شیبانی، حنبل بن اسحاق
نام | حنبل بن اسحاق شیبانی |
---|---|
نامهای دیگر | |
نام پدر | اسحاق |
متولد | قبل از 200ق |
محل تولد | |
رحلت | 273ق/886م |
اساتید | احمد بن حنبل |
برخی آثار | الفتن |
کد مؤلف | AUTHORCODE34007AUTHORCODE |
حنبل بن اسحاق شیبانی (متوفای 273ق/886م)، راوی و مورخ حنبلی قرن سوم است که «الفتن» و «محنة الإمام أحمد بن حنبل»، از جمله آثار اوست.
نام و نسب و جایگاه علمی
ابوعلی حنبل بن اسحاق بن حنبل، ملقب به شیبانى، حافظ و محدّث و مورخ حنبلى قرن سوم، برادرزاده و شاگرد احمد بن حنبل بود. بنا به نظر ذهبى، وى قبل از سال 200ق، به دنیا آمده است. از زندگیاش اطلاع چندانى در دست نیست.
وى همانند دیگر اصحاب احمد بن حنبل، روایاتى را که از استادش شنیده بود، در کتابى به نام «المسائل» گردآورى کرده بود و آن را بر علاقهمندان به حدیث در شهرهاى مختلف که به آنها سفر مىکرد، مىخواند. خطیب بغدادى و ابن ابىیعلی او را با القابى چون «ثَبْت» و «ثقه» ستودهاند[۱].
اساتید
به گفته خطیب بغدادى، وى از استادان و محدّثان بسیارى حدیث شنیده است، از جمله احمد بن حنبل؛ پدر خود، اسحاق بن حنبل؛ ابونعیم فَضل بن دکین و ابوغَسّان نَهدى.
حنبل بن اسحاق تصریح کرده که بههمراه صالح و عبداللّه (فرزندان احمد بن حنبل)، مسند احمد بن حنبل را بهطور کامل از وى فراگرفته است[۲].
شاگردان
ابوبکر احمد بن محمد خلال، محمد بن مخلد، ابوالقاسم عبداللّه بن محمد بَغوى، از شاگردان و راویان او بودهاند[۳].
عقاید
او همچون احمد بن حنبل به رؤیت خدا در آخرت باور داشت. اصرار او بر این موضوع در حدى بود که انکار این عقیده را از مصادیق ارتداد مىدانست[۴].
وفات
وی به نقل از الأعلام زرکلی، در اواخر عمر به شهر واسط، شهرى بین بصره و کوفه، رفت و در 273ق، در همان جا درگذشت. ابواسحاق شیرازى سال درگذشت او را 293ق، ذکر کرده است[۵].
آثار
حنبل بن اسحاق آثارى داشته است که بیشتر آنها موجود نیست. از جمله آثار اوست:
- التاريخ (اساس این کتاب، گفتههاى احمد بن حنبل و یحیى بن مَعین است)؛
- ذكر محنة الإمام أحمد بن حنبل (در آن عقیده احمد بن حنبل را درباره قِدَم قرآن آورده و نیز از آزارهایى که از رهگذر این عقیده به پیشواى حنبلیان وارد شده، سخن گفته است)؛
- الفتن؛
- جزء حنبل بن إسحاق[۶].
پانویس
منابع مقاله
- المكتبة الشاملة الحديثة
- سعید، علیرضا، دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر غلامعلی حداد عادل، جلد 14، ص256-255، تهران، چاپ اول، 1389.