علم البديع (مراغی‌)

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    علم البديع(مراغی‌، محمود احمدحسن‌)
    علم البديع (مراغی‌)
    پدیدآورانمراغی‌، محمود احمدحسن‌ (نويسنده)
    ناشردار العلوم العربيه
    مکان نشرلبنان - بیروت
    سال نشر1411ق - 1991م
    چاپ1
    موضوعزبان عربی - بدیع
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    /م4ف9 2038 PJA
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    علم البديع، تألیف نویسنده معاصر محمود احمد حسن مراغی است که در آن به علم بدیع، انواع و محسنات آن پرداخته است. در انتهای کتاب، آخرین مبحث «الإيضاح في علوم البلاغة» خطیب قزوینی جداگانه ارائه شده است.

    مباحث با ذکر معنی لغوی «بدیع» از لسان العرب ابن منظور آغاز شده است؛ انشا، اختراع بی‌مانند و از جمله اسامی پروردگار به دلیل ابداع و احداث اشیای بدون سابقه، از آن جمله است؛ لذا معنای لغوی کلمه بدیع حول جدید، محدَث و مخترع می‌چرخد. بین معنای لغوی و اصطلاحی بدیع نیز ارتباط نزدیکی است. نویسنده با ارائه تعاریفی از خطیب قزوینی، ابن خلدون، جاحظ و ابن رشیق چنین نتیجه‌گیری می‌کند که معنای اصطلاحی بدیع حول تحسین و تزیین در لفظ و معنا می‌چرخد. در انتهای فصل اول از واضع علم بدیع سخن رفته است: معروف است که ابن معتز (296ق) اولین واضع و پیش‌گام تألیف در علم بدیع است. او در کتاب «البديع» خود مشخصات علم بدیع را به‌روشنی تعریف کرد و نویسندگان پس از او شیوه او را پی گرفتند[۱]‏.

    در فصل دوم، در دو بخش، شیوه قدما و محدثین در انواع بدیع مطرح شده است؛ در رابطه با قدما، به بیست‌وشش محسن معنوی به نقل از کتاب «الإيضاح» ‏و به شش محسن لفظی با ذکر شواهد قرآنی و اشعار متعدد اشاره شده است. البته محسنات بدیعی از عصر قدما در جاهلیت، در کلام عرب وجود داشته است؛ اگرچه مانند محدثین نام علمی و اصطلاح فنی برای آن نمی‌شناختند[۲].

    در فصل سوم، محسنات معنوی و لفظی معرفی شده است. بیست‌ویک محسن معنوی و پنج محسن لفظی که مطابقه، مقابله، مراعات نظیر و تفویف از جمله محسنات معنوی و جناس، سجع و موازنه از محسنات لفظی است. توریه از جمله محسنات معنوی است که بهترین مثال آن آیه «الرحمن علی العرش استوی» است. توریه در کلمه «استوی» است که دو معنا دارد: یک معنای آن استقرار در مکان است و دیگری استیلا و مالکیت است. معنای دوم اگرچه دور است، اما معنای مقصود است؛ چراکه خداوند از معنای اول منزه است[۳].

    در انتهای کتاب بخش انتهایی کتاب الإيضاح خطیب قزوینی که عبارت از «ابتدا و تخلص و انتها» است ارائه شده است[۴].

    پانویس

    1. ر.ک: متن کتاب، ص11-9
    2. ر.ک: همان، ص56-45
    3. ر.ک: همان، ص77
    4. ر.ک: همان، ص148-139؛ قزوینی، محمد بن عبدالرحمن، ص351

    منابع مقاله

    1. متن کتاب.
    2. قزوینی، محمد بن عبدالرحمن، قدم له و بوبه الدكتور علي بوملحم، بیروت، دار و مكتبة الهلال، 2004.

    وابسته‌ها