سه طریقۀ شیعه چندان که باید ویژگی‌های مشترک دارند که بتوان آنها را در کنار یکدیگر بررسی کرد. ساختار ظاهری یکی است: در رأس طریقه، قطب یا قدرت حاکمیت کلی خود قرار دارد، فرودست او مشایخ‌اند به همراه شاگردان خود، در هر کار رسمی وابسته به او و در حدود اختیارات خود محدود به قلمرویی تعیین‌شده از سوی او. بخش بیشتر میراث فکری این سه گروه از اصول و ریشه‌های یکسانی سربرآورده است و حتی آداب و رسوم آنها نیز وجوه اشتراکی دارند. در بررسی و تحقیق نویسنده، بعد از بازنگری کوتاهی بر نیاکان طریقه‌ها، همان‌گونه که در سلسله‌های رسمی دیده می‌شود، به صورت مختصر و اغلب سرفصل‌وار شرح مختصری از تاریخ و ادبیات جدید به دست داده شده است، ضمن آنکه نویسنده کوشیده تا طریقه در صورت امروزی خود به‌خوبی از لحاظ تاریخی روشن و آشکار شود. همچنین نویسنده از سلسله‌های هر یک از طریقه‌ها پیروی کرده، انشعاب‌ها را نشان داده، تصویری از زندگی هر یک از شخصیت‌ها به دست داده و آثار ادبی آنها را نام برده است.

    در جلد دوم کتاب، به درویشگری از جنبۀ جهان‌بینی پرداخته شده است. هدف نویسنده، شرح و بیان تا حد امکان کامل و جامع کل جهان‌نگری دینی است. جهان‌بینی و آداب زندگی، نظریه و عمل را همواره نمی‌توان واضح و روشن از یکدیگر جدا کرد؛ از این‌رو در این بخش مطالبی یافت می‌شود که می‌توان آنها را ذیل بخش آداب و رسوم جای داد.

    بخش اول جلد دوم، دربارۀ خدا و دنیا در طریقت‌های موردبحث در کتاب است. طریقه و اعضای آن در بخش دوم این جلد مورد بررسی قرار گرفته و مباحثی چون طریقه‌داری، قطب، شیخ، نیروهای فرازمینی شیخ و راهنمایی مرید مطرح شده است. بخش سوم این جلد اختصاص به بحث طریقت دارد.

    جلد سوم کتاب، دربارۀ سنن و آیین‌ها در طریقت می‌باشد. نویسنده در این جلد، کوشیده تا حد امکان دربارۀ آداب و سننی که اغلب تا به کوچک‌ترین جزئیات قاعده‌مند و سامان‌ یافته‌اند و دربارۀ پاره‌ای از آیین‌ها، همان‌گونه که به‌ویژه برای پذیرش در طریقه‌ها و برخی مجالس عالی و باشکوه معین شده‌اند، آگاهی و شناخت ارائه دهد. با این حال، کوشش او بر این بوده که در وهلۀ نخست، میراث خاص درویشان ایرانی را به تفصیل شرح دهد و میراث عمومی و مشترک صوفیانه را آنگونه که در دستنامه‌های تصوف از آغاز تا به امروز می‌توان یافت، در حاشیه قرار دهد؛ از این‌رو حجم عظیم دستورات مربوط به صوفیان دربارۀ ادب نسبت به خدا و مردم که تا حد زیادی شامل صوفیان ایرانی نیز می‌شوند، معلوم نمی‌شود و ممکن است برخی فقدان اصول بسیار ادب دینی را دریابند، بدین ترتیب آداب دربارۀ خوردن و آشامیدن، روزه داشتن و روزه گشودن، تندرست و بیمار بودن، سفرکردن و خانه‌باشی، سخن گفتن و دم فروبستن و .... در اینجا بررسی نشده است.[۱]


    پانويس


    منابع مقاله

    پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها