گناه نابخشودنی جدایی بحرین از ایران: رفراندوم دروغین
گناه نابخشودنی جدایی بحرین از ایران | |
---|---|
پدیدآوران | اقتداری، احمد (نویسنده) مرادخانی، امیرحسین (محقق) |
ناشر | مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1399 |
شابک | 4ـ6ـ95604ـ622ـ978 |
کد کنگره | |
گناه نابخشودنی جدایی بحرین از ایران: رفراندوم دروغین تألیف احمد اقتداری به کوشش امیرحسین مرادخانی، این کتاب نمونهای از آثار زندهیاد اقتداری است. وی در پیشگفتار این کتاب به بررسی اسناد منتشرشدۀ دستگاههای سیاسی و امنیتی بریتانیا و شرایط سیاسی ایران در دورۀ سلطنت رضاشاه و گفتگوهای دیپلماتیک ایران و بریتانیا بر سر مسئلۀ بحرین در آن زمان و چگونگی زمینهچینیهای بریتانیا، برای جدایی رسمی بحرین از ایران در دورۀ محمدرضا شاه پهلوی و نظرسنجی دروغین ویتوریو گیچاردی ـ نمایندۀ سازمان ملل ـ در موضوع استقلال این جزیره از ایران، به غلط نام رفراندوم به خود گرفته میپردازد.
گزارش کتاب
زندهیاد احمد اقتداری را بهحق میتوان پدر مطالعات خلیج فارسشناسی ایران نامید. هرچند پیش از او بزرگانی چون سدیدالسلطنه، عباس اقبال آشتیانی، صادق نشأت، محیط طباطبایی آثاری ارزشمند در تاریخ و جغرافیای خلیج فارس پدید آوردند؛ اما آثار احمد اقتداری دربارۀ خلیج فارس دارای ویژگیهایی است که آن را از آثار دیگران متمایز میکند. بارزترین این ویژگیها توجه او به منافع ملی ـ تاریخی و بهحق ایران در آبهای خلیج فارس است؛ زیرا اقتداری زادۀ زمانهای بود که بیگانگان ـ آشکار و نهان ـ چشم طمع به منافع تاریخی ایران در کرانههای خلیج فارس دوخته و برای رسیدن به هدفهای خود دست به اقدام و عمل گشوده بودند. روحیۀ ایرانخواهی وی که این دستاندازیهای بیگانگان به منافع ملی ایرانیان را برنمیتابید، او را بر آن داشت تا با تألیف آثاری دربارۀ پیشینۀ حضور تاریخی ایرانیان در کرانههای خلیج فارس به این سیاستها پاسخی درخود دهد.
بحرین، مجمعالجزایری که با سواحل شمالی شبه جزیرۀ عربستان سعودی به روزگاری دراز، از پیش از هخامنشیان و از دورۀ تسلط اشکانیان بر خلیج فارس و غرب ایران، جزئی از آب و خاک ایران بوده است و به روزگار ساسانیان «ایالت میش ماهیگ» نامیده میشده و مستقیماً با دربار تیسفون مربوط بوده است. در سدههای اخیر یعنی در اوایل دورۀ قاجاریه، بعد از اخراج پرتغالیها از جزیرۀ هرمز و شرق آفریقا و با ورود اروپائیان به خلیج فارس و رقابت دولتهای هلند و انگلیس و فرانسه و آلمان، بر خلاف همۀ اصول قوانین بینالمللی، بحرین به تصرف بلامنازع انگلستان درآمد. انگلستان نیز برای حفظ منافع و اعمال سیاستهای استعماریاش، با شیوخ عرب سواحل جنوبی قراردادهایی منعقد کرد و بحرین را رسماً و عملاً و نه قانوناً از ایران جدا کرد و تحت تصرف حاکم آن ناحیه، شیخ عیسی آل خلیفه قرار داد. ایران تا روزگار محمدرضا شاه پهلوی از قبول این تصرف غیرقانونی خودداری کرد، بهویژه در دورۀ احمدشاه قاجار و رضا شاه پهلوی مذاکرات و مجادلاتی بین ایران و انگلستان صورت گرفته که این جدایی غیرقانونی و استعماری را قبول نکردند و تا زمان سلطنت محمدرضا شاه، بحرین جزئی از ایران قلمداد میشد و تمبر پست بحرین مانند تمبر پست داخل ایران بود و عبور و مرور اتباع ایران و بحرین، نیازی به اخذ ویزای متعارف نداشت. با خروج انگلستان از کانال سوئز و خلیج فارس (البته صوری و غیرواقعی) و تشکیل دولت امارات متحدۀ عربی، بنا بر تدبیر مکارانۀ انگستان، سازمان ملل متحد طرحی پیشنهاد کرد که در بحرین رفراندومی برگزار شود. شاه ایران قبول کرد و ظاهراً مردی به نام گیچییاردی از طرف سازمان ملل مأمور این رفراندوم شد. او ادعا کرد رفراندوم کرده و مردم بحرین قبول کردهاند از ایران جدا شوند. این رفراندوم مصلحتی و دروغین مورد قبول شاه ایران قرار گرفت و در مجلس شورای ملی نیز تصویب شد و متعاقباً بحرین را از ایران جدا کردند و این گناه نابخشودنی را مرتکب شدند.
این کتاب نمونهای از آثار زندهیاد اقتداری است. وی در پیشگفتار این کتاب به بررسی اسناد منتشرشدۀ دستگاههای سیاسی و امنیتی بریتانیا و شرایط سیاسی ایران در دورۀ سلطنت رضاشاه و گفتگوهای دیپلماتیک ایران و بریتانیا بر سر مسئلۀ بحرین در آن زمان و چگونگی زمینهچینیهای بریتانیا، برای جدایی رسمی بحرین از ایران در دورۀ محمدرضا شاه پهلوی و نظرسنجی دروغین ویتوریو گیچاردی ـ نمایندۀ سازمان ملل ـ در موضوع استقلال این جزیره از ایران، به غلط نام رفراندوم به خود گرفته میپردازد. وی در این کتبا به تاریخ بحرین از روزگاران باستان و حضور ایرانیان در بحرین از روزگار هخامنشیان تا برآمدن آفتاب اسلام و تاریخ این جزیره، از آغاز دورۀ اسلامی تا جدایی رسمی آن از ایران در دورۀ پهلوی دوم، با استناد به یافتههای باستانشناسی و منابع تاریخی و سندهای منتشرشده پرداخته است.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات