العمدة في إعراب البردة قصيدة البوصيري
العمدة في إعراب البردة قصيدة البوصيري، شرحی است به قلم عبدالله احمد جاجه و با تحقیق محمدعلی سلطانی، بر کتاب «الكواكب الدرية في مدح خير البرية»، معروف به «برده» اثر شرفالدین محمد بن سعید بن حماد صنهاجی بوصیری (694-608ق)، شاعر نامور مصری.
العمدة في إعراب البردة، قصيدة البوصيري | |
---|---|
پدیدآوران | بوصیری، محمد بن سعید (نویسنده)
جاجه، عبدالله احمد (شارح) سلطانی، محمد علی (مراجعة و تقديم) |
عنوانهای دیگر | قصيده برده. شرح -الکواکب الدريه في مدح خير البريه. شرح |
ناشر | دار اليمامة |
مکان نشر | سوريه - دمشق |
سال نشر | 2002م , 1423ق |
چاپ | 1 |
موضوع | بوصیری، محمد بن سعید، 608 - 696ق. قصيده برده - نقد و تفسير
شعر عربی - قرن 7ق. - تاريخ و نقد شعر مذهبی عربی - قرن 7ق. - تاريخ ونقد محمد(ص)، پيامبر اسلام، 53 قبل از هجرت - 11ق. - شعر محمد(ص)، پيامبر اسلام، 53 قبل از هجرت - 11ق. - مدايح و مناقب |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | PJA 4377 /ک98 ج2 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ساختار
کتاب با دو مقدمه از محمدعلی سلطانی و محقق آغاز شده و در ابتدا، قصیده «برده» در ده فصل آمده و به دنبال آن، شرح آن ذکر شده است.
گزارش محتوا
در مقدمه نخست، به موضوع و اهمیت کتاب حاضر اشاره شده است.[۱]
در مقدمه دوم، توضیحاتی پیرامون قصیده و نویسنده آن، ارائه گردیده است.[۲]
«برده»، قصیده (یا برأه)، قصیدهای مشهور در ستایش پیامبر(ص) است. بوصیری نخست سروده خود را «الكواكب الدرية في مدح خير البرية» نامید، ولی چون قصیدهاش در مدح پیامبر(ص) بود و به قولی در عالم رؤیا بُرده (عبای) شریف ایشان را صله گرفته بود و نیز از باب شباهت شعرش با قصیده «بانت سعاد»، نخستین قصیده مشهور به برده سروده کعب بن زهیر در حضور پیامبر(ص)، قصیدهاش به بُرده شهرت یافت و به قولی، به سبب بهبود یافتن شاعر از فلج اندام به «برأه» (بهبود) نیز معروف شد.[۳]
بوصیری قصاید مهم دیگری نیز در مدح پیامبر(ص) سروده است، اما هیچکدام شهرت و اهمیت «برده» را ندارند. قصیده «برده» در دیوان بوصیری و بیشتر نسخههای خطی و چاپی، 160 بیت است، اما در برخی از نسخهها به 182 بیت هم میرسد.[۴]
این قصیده با مطلع:
«أَ مِن تذكُّر جيرانٍ بِذَي سَلَمٍ مَزَجْتَ دَمْعاً جَری مِنْ مُقْلَة بِدَمٍ»،
ده فصل دارد و مانند تمام قصاید، با تغزل و نسیب شروع میشود؛ در ادامه، شاعر پس از تحذیر از هوای نفس، به ستایش پیامبر(ص)، ولادت، معجزات، معراج و جنگهای آن حضرت میپردازد و قصیده را با توسل به آن حضرت(ص) و مناجات با خدا به پایان میبرد.[۵]
بوصیری در سرودن برده از قصاید میمیه شاعران پیش از خود، بهویژه میمیه ابن فارض (متوفی 632ق)، تأثیر گرفته است و در وزن و قافیه، مطلع و مضمونهای تغزلی، با آن مشترک است.[۶]
قصیده برده از ابتدا توجه مسلمانان را برانگیخت و گروههای مذهبی هریک بهگونهای از آن استفاده میکردند؛ صوفیان (بهویژه در مصر) و اهل سنت و شیعیان بدان اهمیت بسیاری میدادند؛ بهطوری که امروزه اهل سنت آن را در کنار اوراد، دعاها و استغاثهها قرار میدهند و در مجموعههای دعایی خود چاپ میکنند و دُروزیان، آن را برای تبرک و آمرزش مردگان در تشییع جنازهها میخوانند.[۷]
بسیاری از شاعران از این قصیده، استقبال و در وزن و قافیه از آن پیروی کردهاند، از جمله احمد شوقی، با قصیده «نهج البردة». بااینهمه، قصیده برده بوصیری در میان مدایح نبویه برتری خود را حفظ کرده است.[۸]
این قصیده، قصیدهای استوار، روان، گویا و دارای نظمى روشن و منطقى است و بىتردید مشهورترین شعری است که در ستایش پیامبر(ص) سروده شده است. این قصیده، در ایران نیز رواج دارد. شیخالاسلام اشاره کرده که خواندن این قصیده - اگر شرایط مراعات شود - در هر امری سودآور است. وی هفت شرط برشمرده است که با وضو داشتن آغاز مىشود و با صلوات گفتن به شیوه بوصیری (بیت 51) خاتمه مىپذیرد. در کردستان ایران، هنوز هم بهمناسبت میلاد حضرت رسول(ص)، مجالس ذکری از آن نوع برپا مىگردد.[۹]
قصیده با ساختار تشبیب که سرآغاز همه قصاید بزرگ عرب است، شروع مىشود. اما عشق، معشوق و منزلگه معشوق، همه در فضایى روحانى و دینى غوطهور است. این بخش شامل 12 بیت است. پس از آن، ذکر نفس اماره آغاز مىشود که نصیحت پیران نمىشنود. این نفس، توشهای شایسته برای پیری که اینک چون میهمان بر شاعر وارد شده، آماده نساخته است. بوصیری در این بخش، مردم را حتى از دسیسههای گرسنگى و یا شکمبارگى هم برحذر مىدارد. عموماً 16 بیت در اینباره سروده شده و برخى از مصرعهای این بخش بهصورت ضربالمثل درآمده است. در مرتبه سوم، مدح پیامبر(ص) در 30 بیت آمده است. برخى از ابیات این بخش، در نهایت زیبایى و استواری است. در مرتبت چهارم، سخن از میلاد پیامبر(ص) است؛ در اثر میلاد آن حضرت، طاق کسری از هم بشکافت، آتش جاویدان مجوسان فرومرد، دریاچه ساوه خشکید... نیز در آن آمده است که چگونه درختان به او سجده کردند، ابر چگونه بر سر مبارکش سایه افکند، عنکبوت چگونه بر در غار تار و پود بست و چگونه آن حضرت بیمار و مجنون را شفا بخشید...
پنجم، در ذکر دعا و ستایش (10 بیت) است. در مرتبت ششم، شرف قرآن، عظمت و اعجاز آن را در 17 بیت شرح داده است. در مرتبه هفتم، روایت معراج نبوی در 13 بیت است. در مرتبه هشتم، سخن از جهاد و خاصه دلاوریهای حضرت پیامبر(ص) و اصحاب اوست (22 بیت) که از بخشهای بسیار برازنده قصیده برده و حتى از جمله زیباترین آثار ادب دینى عرب است. مرتبت نهم و دهم (14 بیت + 9 بیت) در استغفار و توسل به حضرت رسول(ص) و مناجات و زاری بر حال خویشتن است.[۱۰]
شرحها، تخمیسها، تثلیثها و تشطیرها و ترجمههای گوناگون قصیده برده چندان کثرت یافته است که جمعآوری همه آنها بهآسانى میسر نیست. هنوز از هر کتابخانه شخصى در کشورهای اسلامى، شماری ترجمه و شرح ناشناخته سر بیرون مىکشد. جامعترین گزارشى که تاکنون به عربى فراهم آمده، هنوز بخش «برده» در «كشف الظنون» حاجى خلیفه است. وی مجموعاً از 46 شرح نام برده که دوتای آنها فارسی وسهتا ترکى است. از تخمیسها نیز به 11 تخمیس اشاره کرده است. نیز در حاشیه کتاب افزوده شده که تخمیسات و تسبیعات قصیده از شمار خارج است و از قول سهرانى آمده است که وی 35 تخمیس دیده. باسه نیز به 90 شرح به زبانهای عربى، فارسی، ترکى و بربری اشاره کرده است. ظاهراً نخستین شرح، از آن ابوشامه، فقیه، ادیب و مورخ دمشقى (متوفای 665ق/1267م) بوده است که نسخههای خطى این شرح در کتابخانه ملى پاریس و کتابخانه مونیخ موجود است. گستردهترین شرح نیز گویا شرح ابوعبدالله محمد بن مرزوق تلمسانى (متوفای 842ق/1438م) است که «الاستيعاب لما فيها من البيان و الإعراب»، نامیده شده است. مزیت این شرح مفصل آن است که مؤلف، برخلاف دیگران، تنها به شرح لغوی قصیده بسنده نکرده، بلکه به استخراج معانى صوفیانه شعر نیز پرداخته است.[۱۱]
نخستین ترجمه اروپایى قصیده، از آنِ اوری است که در 1761م، متن قصیده و ترجمه لاتینى آن را در لیدن منتشر کرد. به آلمانى، شرح و ترجمه روزنسوایگ در 1824م (وین) و از آنِ رلفس در 1860م (وین) منتشر شده است. به زبان فرانسه، ترجمههایى از دوساسی (1822م) و باسه (1894م)، به انگلیسى، ترجمه ردهاوس (گلاسکو، 1881م) و به ایتالیایى، ترجمه گابریلى (فلورانس، 1901م) معروفند.[۱۲]
از ترجمههای فارسی برده شماری، غالباً ً به شعر در فهارس معرفى شده که از آن جمله است:
- قرن 8ق: ترجمه ابوالقاسم جنید فرزند بهرام شیرازی در موزه بریتانیا؛ ترجمه محیىالدین محمد، در 779ق، نسخه مشهد، شرح شرفالدین على یزدی.
- قرن 9ق: ترجمه محمدحافظ شرف یا محمد شریفا. این ترجمه که با این بیت آغاز مىشود:
«ای ز یاد صحبت یارانت اندر ذی سلم اشک چشم آمیخته با خون روان گشته بههم»، بىگمان مشهورترین ترجمههاست و نسخههای متعددی از آن موجود است.
- قرن 10: ترجمههای تحتاللفظى، اما منظوم از کسى به نام نصیر؛ شرح محمدافضل پسرروزبهان معروف به خواجه مولانای اصفهانى.
- قرن 11: شرح غضنفر فرزند جعفر حسینى.
- قرن 12: ترجمه کسى به نام سمرقندی، موجود در موزه بریتانیا؛ ترجمهای به تاریخ 1145ق، موجود در بادلیان؛ ترجمهای به نام شاه سلطان حسین صفوی.
- قرن 13: شرح فرید فرزند فتحالله حسینی.[۱۳]
علاوه بر اینها، منزوی، چهار شرح دیگر با نسخ فراوان معرفى کرده است که تاریخ روشنى ندارند.[۱۴]
درباره شرح
شارح در بخش شرح، نخست هر بیت را بهصورت کامل آورده، سپس قسمتهای مختلف آن را جداجدا توضیح داده است. بنای کار شارح بر ترکیب جملات و گاه معنا نمودن پارهای از لغات بوده است؛ شارح در حقیقت، قصیده برده را از نظر نحوی ترکیب نموده و بیش از این کار چندانی انجام نداده است.
وضعیت کتاب
فهرست مطالب و منابع و مصادر مورد استفاده شارح، در انتهای کتاب آمده است.
پاورقیها توسط محقق نوشته شده و در آنها علاوه بر تجزیه و ترکیب برخی از کلمات و عبارات متن.[۱۵]، به توضیح و تشریح معنای برخی از کلمات متن، پرداخته شده است.[۱۶]