المدخل إلی علم الرجال و الدراية
المدخل إلی علم الرجال و الدراية | |
---|---|
پدیدآوران | حسینی قزوینی، سید محمد (نویسنده) |
عنوانهای دیگر | علم الرجال و الدرايه |
ناشر | مديرية العامة للحوزة العلمية في قم |
مکان نشر | ايران - قم |
سال نشر | 1428ق. |
چاپ | چاپ يکم |
شابک | 964-2638-14-2 |
موضوع | حديث - علم الرجال حديث - علم الدرايه |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | ح54 م4 / 114 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
المدخل إلی علم الرجال و الدراية، تألیف سید محمد حسینی قزوینی (معاصر)، اثری آموزشی در قالب پرسش و پاسخ است که به زبان عربی در یک جلد منتشر شده است.
ساختار
نویسنده، مباحث مختلف علم رجال و درایه را در قالب پاسخ به 215 پرسش در 54 درس در سه بخش ارائه کرده است:
- معرفی، اصطلاحات و منابع علم رجال و...: پاسخ به 75 پرسش رجالی در 18 درس.
- مشایخ ثقات، اعتبار احادیث کتب اربعه و معرفی فرق اسلامی: پاسخ به 57 پرسش رجالی در 18 درس.
- اصول اربعه حدیث و اقسام حدیث: پاسخ به 83 پرسش درایه در 18 درس.
در انتهای هر درس نیز جهت تثبیت بیشتر مطالب، تمرینهایی مطرح شده است.
گزارش محتوا
استدلال به هر حدیثی که از معصومین(ع) روایت شده، تنها در صورتی جایز است که درجه اعتبار روات و وثاقت ایشان احراز شده باشد؛ تا اطمینان به صدور حدیث از حضرات معصومین(ع) حاصل شود. اطمینان به صدور از این جهت لازم است که ادله نقلی و شواهد تاریخی به وجود گروهی از کذابین و وضاعین اشاره دارد که احادیث شریف را بر طبق هواهای نفسانی خویش و مصالح شخصی به بازی میگرفتند[۱]؛ لذا نمیتوان به هر حدیثی که به دست ما رسیده، اطمینان کرد، مگر پس از فحص و جستجو، تا بر ما ثابت شود که اخبار صادره حقیقتاً از معصومین(ع) صادر شده است[۲].
همچنین با مراجعه به احادیث، اهتمام ائمه(ع) به درایت حدیث دریافت میشود؛ آنگونه که امام باقر(ع) میفرماید: «ای فرزند! درجات شیعیان را با مقدار روایت و معرفت ایشان بشناس؛ چراکه معرفت همان درایت روایت است و با درایت روایات مؤمن تا بالاترین درجات ایمان بالا میرود»[۳].
نویسنده در وجه نیاز به علم رجال، چهار وجه را متذکر شده است:
- هر خبری از معصوم حجت نیست و تنها خبر ثقه یا حسن حجت است و تشخیص آن تنها با مراجعه به علم رجال ممکن است.
- اخبار علاجیه امر به رجوع به صفات راوی میکند و احراز این صفات با مراجعه به علم رجال ممکن میشود.
- جهت شناخت وضاعین و متعمدین در دروغ بین روات.
- در گذشته و حال سیره مستمره بر تدوین کتب رجالی و تنقیح و رجوع به آنها در شناخت احوال روات بوده است[۴].
البته در مقابل این دیدگاه برخی نیز نیاز به علم رجال را انکار کردهاند. محقق مامقانی دوازده دلیل و آیتالله سبحانی نه دلیل منکرین را متذکر شدهاند که نویسنده تنها به سه دلیل اشاره کرده است[۵].
از جمله مباحث مهم کتاب مشایخ ثقات است: «بین علمای شیعه مشهور است که عدهای از راویان، مانند: ابن ابیعمیر، صفوان، بزنطی تنها از ثقه روایت میکنند و روایات ایشان، مسند باشد یا مرسل، حکم به صحت آنها میشود»[۶].
برخی چون شیخ طوسی قائل به عدم حجیت مراسیل ایشان هستند؛ آنگونه که در تهذیب و استبصار پس از روایت از ابن ابیعمیر، مینویسد: «فأول ما فيه أنه مرسل غير مسند»[۷]؛ البته نویسنده چند صفحه بعد با ذکر پاسخ آیتالله سبحانی، دیدگاه شیخ طوسی در تهذیب و استبصار را نقد و رد میکند: «وی این دو کتاب را در اوائل شباب نوشته است و واقف بر سیره علمای شیعه در مراسیل این روات نبوده است؛ برخلاف کتاب «العدة» که در اواخر عمرش نوشته و مطلع از اصول تألیفشده در عصر ائمه و سیره علمای شیعه در این رابطه بوده است»[۸].
