الإيضاح في علوم البلاغة، المعاني و البيان و البديع
الإیضاح في علوم البلاغة، المعاني و البیان و البدیع | |
---|---|
پدیدآوران | شمسالدین، ابراهیم (محقق) خطیب قزوینی، محمد بن عبدالرحمن (نویسنده) |
عنوانهای دیگر | المعانی و البیان و البدیع |
ناشر | دار الکتب العلمية، منشورات محمد علي بيضون |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | 2010 م |
چاپ | 2 |
موضوع | زبان عربی - بدیع زبان عربی - معانی و بیان |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | PJA 2025 /خ6الف9 1389 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
برای دیگر کاربردها، الإيضاح (ابهامزدایی) را ببینید.
برای دیگر کاربردها، المعانی (ابهامزدایی) را ببینید.
الإيضاح في علوم البلاغة، المعاني و البيان و البديع، از آثار ممتاز و بسیار تأثیرگذار متخصص بزرگ علوم بلاغى، جلالالدین محمد بن عبدالرحمن بن عمر بن احمد بن محمد، مشهور به خطیب قزوینى است که آن را استاد ابراهیم شمسالدین تصحیح کرده و با افزودن مقدمه و تعلیقات منتشر کرده است. در این اثر، یک دوره مسائل علوم بلاغى (معانى، بیان و بدیع) ذکر شده است.
ساختار
این کتاب از یک مقدمه و سه بخش اصلى به ترتیب ذیل تشکیل شده است:
- معانى (شامل احوال اسناد خبرى، حقیقت و مجاز عقلى، احوال مسند و مسندالیه، احوال متعلقات فعل، قصر، انشاء، وصل، فصل، مساوات، ایجاز و اطناب)؛
- بیان (شامل تشبیه، حقیقت و مجاز، استعاره و کنایه)؛
- بدیع (شامل تعریف علم بدیع، مطابقه، تضاد و ایهام تضاد، مشاکله و...).
گزارش محتوا
درباره روش و محتواى این اثر چند نکته گفتنى است:
- مصحح محترم در مقدمهاش که زمان و مکان نگارشش را مشخص نکرده، چند نکته مهمّ را یادآور شده:
- الف) کتاب حاضر از نظر جامعیت، ممتاز است و هیچ مطلب بزرگ یا کوچکى از مباحث بلاغت را فراموش نکرده و همه را با تفصیل و دقت توضیح داده و به همه نظریههاى گذشته یا معاصرش اشاره کرده است؛
- ب) در تصحیح کتاب حاضر، چند مورد را انجام دادهام:
- نخست: زندگىنامه مؤلف را نوشتم؛
- دوم: مقدمهاى در موضوع بلاغت و فنونش تهیه کردم؛
- سوم: نصوصى را که مؤلف نقل کرده و مورد مناقشه قرار داده، با آثار قدما، مانند «أسرار البلاغة» عبدالقاهر جرجانى و «کشاف» زمخشرى و «مفتاح العلوم» سکاکى، مقابله و مقایسه کردم و کوشیدم تا مطالب با صحت و دقت نقل شود؛
- چهار: با استفاده از فرهنگهاى لغوى مشهور، معانى لغات مشکل را در پاورقى شرح دادم؛
- پنج: در حاشیههاى کتاب، همه نویسندگان و کتابهایشان را با ذکر منابع آن بهصورت وافى معرفى کردم؛
- شش: همه احادیث نبوى را استخراج کرده و نصّش را با استفاده از کتب حدیثى معتبر ضبط کردم و آنچه در پاورقى نیامده، یا مشهور است و یا به اطلاعاتى درباره آن دست نیافتهام؛
- هفت: آدرس همه آیات قرآن را که در کتاب استفاده شده، با استفاده از «المعجم المفهرس» مشخص کردم؛
- هشت: منابع همه شواهد شعرى را در جاى خودش مشخص کردم.[۱]
- مصحح، زندگى خطیب قزوینى و تحصیلات و اشتغالات و آثار علمى او را بهصورت مختصر و مفید نوشته است. از جمله تأکید کرده است که خطیب قزوینى که بسیار باهوش و تیزذهن، شیرینکلام و خوشمنظر و اهل انصاف بود و خطّ خوشى هم داشت و به ترتیب در روم، دمشق و مصر نیز قضاوت مىکرد و به دستور سلطان در مصر در جامع القلعة خطابه مىخواند، مردم را به فراگیرى اصول فقه و معانى و بیان تشویق مىکرد. او همچنین منابع متعددى برای شرح حال وى یاد کرده است.[۲]
- نویسنده در مقدمهاش که مشخصات نگارش آن نیز معلوم نیست، تأکید کرده است که این کتاب در علم بلاغت و توابع آن است و آن را ایضاح نامیدم و آن را بر طبق نظم کتاب مختصر خودم که «تلخیص المفتاح» نامیدهام، قرار دادم و مطالب را مقدارى توضیح دادم تا مانند شرح بر آن کتاب باشد و مواضع مشکل آن کتاب را حل کردم و مبهماتش را روشن ساختم و آنچه در «تلخیص المفتاح» نبود، ولى در «مفتاح العلوم» سکاکى بود، بدان افزودم و آنچه در «مفتاح العلوم» نبود، از عبدالقاهر جرجانى در دو کتابش، «دلائل الإعجاز» و «أسرار البلاغة» گرفتم و همچنین از کلام دیگران نیز هرچه توانستم، برگرفتم و خلاصه همه آن موارد را استخراج و تهذیب کرده و منظم ساختم تا آنکه هر چیزى در جاى خودش قرار گرفت و همچنین هرچه به فکر خودم رسید و در جاى دیگرى نیز نبود، به آن افزودم؛ پس سپاس خداى را که این اثر، جامع مطالبى شد که در جاهاى گوناگون پراکنده است.[۳]
- نویسنده با بیان این مطلب که در مورد تفسیر فصاحت و بلاغت، اقوال متعددى وجود دارد، به بحث درباره تعریف فصاحت و بلاغت پرداخته و بلاغت را منحصر در علم معانى و بیان دانسته و علم بدیع را تابع علوم معانى و بیان قرار داده است.[۴]
- نویسنده، مقصود از علم معانى را منحصر در هشت باب دانسته است: «احوال اسناد خبرى»؛ «احوال مسندالیه»؛ «احوال مسند»؛ «احوال متعلقات فعل»؛ «قصر»؛ «انشاء»؛ «فصل و وصل» و «ایجاز و اطناب و مساوات». او سپس وجه این انحصار را توضیح داده است.[۵]
- نویسنده با اشاره به تعریفى که سکاکى برای بلاغت مطرح کرده، این مطلب را که او فصاحت را به دو قسم لفظى و معنوى تقسیم کرده، توضیح داده و سپس بهعنوان مثال، نکتههاى موجود در آیه«وَ قِیلَ یَا أَرْضُ ابْلَعِی مَاءَکِ وَ یَا سَمَاءُ أَقْلِعِی وَ غِیضَ الْمَاءُ وَ قُضِی الْأَمْرُ وَ اسْتَوَتْ عَلَى الْجُودِیِّ وَ قِیلَ بُعْداً لِلْقَوْمِ الظَّالِمِینَ».[۶]را از نظر فصاحت و بلاغت تشریح کرده است.[۷]
- استاد ابراهیم شمسالدین در پاورقىهاى عالمانهاش کوشیده تا منابع مباحث را استخراج و ارائه کند و در اکثر موارد موفق شده و مستندات را آورده.[۸]و البته گاهى نیز توفیق نیافته و یادآور شده که مطلب مذکور در منابع قابل دسترس، پیدا نشد.[۹]همچنین ایشان در مواردى، کتابها یا شخصیتها و اندیشمندان مورد بحث، مانند عبدالقاهر جرجانى، امرؤالقیس، جاحظ و... را معرفى کرده است.[۱۰]
- مصحح محترم در پایان، فهرستهاى فنى (آیات، اشعار، انصاف و اجزاء ابیات و مطالب) برای کتاب حاضر تنظیم کرده است.[۱۳]
- شایان ذکر است که اثر حاضر از نظر منزلت علمى، از آثار شاخص و سرنوشتساز در تاریخ علم محسوب مىشود و نظم موجود در ساختار علمى علوم بلاغى (معانى، بیان و بدیع) که امروزه پذیرفته شده است، ثمره تلاش علمى خطیب قزوینى در این اثر ارزنده است.
پانویس
- ↑ الإيضاح في علوم البلاغة، ص6
- ↑ همان، ص8 - 9
- ↑ همان، ص11
- ↑ همان، ص13 - 22
- ↑ همان، ص24
- ↑ هود: 44
- ↑ همان، ص251
- ↑ بهعنوان مثال: همان، ص31، پاورقى 1؛ ص58، پاورقى 4؛ ص122، پاورقى 1 و...
- ↑ همان، ص37، پاورقى 1؛ ص121، پاورقى 1 و ص133، پاورقى 5
- ↑ همان، ص11، پاورقى 1 و 2؛ ص13، پاورقى 1؛ ص16، پاورقى 1
- ↑ همان، ص123، پاورقى 1
- ↑ همان، ص255، پاورقى 3 و...
- ↑ همان، ص327 - 415
منابع مقاله
الإیضاح فی علوم البلاغة، المعانی و البیان و البدیع، الخطیب القزوینی، وضع حواشیه إبراهیم شمسالدین، دارالکتب العلمیة، بیروت، الطبعة الثانیة 2010م.