برابر واژههای فارسی قرآن در آثار منثور ناصرخسرو
برابر واژههای فارسی قرآن در آثار منثور ناصرخسرو | |
---|---|
پدیدآوران | حیدری، فاطمه (نویسنده) |
ناشر | زوار |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1400 |
شابک | 6ـ594ـ401ـ964ـ978 |
کد کنگره | |
برابر واژههای فارسی قرآن در آثار منثور ناصرخسرو تألیف دکتر فاطمه حیدری؛ در این کتاب بعد از ذکر نمونه یا نمونههای واژههای برابرنهاد از متون منثور ناصرخسرو، بیت یا ابیاتی از دیوان اشعار وی نیز ذکر شده که با حرف «ق» مخفف قصیده و سپس شمارۀ آن قصیده و نشانه/ از شمارۀ ابیات جدا شده است.
گزارش کتاب
ابومعین ناصرخسرو از کودکی به فراگیری علوم و فنون و ادبیات و قرآن پرداخت. دیوان اشعار فارسی و کتب منثور او حاکی از تبحر و تسلط وی در علوم عقلی و نقلی چون ریاضیات، طب، موسیقی، نجوم، فلسفه و کلام است. در آغاز جوانی افزون بر ادب فارسی و عربی، با ارثماطیقی (حساب)، اشکال اقلیدس (هندسه)، علم اشکال مجسطی (نجوم)، الوان احکام عقاقیر (طب و داروشناسی)، اقسام موسیقی، الهیات و تفسیر آشنا شد و قرآن را ازبر داشت.
پنج کتاب معروف و منثور ناصرخسرو که عبارتند از: زاد المسافرین، گشایش و رهایش، وجه دین، جامع الحکمتین، و خوان الاخوان، از محبت وی به اهلبیت رسول(ص) و توجه به زهد و پارسایی و یقین وی به توحید، نبوت و قرآن حکایت میکند. وی اندیشههای خود را از طریق قول به باطن و تأویل ظاهر آنها رنگ فلسفی و کلام میزند و نگاه توحیدی خود را با این باور که قرآن آخرین کتاب آسمانی است، در عبارات خود پیوند میزند.
رویکرد زبانی ناصرخسرو به قرآن کریم را میتوان به دو قسم تقسیم کرد: 1. رویکرد شکلی نظیر اقتباس، درج، تضمین و حل که چگونگی استفادۀ آن از آیات شریفه را در مطاوی اشعار و نوشتههای او میتوان دید. 2. رویکرد محتوایی که بر اساس مذهب اسماعیلی و نیز فلسفه و کلام به تفسیر و تأویل و تبیین آیات الهی میپردازد. گاه در این نوع رویکرد با استفاده از دانش لغوی، به ریشه و اشتقاق واژههای قرآنی پرداخته، معنی لغوی و ظاهری واژهها و آیات را بازگو میکند و سپس به تأویل روی میآورد که برخلاف ظاهر نص و نیز شأن نزول آیات است.
ناصرخسرو را میتوان ادامهدهندۀ سنت و شیوۀ واژهسازی اواخر دورۀ ساسانی به شمار آورد. واژهها، اصطلاحات فلسفی، کلامی و مذهبی و شیوههای واژهسازی او را در آثار پهلوی بازمانده میتوان دید. بسیاری از واژهها و اریشههای زبانهای باستانی و میانۀ ایران که زبان فارسی امروزی بازماندۀ آنهاست، از منابع اخذ واژه در واژهگزینی ناصرخسرو است. ابیات ناصرخسرو نشان از آشنایی وی با خط و زبان پهلوی میدهد:
«قصۀ سلمان شنودهستی و قول مصطفی *** کو از اهلالبیت چون شد با زبان پهلوی».
ناصرخسرو در متون منثور خود هنگام ذکر آیات به ترجمۀ آنها پرداخته در برابر واژههای قرآنی، واژههای برابرنهاد فارسی موجود یا از پیشموجود را جایگزین مینماید. اما گفتنی است وی در آثار منثور خود از اصطلاحات دینی مفرد و مرکب عربی، اصطلاحات مرکب فارسی ـ عربی و ترکیبات فارسی ـ عربی بسیاری بهره برده و گاه اصطلاحات و واژههای مذهبی فارسی و عربی را خود تعریف کرده، معنی آنها را به دست میدهد. او در گزینش و ساختن برابرنهادههای فارسی از واژگان از پیشموجود زبان فارسی که ریشه در زبانهای باستانی دارند، در جهت جایگزین کردن آنها به جای اصطلاحات عربی استفاده میکند و در این راستا پیرو گویشوران قدیم به وامگیری درونزبانی و برونزبانی یا ترجمۀ قرضی میپردازد و این امر گواه آن است که همۀ اصطلاحات برساختۀ او، زاییدۀ ذهن خلاق او نبوده، بلکه پیشینۀ آنها را میتوان در زبان پهلوی جست.
از ویژگیهای این واژهنامه میتوان به این موارد اشاره کرد: ذکر واژههای فارسی برابرواژههای قرآنی، ذکر نشانههای آوایی واژگان برای تلفظ درست واژگان، ذکر شمارۀ آیات و سور قرآنی در پاورقی، ذکر آیات قرآن با اعراب، ذکر مطالب تفاسیر و قاموسها و فرهنگ واژگان فارسی در ذیل هر مدخل که سبب مقایسۀ برابرنهاد ناصرخسرو با متون دیگر و تفاوت و تعدد معنایی میشود.
در این کتاب بعد از ذکر نمونه یا نمونههای واژههای برابرنهاد از متون منثور ناصرخسرو، بیت یا ابیاتی از دیوان اشعار وی نیز ذکر شده که با حرف «ق» مخفف قصیده و سپس شمارۀ آن قصیده و نشانه/ از شمارۀ ابیات جدا شده است.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات