شاهنشاهی پارتیان و ساسانیان متقدم (مجموعه مقالات)

    از ویکی‌نور
    شاهنشاهی پارتیان و ساسانیان متقدم
    شاهنشاهی پارتیان و ساسانیان متقدم (مجموعه مقالات)
    پدیدآورانسرخوش، وستا (نویسنده)

    پندلتون، الیزابت (نویسنده) آلرام، میشائیل (نویسنده) دریایی، تورج (نویسنده)

    بابایی، مهناز (مترجم)
    ناشرققنوس
    مکان نشرتهران
    سال نشر1400
    شابک9ـ0373ـ04ـ622ـ978
    کد کنگره

    شاهنشاهی پارتیان و ساسانیان متقدم (مجموعه مقالات) تألیف گروهی از نویسندگان به کوشش وستا سرخوش و دیگران، مترجم مهناز بابایی، این کتاب چهارده مقاله را ارائه می‌دهد که جنبه‌های مختلف تاریخ اشکانی و اوایل دورۀ ساسانی، فرهنگ مادی، زبان‌شناسی و دین را پوشش می‌دهد.

    ساختار

    کتاب از چهار بخش و چهارده مقاله تشکیل شده است.

    گزارش کتاب

    اگرچه بسیاری از اطلاعات اولیه مربوط به دورۀ اشکانی از طریق سکه‌ها به دست می‌آید، بهره‌گیری گسترده از پژوهشگران رشته‌های مختلف که در دوره‌های اشکانی و اوایل ساسانی فعالیت می‌کنند، ضروری است. در دهۀ اخیر علاقۀ بیشتر به اشکانیان و فرهنگ مادی آنها مشهود است؛ اما این دوره هنوز دست‌کم گرفته می‌شود. دلایل مختلفی برای این امر آورده می شود؛ از جمله اندک‌شمار بودن سایت‌های باستان‌شناسی حفاری‌شدۀ مربوط به دورۀ اشکانیان در ایران و ناآگاهی دانشمندان غربی از کاوش‌های اخیر و نتایج آنها که معمولاً به زبان فارسی منتشر می‌شوند. اگرچه بسیاری از محققان در غرب برای قراردادن این سلسلۀ مهم ایرانی در بستر فرهنگی مناسب آن تلاش‌های زیادی کرده‌اند، رویکرد سنتی متأثر از رویکرد یونانی ـ رومی حتی در قرن بیست‌ویکم هنوز رایج است.

    این کتاب چهارده مقاله را ارائه می‌دهد که جنبه‌های مختلف تاریخ اشکانی و اوایل دورۀ ساسانی، فرهنگ مادی، زبان‌شناسی و دین را پوشش می‌دهد.

    ژروم گاسلین جنبه‌هایی از تاریخ سیاسی و نظام دوران اولیۀ اشکانیان را مورد بحث قرار می‌دهد. او بر خلاف تفسیرهای سنتی که اساسا بر اساس منابع کلاسیک استوار است، این مفهوم را که اشک اول و مردمان پرنی مهاجمانی عشایر بودند که هیچ اطلاعی از سیستم سیاسی سلوکیان نداشتند، رد می‌کند. او استدلال می‌کند که از همان اوایل مطمئناً اشکانیان در بازی سیاسی ساتراپی‌ها جایگاه مهمی را اشغال می‌کردند که مغایر با تصویری است که منابع باستانی مانند یوستینوس، پولوبیوس و استرابون و به دنبال آنها تعدادی از پژوهشگران معاصر ارائه کرده‌اند.

    رحیم شایگان ایدئولوژی سلطنتی اشکانیان را در چارچوب سایر پادشاهی‌های دورۀ هلنیستی از جمله مهرداد ششم پونتوس و پادشاهان کوماژن بررسی می‌کند. او بر ارائۀ اصل و نسب آنها تمرکز و استدلال می‌کند که اشکانیان در زمان مهرداد دوم به جای احیای آگاهانۀ گذشتۀ هخامنشی، عنوان پادشاهان را از طریق سنت‌های بابلی برگزیدند.

    مارک یان اولبریخت به رقابت بین خاندان‌های حاکم اشکانی در قرن اول قبل از میلاد، به‌ویژه درگیری بین سیناتروکیان و فرزندان مهرداد دوم نگاه می‌کند. این امر منجر به دوگانگی میان نخبگان شد و طوایف اشرافی هر کدام از یک جناح حمایت می‌کردند. وی در ادامه به بررسی ارتباطات بالقوه بین سلسلۀ هندو ـ پارتیان و خاندان سیناتروکیان در قرون اول تا دوم میلادی پرداخته است. همچنین رابطۀ بین سکه‌های گندفریان بعدی تحت سلطنت فرن ـ ساسان و اردشیر اول بررسی شده و این نظریه توسط نویسنده ترجیح داده شده که برخلاف نظر رایج، اردشیر بوده است که از سکه‌های فرن ـ ساسان تقلید کرده است.

