مناسبات دولت و مردم در تاریخ ایران (مجموعه مقالات)
مناسبات دولت و مردم در تاریخ ایران (مجموعه مقالات) | |
---|---|
پدیدآوران | حسني فر، عبد الرحمان (گردآورنده ) اصغري، بهزاد (گردآورنده ) |
ناشر | پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگى |
مکان نشر | ايران - تهران |
سال نشر | 1399ش. |
چاپ | يکم |
موضوع | مردم (حقوق اساسي) - ايران - تاريخ - قرن 14
People (Constitutional law)- Iran - History - 20th centuries دولت - ايران - تاريخ - قرن 14 State, The - Iran - History - 20th century ايران - تاريخ - جمهوري اسلامي، 1358 - Iran - History - Islamic Republic, 1979 |
کد کنگره | KMH ۲۵۰۴/ح۵،م۸ |
مناسبات دولت و مردم در تاریخ ایران (مجموعه مقالات) تألیف جمعی از نویسندگان به کوشش عبدالرحمن حسنیفر، بهزاد اصغری، دربارۀ مناسبات میان دولت و مردم ایران، عوامل زیادی دخیل هستند که منشأ نظریات و آرائی شده است. این موضوع از چنان اهمیتی برخوردار است که میتواند از جنبههای متفاوت مورد بررسی قرار گیرد. بنابراین در این کتاب هدف و تمرکز اصلی بر نقد نظرات و دیدگاههای مربوط به مناسبات دولت و مردم در تاریخ ایران است.
گزارش کتاب
در سیر تاریخ، روابط دولت با مردم همیشه محل چالش و نزاعهای متفاوت بوده است. بر این اساس در مورد روابط دولت با مردم، نظرات و آرائی ذکر شده که درصدد صورتبندی نظری و مفهومی این رابطه هستند. مناسبات مردم و دولت از موضوعات و مباحث محوری تاریخ ایران نیز به شمار میآید که با وجود آثاری که در این زمینه نوشته شده، میتوان ادعا کرد که خلأها و نقصهای جدی نظری و مفهومی در ارتباط با مناسبات دولت و مردم وجود دارد و یکی از این نقصها، نقد دیدگاههای ارائهشده پیرامون مناسبات دولت و ملت در تاریخ ایران است؛ در ایران هنوز الگو و چارچوب نظری و مفهومی رابطة دولت و مردم محل بحث است؛ از اینرو مطالعة انتقادی نظریههای رابطة دولت و مردم در ایران میتواند گام مهمی در جهت آشناییزدایی این حوزه باشد.
دربارۀ مناسبات میان دولت و مردم ایران، عوامل زیادی دخیل هستند که منشأ نظریات و آرائی شده است. این موضوع از چنان اهمیتی برخوردار است که میتواند از جنبههای متفاوت مورد بررسی قرار گیرد. بنابراین در این کتاب هدف و تمرکز اصلی بر نقد نظرات و دیدگاههای مربوط به مناسبات دولت و مردم در تاریخ ایران است. این کتاب تلاش کرده از حالت توصیف یا تبیین خارج شده و گامی به جلو بردارد و در حوزۀ نقد و نظریهپردازی وارد شود. از اینرو این مجموعه سرفصلهای متفاوتی را انتخاب کرده است؛ چراکه نقد نظریهها مورد توجه بوده است. این کتاب مناسبا دولت و ملت در تاریخ ایران را از نظر متفکران به بحث گذاشته تا آشکار شود آنها با استناد به چه نوع دادههای تاریخی و با اتکا بر چه مفاهیم و مباحث نظری به تبیین مناسبات دولت و ملت در تاریخ ایران پرداختهاند. به همین دلیل کوشیده شده آرای همۀ متفکران و صاحبنظران دوران پیشامدرن و مدرن این حوزه مورد بررسی قرار گیرد. به همین دلیل در نهایت چهار محور برای این مجموعه تعریف شده و اندیشمندان و صاحبنظران در قالب این چهار گروه تعریف شدهاند:
متفکران سنتی و سنتگرایان در زمینۀ مناسبات دولت و مردم نظیر ابن مقفع، ماوردی، نظامالملک، بیهقی و .... ؛ متفکران مدرن همچون آخوندزاده، میرزا ملکم، حسن تقیزاده و ....؛ متفکران دینگرای معاصر از جمله علی شریعتی، مهدی بازرگان، سروش و ....؛ صاحبنظران آکادمیک که از دو بخش تشکیل میشوند: صاحبنظران ایرانی معاصر نظیر سید جواد طباطبایی، فریدون آدمیت، حسین بشیریه و ... و مستشرقان همچون آن لمبتون، پطروشفسکی، فرانتس روزنتال و .... .
هدف از اولین نوشتار این کتاب، طرح پیشنهادی برای فهم ماهیت دولت در شاکلۀ کلی آن در درازنای تاریخ است. طرح پیشنهادی در اینجا «پارمنیدسی» نامیده شده است. دومین نوشتار کتاب کوشیده ضمن بررسی و تبیین برخی فرامین مدیریتی در «سیر الملوک» به نقد و ارزیابی آنها نیز بپردازد. برخی از مهمترین دستورات این کتاب که قالبهای دنیای سنت را نیز شکسته، نتوانسته به یک روند جریانساز حتی در درون خود کتاب تبدیل شود.
تاریخ معاصر ایران را میتوان یا باید بر محور چرایی و چگونگی برآمدن و بالیدن مفهوم «مردم» و «ملت» خواند که به جای «رعیت» مینشیند. این حرکتی است که بر بنیاد اندیشه و آرمان حکومت مردم شکل گرفته و استوار شده است. سومین نوشتار این کتاب در تلاش است تا بر گوشههایی از تاریخ پیدایش آن اندیشه در روزگار قاجاریه پرتو بیفکند.
نوشتار چهارم کتاب با تحلیلی به اندیشههای شیخ ابراهیم زنجانی در چارچوب حاکمیت دوگانۀ «روحانی ـ دیوانی» به این نتیجه میرسد که وی با دفاع از دموکراسی در برابر نظام استبدادی و دفاع از سکولاریسم و اصلاح دینی در برابر نهاد دینی، میکوشید این حاکمیت دوگانه را به چالش بکشد و راه را برای حاکمیت مردم هموار سازد.
شایعترین و مهمترین دیدگاه دربارۀ تاریخ روابط مردم و حکومت در ایران، دیدگاه مربوط به «تضاد جامعه و دولت» است که از جانب محمدعلی همایون کاتوزیان و برخی افراد دیگر به صورتهای ضمنی و حتی تصریحی مطرح شده است. در نوشتار پنجم این کتاب کوشیده شده این دیدگاه مورد ارزیابی انتقادی قرار گیرد.
رابطۀ میان حکومت و مردم در اندیشۀ علی شریعتی در قالب دو شکل و در دل مناسبات اجتماعی، دینی و سیاسی سامان مییابد. اندیشه و آرای شریعتی دربارۀ مناسبات دولت و مردم انتقادی و متضمن نفی وضع موجود و ضرورت دستیابی به آگاهی و عمل برای رسیدن به وضع مطلوب است. در راستای تبیین این مدعا، در نوشتار ششم کتاب، نخست نگرش شریعتی به تاریخ یا فلسفۀ تاریخ او بررسی شده تا درون این نگاه بتوان رابطۀ مطلوب میان حکومت و مردم ترسیم شده و ابعاد آن نشان داده شود. آنگاه در افق وضع آرمانی مطلوب که ریشه در گذشته و خویشتن عمومی و تاریخی نیز دارد، به تبیین اندیشۀ انتقادی شریعتی دربارۀ مناسبات دولت ـ مردم در وضع موجود پرداخته شده است.
آخرین نوشتار کتاب به بررسی فرایند عمل سیاسی دولت در سالهای بعد از انقلاب پرداخته و عوامل مؤثر بر این فرایند را تبیین کرده و به این سؤال پاسخ میدهد که چه عواملی در فرایند عمل سیاسی در ایران تأثیرگذار بودهاند؟ و این عوامل چه تعاملی با یکدیگر در عرصۀ عملکردی دولتها داشتهاند؟[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات