ترکان، مغولان و گسترش فرهنگ ایران
ترکان، مغولان و گسترش فرهنگ ایران | |
---|---|
پدیدآوران | امامی خوئی، محمدتقی (نویسنده) |
ناشر | نگارستان اندیشه |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1400 |
شابک | 7ـ24ـ7754ـ622ـ978 |
موضوع | آسیای مرکزی -- تاریخ ترکان,تاریخ مغولان,ایران -- تاریخ مغولان |
کد کنگره | DSR ۶۵/ت۲الف۸ ۱۴۰۰ |
ترکان، مغولان و گسترش فرهنگ ایران تألیف دکتر محمدتقی امامی خوئی، نویسنده تلاش کرده با نگاهی منصفانه و پژوهشی این واقعیت را به مخاطبان نشان دهد که اقوام ترک و مغول و تاتار، سهم مهمی در گسترش فرهنگ و تمدن ایرانی ـ اسلامی در سطج جهان ایفا کردهاند.
ساختار
کتاب در هفت فصل به نگارش درآمده است. عناوین فصلهای کتاب عبارت است از:
فصل اول: نگاهی کلی به حیات اجتماعی و سیاسی قبایل ترک
فصل دوم: اسلام، ترکان و مغولان
فصل سوم: ترکان و حکومتهای اسلامی در مصر و سوریه
فصل چهارم: زنان در حکومت ترکان و مغولان
فصل پنجم: ترکان و اسلام در هند
فصل ششم: ترکان و اسلام در چین و کره
فصل هفتم: ترکان و اسلام در ژاپن در دورۀ معاصر
گزارش کتاب
قبولی یک دین جدید دگرگونیهایی در اعتقادات، ادیشه و چگونگی زندگی به وجود میآورد. این مسئله امروزه نیز همچنان اهمیت خود را حفظ کرده است. چنین دگرگونی میتواند هستی ملتها را حفظ کند و با سرعت به سوی پیشرفت سوق دهد یا عامل تزلزل شخصیت ملی آن ملت شود. ترکان در طول تاریخ خود، چه در ترکستان و چه در قلمروهایی که مهاجرت کردهاند، ادیانی نظیر بودایی، یهودی، مسیحی و مانوی را قبول کردهاند. این پذیرش ادیان جدید توسط بخشی از آنها صورت گرفته و گروه بزرگی از آنها معتقدات و رسومات ملی خود را حفظ کردهاند. قبول ادیان جدید به طور محدود به دلیل هماهنگنشدن پرنسیب این ادیان با بنیۀ ملی آنها باعث گمشدن فرهنگ ملی ترکان شده است. اما قبول اسلام قدرت و روحیۀ تازای به ترکان بخشید که از استپهای آسیا تا داخل اروپا امپراتوریهای بزرگ و پردوامی را شکل دادند و پس از سقوط نیز توانستند موجودیت و هویت ملی خود را حفظ کنند؛ از اینرو ورود دستهجمعی ترکان به دین اسلام، نسبت به سایر قبایل ترکان که ادیان دیگری را نیز پذیرفتند، فرق اساسی دارد.
دنیای اسلام از زمان فتوحات اولیه خود با ترکان در تماس بودهاند، ولی بعد از سه قرن در اواسط قرن دهم میلادی به صورت گروههایی بزرگ اسلام را پذیرفتند و بعد از مدت کوتاهی اسلام به صورت دین ملی ترکان درآمد. در این مدت سیصدساله میان ترکان و اسلام مجادلههای سخت زیادی صورت گرفت؛ به همین دلیل اسلام نتوانست میان ترکان گسترش پیدا کند. با روی کارآمدن هلافت عباسیان به کمک ترکان و ایراانیان، خلفای عباسی در اوایل تحت تأثیر ایرانیان بودند و اعراب نیز از این کار ناراحت بودند. در زمان مأمون عباسی اعراب به تمامی معنی در این اندیشۀ خود با عدم موفقیت روبرو شدند. دو قوم عرب و ایرانی به علت مجادلات زیاد همدیگر را تضعیف کردند.
مغولان نیز پس از اتمام تخریبات اولیه، با ایجاد نظام قدرتمند در آسیا و تأمین امنیت دوبارۀ راههای جادۀ ابریشم باعث گسترش تجارت آسیا و اروپا شدند. سیاحان اروپایی توانستند از راه روسیه و آلتیناردو تا چین، سرای خوارزم، اترار و آلمالیق رفتوآمد داشته باشند؛ به گونهای که درآمد مغولان در تبریز از پادشاهی فرانسه بیشتر بود. شهرهای تخریبشده بهتدریج از نو ساخته شد و تجارت و ارتباطات دنیای اسلام نسبت به گذشته افزایش یافت.
قبل از استیلای مغولان در چین، گسترش دین بودایی و مسیحیت جای خود را در این کشور به اسلام داد. با تصرف قلمروهای گستردهای از چین، ترکستان، ایران، هندوستان و روسیه و با اعمال حاکمیت در این کانونها، بسیاری از حکام جدید در این قلمروها شکل گرفتند؛ نظیر نوادگان باتو در دشت قبچاق، ایلخانان در ایران، جغتاییها در ماوراءالنهر و قوبیلای در چین که در تمام این قلمروها فرهنگ ایران اسلامی به موجودیت خود ادامه داد.
روایت ترکان و مغولان در تاریخ ایران و اسلامی، اغلب روایتی دوگانه و متضاد است؛ از یکسو یورش ترکان و مغولان به ایران و سپس خلافت اسلامی، برابر با ویرانی و تباهی تلقی میشود و از سوی دیگر در خوانشی ترکی ـ مغولی، این رویداد یکسره افتخار و موفقیت روایت میشود. این کتاب تلاشی است برای ارائۀ تصویری منصفانه و مستند از نقش مغولان در عرصۀ تاریخ و تمدن ایرانی ـ اسلامی. هرچند که در بخشهایی از کتاب به حضور مغولان در سرزمینهای شرق دور هم اشاره شده است؛ اما بیشتر مطالب کتاب مربوط به حوزۀ تمدنی ایران و اسلام است. مسئلۀ تغییر دین و عامل تجارت در تحولات فرهنگی و تمدنی و نقش ترکان مغولان در پیشبرد اهداف نظامی خلافت اسلامی، سه رویکرد اصلی در این کتاب است.
نویسنده تلاش کرده با نگاهی منصفانه و پژوهشی این واقعیت را به مخاطبان نشان دهد که اقوام ترک و مغول و تاتار، سهم مهمی در گسترش فرهنگ و تمدن ایرانی ـ اسلامی در سطح جهان ایفا کردهاند. وی در این کتاب ضمن یادآوری تخریبها و ویرانیهای این اقوام در بدو ورود به سرزمینهای اسلامی، از دورۀ دوم حضور آنان به عنوان دوران آشنایی با فرهنگ و تمدن ایرانی ـ اسلامی و گسترش آن در اقصی نقاط جهان یاد میکند.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات