ابن خلاد بصری، محمد

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    ابن خلاد بصری، محمد
    NUR00000.jpg
    نام کاملابن خَلّادِ بَصْری‌، ابوعلى‌ محمد
    مذهبمعتزلى‌
    اطلاعات علمی
    اساتیدابوهاشم‌ جبّایى‌
    شاگردانابوعبدالله‌ حسین‌ بن‌ على‌ بصری‌، ابراهیم‌ بن‌ عیاش‌ بصری‌
    برخی آثارالأصول‌، الشرح‌

    ابن خَلّادِ بَصْری‌، ابوعلى‌ محمد، متکلم‌ معتزلى‌ مذهب‌ سده 4ق‌/10م‌.

    از وی‌ آگاهى‌ بسیار اندکى‌ در دست‌ است‌. کهن‌ترین‌ مأخذ درباره ابن‌ خلاّد، الفهرست‌ ابن‌ ندیم‌ است‌ که‌ از استاد او ابوهاشم‌ جبّایى‌ (د 321ق‌/933م‌) که‌ ابن‌ خلاد در عسکر و سپس‌ در بغداد نزد او به‌ تحصیل‌ کلام‌ پرداخت‌، یاد کرده‌ است‌ و از همین‌ رو قاضى‌ عبدالجبار معتزلى‌ او را با 3 واسطه‌: ابوهاشم‌ جبایى‌، ابوعلى‌ جبایى‌ و ابویعقوب‌ شمام‌، از اصحاب‌ ابوهذیل‌ دانسته‌ است‌. ابن‌ خلاد در آغاز، شاگردی‌ کندذهن‌ به‌ نظر مى‌رسید و گاه‌ مى‌شد که‌ بر رنج‌ تحصیل‌ مى‌گریست‌، اما کوشید و سرانجام‌ برجسته‌ترین‌ شاگرد ابوهاشم‌ شد. او که‌ از زندگى‌ در بغداد گریزان‌ بود، در اواخر عمر به‌ بصره‌ کوچید و همان‌جا ساکن‌ شد. وی‌ در ادب‌ نیز دستى‌ قوی‌ داشت‌.

    شاگردان

    از شاگردان‌ معروف‌ ابن‌ خلاد، مى‌توان‌ از ابوعبدالله‌ حسین‌ بن‌ على‌ بصری‌ و ابراهیم‌ بن‌ عیاش‌ بصری‌ نام‌ برد که‌ هر دو شاگرد ابوهاشم‌ نیز بوده‌اند. ابراهیم‌ سپس‌ خود، استاد قاضى‌ عبدالجبار شد و از این‌ رو، اگر هم‌ شرح‌الأصول‌ الخمسة قاضى‌، در اصل‌ از ابن‌ خلاد نباشد، قهراً برخى‌ از عقاید ابن‌ خلاد به‌ واسطه همین‌ ابراهیم‌ در آن‌ راه‌ یافته‌ است‌، چنان‌که‌ شاید بتوان‌ ابن‌ خلاد را در اصول‌ عقاید، واسطه میان‌ ابوهاشم‌ و قاضى‌ عبدالجبار دانست‌.

    آثار

    درباره آثار ابن‌ خلاد میان‌ نویسندگانى‌ که‌ از او یاد کرده‌اند، اختلاف‌ است‌. بعضى‌ از متقدمان‌ چون‌ ابن‌ مرتضى‌ و قاضى‌ عبدالجبار او را دارای‌ دو اثر به‌ نام‌های‌ الأصول‌ و الشرح‌ دانسته‌اند و قاضى‌ آثار دیگری‌ را نیز به‌ او نسبت‌ داده‌، بى‌آن‌که‌ نام‌های‌ آنها را برشمارد، ولى‌ برخى‌ از نویسندگان‌ معاصر از این‌ دو کتاب‌ به‌ مثابه یک‌ اثر به‌ نام‌ شرح‌الأصول‌ یاد کرده‌اند. نسخه‌ای‌ از این‌ کتاب‌ با شرح‌ و زیادات‌ ابوطالب‌ یحیى‌ بن‌ حسین‌ معروف‌ به‌ الناطق‌ بالحق‌ زیدی‌ در دست‌ است. ابن‌ خلاد در اواخر عمر، هنگامى‌ که‌ کتاب‌ الشرح‌ را به‌ پایان‌ مى‌برد، به‌ بصره‌ رفت‌ و در آن‌جا در ردّ مذهب‌ «إرجاء» ابوالطیب‌ محمد بن‌ ابراهیم‌ معروف‌ به‌ خالدی‌، متکلم‌ِ مرجئى‌ بصره‌، رساله‌ای‌ در وعید نوشت‌. بعید نمى‌نماید که‌ کتاب‌ شرح‌الأصول‌ الخمسة قاضى‌ عبدالجبار همان‌ کتاب‌ الأصول‌ بوده‌ که‌ قاضى‌ آن‌ را به‌ اتمام‌ رسانیده‌ است‌، اگر چه‌ تا حدود 100 سال‌ پس‌ از مرگ‌ ابن‌ خلاد، خود کتاب‌ الأصول‌ او که‌ ابوالحسن‌ کرخى‌ (د 340ق‌/951م‌) را به‌ شگفتى‌ واداشته‌ بود، مشهور و متداول‌ بوده‌ است‌.[۱]

    پانویس

    1. سجادی، سیدجعفر، ج3، ص439-440

    منابع مقاله

    سجادی، سیدجعفر، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374.

    وابسته‌ها