درآمدی بر پدیدارشناسی هوسرل: بررسی بعضی مفاهیم اساسی
درآمدی بر پدیدارشناسی هوسرل | |
---|---|
پدیدآوران | پازوکی، بهمن (نویسنده) |
ناشر | مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1399 |
شابک | 3ـ17ـ6331ـ622ـ978 |
کد کنگره | |
درآمدی بر پدیدارشناسی هوسرل: بررسی بعضی مفاهیم اساسی تألیف بهمن پازوکی، این کتاب ادعا ندارد که توانسته پدیدارشناسی هوسرل را به گونۀ مبسوط و جامع و با ورود به جزئیات شرح دهد، بلکه با توجه به محدودیتهای زمانی طرح پژوهشی، گزارشی است مختصر از سیر پدیدارشناسی هوسرل از رهگذر بررسی بعضی از مفاهیم اساسی اندیشهاش.
ساختار
کتاب در چهار فصل تدوین شده است.
گزارش کتاب
مرلوپونتی از پدیدارشناسان فرانسوی در پیشگفتار کتاب خود با عنوان «پدیدارشناسی ادراک» میپرسد: «پدیدارشناسی چیست آن؟ اینکه نیم قرن بعد از انتشار اولین کار هوسرل، این پرسش همچنان مطرح میشود، شاید به نظر عجیب برسد؛ با این حال هنوز پاسخی بدان داده نشده است». این کتاب نیز ادعا ندارد که توانسته پدیدارشناسی هوسرل را به گونۀ مبسوط و جامع و با ورود به جزئیات شرح دهد، بلکه با توجه به محدودیتهای زمانی طرح پژوهشی، گزارشی است مختصر از سیر پدیدارشناسی هوسرل از رهگذر بررسی بعضی از مفاهیم اساسی اندیشهاش.
این کتاب از چهار فصل تشکیل شده است؛ فصل اول مشتمل است بر خلاصهای از زندگی هوسرل، اصطلاح پدیدارشناسی، سیری فکری او در آخر مراحل آغازین پدیدارشناسی هوسرل. سه فصل بعدی مطابق با تقسیمبندی سهمرحلهای سیر فکری هوسرل انجام گرفته است. دورۀ اول فلسفۀ هوسرل که با کتاب «پژوهشهای منطقی» آغاز میشود، به دورۀ «پدیدارشناسی توصیفی» مشهور است. غایت هوسرل در پژوهش پدیدارشناسی توصیفی تأسیس علم و فلسفه به عنوان رشتههایی متقن بود. راه رسیدن به این غایت، رجوع به نمودها، پذیرش بسیط و سادۀ آنها و توصیف بیپیشداوری آنها پیش از مخدوش شدنشان به واسطۀ نظریه است. با چنین مشخصاتی پدیدارشناسی توصیفی شباهت بسیاری به اقوال قائلان به اصالت وجود محصل دارد که رویکرد اصلیشان، چه در فلسفه و چه در علوم، مبنا قراردادن امور واقع و خودداری از قبول هرگونه گمانهزنیهای متافیزیکی است که به لحاظ نظری اثباتناپذیر و به لحاظ عملی بیفایده هستند. در فصل دوم این کتاب، نخست گزارشی آمده از کتاب «پژوهشهای منطقی» و سپس به دو مفهوم «حیث التفاتی» و «شهود مقولی» پرداخته شده که از عمدهترین مفاهیم این دوره هستند.
مرحلۀ دوم فلسفۀ هوسرل که با انتشار کتاب «ایدهها» در سال 1911 آغاز شده، دورۀ «فلسفۀ استعلایی» نامیده میشود. اندیشۀ بنیادین راهبر هوسرل در این دوره، یافتن پاسخ مسئلۀ وجود عالم و واقعیت آن است. هوسرل سه انتظار از فلسفۀ استعلایی دارد: شمول عام داشتن پرسش استعلایی، معقولیت مطلق علم استعلایی، داشتن روش استعلایی که مستقیم بتواند پدیدارها را نشان دهد. مهمترین مفاهیم پدیدارشناسی هوسرل در این دوره، مفاهیم تعلیق حکم، رد و تحویل، نوئما و نوئزیس و قوام بخشی هستند. در فصل سوم این کتاب این مفاهیم بررسی شدهاند.
مرحلۀ سوم تفکر هوسرل با انتشار کتاب «بحران علوم اروپایی و پدیدارشناسی استعلایی» شروع میشود. محرک فکری هوسرل در این دوره بحران به وجود آمده در عصر او بود. مفهوم عالم زیسته یکی از موضوعات اصلی در فلسفۀ متأخر هوسرل است. در فصل پایانی کتاب نسبت میان عالم زیسته و علم مطرح شده و سپس نقش عالم زیسته در فرهنگ نزد هوسرل بررسی شده است. موضوع بخش پایانی این فصل، تأثیر اندیشههای هوسرل و وضع پدیدارشناسی در زمان حیات اوست. نخست گزارش مختصری از نسبت پدیدارشناسی هوسرل و هیدگر و چگونگی پذیرش آرای هوسرل در فلسفۀ اروپایی و آنگلوامریکایی آمده است و در پایان، ردپای هوسرل در بعضی علوم از جمله در روانشناسی، علوم اجتماعی و علوم شناختی دنبال شده است. پژوهشهای هوسرل تأثیر بسزایی در فلسفه داشتهاند و قلمروی کاری جدید و پهناوری به روی تمامی کسانی که روش پدیدارشناسی او را در تحقیقات خود به کار گرفتهاند، گشودهاند.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات