شرح الرضي علی الكافية
شرح الرضي علی الکافیة | |
---|---|
پدیدآوران | ابن حاجب، عثمان بن عمر]] (نویسنده)
رضیالدین استرآبادی، محمد بن حسن (شارح) عمر، یوسف حسن (تصحيح و تعليق) |
عنوانهای دیگر | الکافیة. شرح |
ناشر | مؤسسة الصادق(ع) |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1384 ش |
چاپ | 1 |
شابک | 964-5604-49-4 |
موضوع | ابن حاجب، عثمان بن عمر، ۵۷۰ - ۶4۶ق. الکافیه فی النحو - نقد و تفسیر زبان عربی - نحو |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 4 |
کد کنگره | PJ 6141 /الف2 ک2024 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
شرح الرضي على الكافية، اثر محمد بن حسن استرآبادى معروف به شيخ رضى، شرح غير مزجى «الكافية» ابن حاجب مىباشد كه به زبان عربى و حدودا در اواخر قرن هفتم هجرى نوشته شده است.
كتاب حاضر، اثرى عظيم و بااهميت مىباشد كه بسيارى از مسائل نحوى را با اسلوبى سهل و بسيط، در خود جاى داده و مورد استقبال و استفاده بسيارى از علماى عرب و عجم بوده است.
سيوطى درباره اين كتاب، معتقد است كه هيچ شرحى بر كافيه و نيز در غالب كتبى نحوى، از لحاظ جمع، تحقيق و حسن تعليل، مانند اين اثر نوشته نشده است.
كتاب، در چهار جلد، در دو بخش كلى عرضه شده است، بهگونهاى كه بخش اول، مشتمل بر بيست و چهار موضوع كلى بوده و بخش دوم نيز سى و شش موضوع اصلى را در خود جاى داده و موضوعات فرعى ديگر، حول آنها قرار گرفته است. برخى از اين موضوعات اصلى، عبارتند از: كلمه و اقسام آن، كلام، معرب و مبنى، غير منصرف، عدل، تأنيث، جمع، وزن الفعل، مرفوعات، تنازع، مبتدا و خبر، منصوبات، منادى، ترخيم، مندوب، مجرورات، توابع، ضماير، اسم اشاره، موصول، اسماء افعال، اصوات، مركبات، كنايات، ظروف، نكره، مبحث عدد، مذكر و مؤنث، مثنى و جمع، مصدر، اسم فاعل، اسم مفعول، صفه مشبهه، اسم تفضيل، انواع فعل از لحاظ زمان، فعل مجهول، متعدى و لازم، افعال قلوب، افعال ناقصه، افعال مقاربه، فعل تعجب، افعال مدح و ذم و انواع حروف كه عبارتند از: جر، مشبه بالفعل، عطف، تنبيه، ايجاب، زائده، تفسير، مصدريه، تخصيص، توقع، استفهام، شرط، ردع، تأنيث، تنوين، نون تأكيد و استطراد.
بر كافيه ابن جاجب، شرحهاى متعددى نوشته شده است، اما امتياز شرح حاضر، به استقلال رأى و حريت فكر نویسنده آن مىباشد، زيرا وى بر مذهب نحوى خاصى متمركز نگرديده است؛ هرچند غالباً به مذهب بصريون تمايل داشته و تمجيد بسيارى از سيبويه و آثار وى كرده است، اما در مواردى نيز آراء كوفيون را نقل و از آنها دفاع كرده است، اما نكته حايز اهميت اين است كه وى پس از نقل اقوال قدما و نقد آنها، در بعضى موارد، رأى منحصربهفردى داشته است؛ با اينكه در مواردى نيز اقوال ديگر را نقل و شديداً از آنها دفاع كرده است.
شريف جرجانى، از علماى قرن هفتم هجرى، ضمن اشاره به ارزش اين اثر، تعليقى بر آن نگاشته و در برخى مسائل، به مناقشه با نویسنده يا تصحيح عبارات وى پرداخته است.
شيوه شرح بدين گونه است كه در ابتدا، كلام ابن حاجب با عنوان «قال ابن حاجب» آمده و سپس شرح شيخ رضى، تحت عنوان «قال الرضى» ذيل آن قرار گرفته است؛ همچنين در تشريح مباحث، تكتك كلمات ابن حاجب داخل پرانتز قرار گرفته و توضيحات شارح پيرامون آن كلمات و كل مطلب، در ادامه آمده است.
نویسنده در شرح حاضر، از شواهد قرآنى، روايات نبوى، عبارات و فرمايشات اميرالمؤمنين(ع) در نهجالبلاغه، اشعار شعراى معروف عرب و كلمات فصحاء، استفاده بسيارى كرده است كه به بررسى كوتاهى از اين استشهادات پرداخته مىشود:
الف)- شواهد قرآنى: مجموعا حدود هزار و چهار آيه مورد استشهاد نویسنده قرار گرفته است و مىتوان گفت استفاده از شواهد قرآنى در اين شرح نسبت به ساير شواهد، مرتبه نخست را به خود اختصاص داده است. نویسنده در اكثر موارد، تمام آيه را ذكر و سپس به شاهد مورد نظر خويش اشاره كرده است.
اكثر آيات مورد استفاده، طبق قرائت متواتر و معروف قرّاء سبعه مىباشد؛ البته اين بدان معنى نيست كه نویسنده از قرائات غير معروف و شاذ نيز غافل بوده است؛ بهعنوان مثال، از جمله مواردى كه وى از قرائت شاذ استفاده نموده، عبارت است از:
- آيه 31 سوره يوسف: «حاشا لله»؛ در اينجا «حاشا» بهمنزله آن دسته از مصادرى قرار گرفته كه دو نوع استعمال از آنها جايز است: مصدريه و اسم فعل مانند «رويد زيداً، رويد زيدٍ» و «بله زيداً، بله زيدٍ».
- استشهاد به دخول «لام» بر خبر «أن» در قرائت شاذ آيه 42 سوره انفال «و أن الله لسميعٌ عليمٌ»و...
ب)- شواهد شعرى: اكثر نحات، اهتمام خاصى به استشهاد به شعراى عرب، بهخاطر فصاحت كلام و مصون از تحريف بودن زبان ايشان داشتهاند، اما در اين ميان، نویسنده، توجه ويژهاى به اين امر نموده است، بهطورى كه پس از آيات قرآنى، استشهاد به شعراى عرب، دومين مرتبه را به خود اختصاص داده است؛ بهگونهاى كه مجموعا، «957» مورد استشهاد به اشعار صورت گرفته كه در اين ميان، شصت و چهار مورد، بهصورت صريح، به شعراى جاهلى، مخضرمى (شاعرى كه جاهليت و اسلام را دريافته باشد - لغتنامه دهخدا)، اسلامى و مولدين (شاعران عرب كه در اسلام متولد شدهاند، نه در دوره جاهليت - شاعران پس از مخضرمين و پيش از محدثين - لغتنامه دهخدا) منسوب گرديده است كه عبارتند از:
- شعراى جاهلى: اسود بن يعفر، طفيل الغنوى، عنترة بن شداد، حاتم الطائى، امرؤالقيس، المتلمس، الاعشى، الخرنق. مجموعه اشعارى كه از اين گروه مورد استشهاد قرار گرفته است، شانزده بيت مىباشد كه بيشترين تعداد، از آن امرؤالقيس، با شش مرتبه استشهاد و الاعشى، با سه مرتبه است.
- شعراى مخضرمى: كعيب بن زهير، حسان بن ثابت انصارى، لبيد بن ربيعه، الحطيئه (جرول بن اوس)، الخنساء، ابوذؤيب الهذلى، النابغة الجعدى. مجموعه شواهد اين گروه نيز به شانزده بيت مىرسد كه در اين ميان، حسان بن ثابت با شش مرتبه، جايگاه نخست را به خود اختصاص داده و پس از او، لبيد بن ربيعه، چهار مرتبه و نابغه، دو مرتبه، مورد استشهاد، قرار گرفتهاند.
- شعراى اسلامى: ذو الرمه، الاخطل التغلبى (غياث بن غوث)، فرزدق، عمر بن ابىربيعه، جرير، كميت بن زياد اسدى، راعى نميرى، حجاج و رؤبة بن حجاج. مجموعه ابيات اين گروه، بيست و چهار بيت است كه جايگاه نخست، از آن ذو الرمه با هشت مرتبه استشهاد (كه بيشترين تعداد در مراتب استشهاد نحوى به اين شاعر است)، مىباشد.
- شعراى مولدين: المتنبى با پنج مرتبه استشهاد، ابوتمام و ابن دريد، هركدام با يك مرتبه.
ج)- احاديث نبوى: مسئله استشهاد به احاديث، از موارد اختلافى ميان علما مىباشد كه در اين بين، نویسنده از جمله موافقين بوده و مجموعا چهل و يك روايت از احاديث نبوى را مورد استشهاد قرار داده است. با توجه به اينكه در اين كتاب، تعداد روايات، از آيات و اشعار مورد استشهاد قرار گرفته، كمتر مىباشد، اما با اين حال، نویسنده در ميان علمايى همچون سيبويه و مبرد، بالاترين جايگاه استشهاد به روايات را به خود اختصاص داده است؛ زيرا تعداد رواياتى كه ايشان مورد استشهاد قرار دادهاند، از تعداد انگشتان دست فراتر نمىرود.
د)- اقوال فصحاء: استشهاد به اقوال فصحاى عرب، در مقايسه با موارد قبلى، بسيار اندك مىباشد؛ زيرا نویسنده، تنها در يازده مورد از كلام ايشان، سود برده است.
اين كتاب، تأثير بسزايى در آثار پس از خود گذاشته است كه از جمله آنها، مىتوان به كتب زير اشاره كرد:
- كتاب «حاشية الصبان على شرح الأشموني على الفية ابن مالك»: از جمله در مواضع زير:
- - شروط جمع مذكر سالم.
- - مبحث منقوص.
- - مبحث بدل.
- - مفعولفيه.
- - اسم تفضيل.
- - باب ندبه.
- «همع الهوامع من شرح جمع الجوامع»: در مواضع زير:
- - در علم شخص كه سيوطى آن را به چهار قسمت تقسيم كرده و در قسمت چهارم كه اضافه به اسم و كنيه مىباشد، به «عبدالله»، «عبدالرحمن»، «ابىبكر» و «ام كلثوم» استشهاد كرده و سپس به اين نكته اشاره دارد كه شيخ رضى، مثالهاى «ابن» و «بنت» مانند «ابن آوى» و «بنت وردان» را به اين امثله، اضافه نموده است.
- - باب تقديم مفعول بر فعل.
- - باب مجرورات.
- - در نعم و بئس و ساير ابواب.
- «خزانة الادب و لب لباب لسان العرب»: اين كتاب، بيشترين تأثير را از اثر حاضر گرفته، بهگونهاى كه برخى معتقدند اين كتاب، در واقع شرح شواهد شعريه كتاب رضى مىباشد.
وضعيت كتاب
فهرست مطالب هر جلد، در انتهاى همان جلد آمده و فهرست آيات قرآنى (به ترتيب قرار گرفتن در قرآن)، احاديث نبوى، كلمات اميرالمؤمنين(ع) در نهجالبلاغه، شواهد شعرى (بر حسب قافيه)، اعلام لغويين، نحات، ائمه قرائت و فقها (بر حسب شهرت) و نيز فهرست مراجع مورد استفاده مصنف و شارح، در انتهاى جلد چهارم آمده است.
پاورقىها بيشتر به ذكر منابع و توضيحات بيشتر شارح، اختصاص يافته است.
منابع مقاله
- مقدمه و متن كتاب.
- ياسين، نبهان، «شرح الرضي على كافية ابن حاجب و اثره فى الدراسات النحوية اللاحقة».
- لغتنامه دهخدا.