تفسير ابن وهب المسمی الواضح في تفسير القرآن الكريم
تفسیر ابن وهب المسمی الواضح فی تفسیر القرآن الکریم | |
---|---|
پدیدآوران | دینوری، عبدالله بن محمد (نویسنده) |
عنوانهای دیگر | الواضح فی تفسیر القرآن الکریم المسمی الواضح فی تفسیر القرآن الکریم |
ناشر | دار الکتب العلمية، منشورات محمد علي بيضون |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | 1424 ق یا 2003 م |
چاپ | 1 |
موضوع | تفاسیر اهل سنت - قرن 3ق. |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 2 |
کد کنگره | BP 93 /د9ت7 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
تفسير ابن وهب المسمى الواضح في تفسير القرآن الكريم، اثر ابومحمد عبداللّه بن محمد بن وهب دينورى (متوفاى 308ق) است. اين اثر، تفسيرى ترتيبى است و شامل همه آيات قرآن كريم مىشود. كتاب حاضر را جناب آقاى احمد فريد، تحقيق و تصحيح و منابع مطالبش را در پاورقى ذكر كرده است.
ساختار
كتاب حاضر از مقدمه مصحح (شامل مقدمهاى در علم تفسير و شرح حال نویسنده) و مقدمه نویسنده و متن اصلى (شامل تفسير قرآن در دو جلد: 1. از سوره حمد تا پايان سوره مريم؛ 2. از آغاز سوره طه تا پايان سوره ناس) تشكيل شده است.
گزارش محتوا
هرچند درباره محتواى اين اثر، گفتنىها فراوان است، ولى به جهت ضيق مجال به بيان چند نكته اكتفا مىشود:
- كتاب حاضر، مختصر است بهطورى كه در حجمى اندك (حدود هزار صفحه در مجموع دو جلد) تمامى قرآن كريم را از اول تا آخر تفسير كرده است و بهعنوان مثال حجم تفسير سوره حمد فقط يك صفحه و يك سطر است..[۱]
- مصحح محترم در بحثى مختصر تحت عنوان «توثيق الكتاب و وصفه» يادآور شده است: نام كتاب، «الواضح في تفسير القرآن» است؛ همانطوركه در روى غلاف نسخه خطى نوشته شده و زركلى آن را در الأعلام آورده و توماس آرنولد در التراث و... ما به بررسى معانى تفسيرشده براى آيالت قرآن پرداختيم؛ بهويژه آنچه كلبى بهصورت انحصارى مطرح كرده و بهوسيله آن شناخته شده و همچنين مواردى كه از ابن عباس نقل كرده است؛ چه سندش صحيح باشد چه نباشد؛ زيرا اهل علم و تفسير در كتابهايشان اين مطالب را ذكر كردهاند. پس هيچ شكى در صحت انتساب اين كتاب به ابن وهب وجود ندارد و اين نسخه خطى از نسخههايى است كه در كتابخانه آصفيه حيدرآباد (هند) محفوظ است و هفتصد صفحه دارد و خطش قديمى است و به قرن پنجم هجرى برمىگردد..[۲]
- ابن وهب، «مجمع البحرين» را در اين آيه: («وَ إِذْ قالَ مُوسى لِفَتاهُ لا أَبْرَحُ حَتَّى أَبْلُغَ مَجْمَعَ الْبَحْرَيْنِ أَوْ أَمْضِي حُقُبا»..[۳]؛ «و (به ياد آر) آنگاه كه موسى (فرزند عمران، پيامبر بنى اسرائيل)، به شاگردش (يوشع فرزند نون وصىّ خودش) گفت: من از رفتن بازنايستم تا به محل تلاقى دو دريا برسم يا مدت مديدى راه بپيمايم)»، چنين معنا كرده است: «العذب و المالح»؛ يعنى شيرين و شور و مصداقش را «بحر فارس و الروم» درياى فارس و روم دانسته است..[۴]؛ بنابراین، مىتوان گفت كه ايرانى بودن خليج فارس در اوايل قرن چهارم هجرى قمرى نيز روشن و قطعى بوده است.
- جناب احمد فريد مقدمهاى در مورد علم تفسير نوشته و در آن بهصورت مختصر، مباحثى مانند معناى لغوى و اصطلاحى تفسير، نياز به تفسير، شرافت تفسير، شروط مفسر، آداب مفسر و روشهاى تفسيرى را توضيح داده است. او هشت شرط براى مفسر و همچنين چهار ادب براى او آورده است. مصحح، روشهاى تفسيرى را به هفت دسته تقسيم كرده است..[۵]
- نویسنده در تفسير سوره حمد، از ابن عباس نقل كرده: ««الْحَمْدُ لِلَّهِ»؛ يعنى شكر براى خداست و شكر آن است كه اگر خدا نعمتى داد او را بر نعمتهايى كه بر بندگانش ارزانى داشته و آنان را به ايمان و شكرش هدايت كرده، ستايش كنند؛ همو كه يكى است و تنها خداست؛ خدايى كه فرزندى ندارد و برایش هيچ شریک و ياور و وزيرى نيست. «رَبِّ الْعالَمِينَ»؛ يعنى پروردگار هر جاندارى است كه بر روى زمين زندگى مىكند يا از اهل آسمان است. «الرَّحْمن»؛ يعنى رقيق؛ همان كسى كه رقت دارد و «الرَّحِيم»؛ يعنى رفيق؛ همان كه رفق و مدارا دارد و «مالِكِ يَوْمِ الدِّين» و آن روز حساب است و داورى در آن روز بين مردمان است؛ يعنى روزى كه مردم بر اساس اعمالشان پاداش داده مىشوند، هيچ داورى جز او نيست. «إِيَّاكَ نَعْبُدُ»؛ يعنى فقط تو را يكتا مىدانيم و فقط تو را اطاعت مىكنيم «وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ»؛ يعنى فقط يارى از تو مىگيريم بر عبادت تو و توفيق را از تو مىطلبيم. «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ» ما را به دين استوارى كه به آن راضى هستى كه اسلام است، راهنمايى كن.
- و گفته مىشود ما را بر آن ثابتقدم بدار و گفته مىشود آن كتاب خداست. مىگويد ما را به حلال و حرام آن و توضيح مطالبش هدايت كن. «صِراطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ»؛ يعنى دين كسانى كه بر آنان منت نهادى و آنان اصحاب موسى هستند قبل از تغيير نعمت كه خدا بر آنان سايه گستراند و بر آنان مَنّ (خوراك ترنجبين) و سَلوى (كبك) نازل كرد... و گفته مىشود كه آنان پيامبران خدا هستند. «غير المغضوب عليهم»؛ يعنى غير دين يهود كه خدا بر آنان غضب كرد و آنان را خوار ساخت.....[۶]
- نویسنده از ابن عباس تفسير سوره ناس را اين گونه نقل كرده است: «بگو اى محمد(ص) پناه مىبرم؛ يعنى جوار مىطلبم و امان مىجويم از پروردگار مردم؛ يعنى مربى و مدبر امور آنها و ملك و اله مردم؛ يعنى معبود حقيقى انسانها و جنيان از شرّ وسواس شيطان كه با صدايى پنهان در سينهها وسوسهگرى مىكند و وقتى كه خداى متعال ياد شود، دست برمىدارد؛ همان كه در سينههاى مردم وسوسه مىكند؛ يعنى در سينههاى انسان و جنّ وسوسهگرى مىكند از شرّ انسان و جنّ و گفته شده از شرّ لبيد بن اعصم يهودى و يارانش». نویسنده در پايان افزوده است: «و اللّه أعلم بالصواب؛ يعنى خدا داناتر به صواب است..[۷]
وضعيت كتاب
براى كتاب حاضر فقط فهرست اجمالى مطالب در پايان هركدام از جلدهاى يك و دو فراهم شده، ولى فهرستهاى فنى و حتى فهرست منابع نيز تنظيم نشده است. مصحح محترم، تصاويرى از نسخه خطى اثر حاضر را نيز آورده است..[۸]
پانويس
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.