نویسنده در بخش دیگری از مباحث کتاب، به معرفی فرق اسلامی پرداخته است. وی در ابتدا در مقام پاسخ به این سؤال برآمده که چرا در علم رجال از فرق بحث میشود؟ بدون شک مذهب راوی در قبول یا رد روایت او دخیل است؛ لذا اگر همه راویان یک حدیث، عادل و معتقد به امامت باشند، حدیث «صحیح» است، ولی اگر یکی از روات پیرو یکی از مذاهب باطل باشد و علمای شیعه تصریح بر وثاقت او کرده باشند و باقی روات حدیث عادل امامی باشند، آن حدیث «موثق» است؛ بنابراین ما چارهای از شناخت احوال رواتی که منتسب به بعضی از فرق اسلامی هستند، نداریم؛ تا حدود شایستگی هر راوی برای دریافت علم از او و وسعت اعتبار روایتش را بدانیم[۹].
در اجتماع سوء مذهب با عدالت، دو دیدگاه وجود دارد: بزرگانی چون علامه حلی، محقق داماد، محدث بحرانی و صاحب جواهر فساد عقیده را «أعظم الفسوق» میدانند و اجتماع را منتفی و علمایی چون شهید ثانی، شیخ بهایی و محدث کاشانی قائل به اجتماع هستند. مؤید قول دوم عبارت «ثقة إلا أنه فطحي» است که علمای رجال فراوان در ترجمه روات غیر امامی چون عبدالله بن بکیر و اسحاق بن عمار ذکر کردهاند[۱۰].
درایه در لغت به معنای مطلق علم و یا علم همراه با دقت و بررسی است. تفاوت علم درایه و رجال در این است که در علم رجال از یکایک رجال بهتفصیل سخن میرود و جرح و تعدیل میشوند، اما در درایه از احوالی که بر حدیث عارض میشود بهاعتبار سند و متن بحث میشود[۱۱].
در انتهای مباحث درایه در چهارده درس، اقسام حدیث مورد بررسی قرار گرفته است. در اولین پرسش، تفاوت مسند و متصل سؤال شده است. مسند، حدیثی است که سندش با ذکر همه رجال در هر مرتبه متصل باشد تا به معصوم منتهی شود؛ بدون اینکه با سقوط یکی از رجال قطع شده باشد. اهل سنت، مسند را تنها در اتصال به نبی(ص) بهکار میبرند؛ چراکه به اعتقاد ایشان معصوم منحصر در آن حضرت است. حدیث متصل آن است که سندش به نقل هر راوی از راوی پیشین متصل باشد، خواه مانند مسند به معصوم ختم شود یا بر غیر معصوم متوقف گردد[۱۲].
در ادامه، اصطلاحات فراوانی چون معنعن، مرفوع، مرسل، معلق، مطروح، متروک و مضطرب معرفی و تفاوتهای آنها مورد مداقه قرار گرفته است. راوی حدیث باید مستندی داشته باشد که روایت حدیث را بهواسطه آن صحت بخشد؛ او باید یا حدیث را بیواسطه از معصوم(ع) روایت کند یا اینکه از راوی دیگری روایت کند که هشت وجه برای آن متصور است: سماع از استاد، قرائت بر استاد، اجازه مشافهی و کتبی، مناوله، کتابت، اعلام، ایصاء و وجاده[۱۳]. توضیح هریک از این اصطلاحات، آخرین مطلبی است که نویسنده به آن پرداخته است.
وضعیت کتاب
فهرست مطالب در انتهای کتاب ارائه شده است. مستند مطالب، ارجاعات و توضیحات مفیدی در پاورقیهای کتاب ذکر شده است.
پانویس
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص8-7
- ↑ ر.ک: همان، ص13
- ↑ ر.ک: همان، ص14
- ↑ ر.ک: همان، ص30-29
- ↑ ر.ک: همان، ص34
- ↑ ر.ک: همان، ص97
- ↑ ر.ک: همان، ص99
- ↑ ر.ک: همان، ص106
- ↑ ر.ک: همان، ص155
- ↑ ر.ک: همان، ص156-155
- ↑ ر.ک: همان، ص185
- ↑ ر.ک: همان، ص205
- ↑ ر.ک: همان، ص274
منابع مقاله
متن کتاب.