    تورج دریایی مروری کلی بر کاربرد و استفاده از فیل‌ها در دورۀ هخامنشی تا زمان اسلامی دارد. او از منابع مختلفی از جمله کارنامۀ اردشیر بابکان و شاهنامه و نویسندگان کلاسیک استفاده کرده است. افزون بر این وی ظهور فیل‌ها را در هنرهای اشکانی، ساسانی و رومی و همچنین سکه‌ها بررسی می‌کند و تاکتیک‌های مختلف نظامی را برای استفاده از فیل‌ها به عنوان «تانک» و همچنین به عنوان مرکز عملیات توصیف می‌کند.

    مهرداد قدرت‌دیزجی دربارۀ مکان استان پارت از زمان هخامنشی تا زمان ساسانیان بحث می‌کند. او به شواهدی استناد می‌کند که نشان می‌دهد از اواخر دورۀ اشکانی، استان پارت به فلات مرکزی در مرز پارس و خوزستان منتقل شده و با گذشت زمان هرچه بیشتر به غرب گسترش یافته است.

    آندرئا گریبولدی به مسئلۀ آگاهی تاریخی ساسانیان در منابع رومی، به‌ویژه آمیانوس مارسلینوس و یولیانوس نگاه می‌کند. وی به این سؤال حیاتی می‌پردازد که آیا رومیان از تغییر سلسلۀ اشکانی به ساسانی آگاه بودند یا خیر؟ وی در پایان نتیجه می‌گیرد نسب جنبۀ مهمی از تاریخ‌نگاری ایرانیان بوده است.

    آنتونیو پاناینو دربارۀ ساسانیان و تأثیر آنها در دین زرتشت به‌ویژه در غرب ایران بحث می‌کند. در اینجا وی از شواهدی از متون آیینی و کلامی مزدایی استفاده می‌کند که در زمان به قدرت رسیدن ساسانیان نگارش یافته‌اند. او کتیبه‌های کردیر را بررسی می‌کند تا موقعیت او را در دربار ساسانیان و در کل جامعه روشن کند و به این نتیجه می‌رسد که مأموریت کردیر ممکن است به طور کامل با پادشاهان ساسانی مشترک نبوده باشد؛ با وجود این، تأثیر او بر آیین زرتشت بسیار مهم بوده است.

    ریکا گیزلن موضوع پژوهش خود را زنده‌ماندن زبان پارتی به عنوان یکی از زبان‌های ایرانی میانه در شمال شرق در عهد ساسانی قرار داده است. این نوشتار با تمایز واضح بین پهلوی/ پارسیگ یا پارسی میانه، یکی از زبان‌های جنوبی ایرانی میانه و زبان پارتی آغاز می‌شود. وی نشان می‌دهد که زبان پارتی به عنوان زبانی رسمی که پادشاهان اولیۀ ساسانی از آن استفاده می‌کدند تا پایان قرن سوم میلادی باقی مانده است و پس از آن هیچ اثری از آن در کتیبخ‌های بنای یادبود سلطنتی یافت نشده است.

    خداداد رضاخانی به تحولات کتیبه‌نگاری از آرامی به پهلوی می‌پردازد، همان‌طور که در سکه‌های پارسی دیده می‌شود. این گروه خاص بر خلاف سایر مسکوکات هلنیستی از خط و زبان یونانی برای کتیبه‌های خود استفاده نمی‌کنند. وی معتقد است که خط پهلوی کتیبه‌ای صرفاً حاصل پیشرفت خط موجود در سکه‌های ایالت پارس نیست، بلکه می‌توان تأثیرات دیگری نیز تشخیص داد.

    داریوش اکبرزاده بر دو نکته متمرکز است که در منابع بعد از ساسانی وجود دارد: سردرگمی دربارۀ اردوان پادشاه ساسانی که به طرف مختلف به عنوان اولین و آخرین توصیف می‌شود وی دربارۀ آغاز سلسلۀ اشکانی بحث می‌کند و نشان می‌دهد که منابع اسلامی اتفاق‌نظر دارند که اشک بن اشک یا اشک بن دارا بنیان‌گذار سلسلۀ اشکانی بوده است. او نتیجه گرفته که اختلاف بین اول و آخرین با توجه به اردوان نتیجۀ خطای کاتبان است. وی در یادداشت دوم خود به مسئلۀ شجره‌نامۀ اشکانیان پرداخته و به طور خاص بر روابط پارتیان با آرش کماندار تمرکز دارد.

    آنتونیو اینورنیتسی دربارۀ بازسازی تالار گرد در نسا بحث می‌کند و پیشینۀ هلنیستی برای بام ساختمان را مطابق پیشنهاد پوگاچنکووا رد می‌کند. او ریشۀ تالار گرد گنبدی را در ساختمان‌های گنبدی خوارزمی در قرون نهم تا هشتم قبل از میلاد می‌بیند.

    باربارا کایم با توجه به منابع مکتوب ناچیز و غالباً مغرضانه، زندگی دربار ایران را در دورۀ اشکانی و دوره‌های اولیۀ ساسانی بررسی می‌کند. او همچنین روی یک منبع اطلاعاتی دیگر، یعنی دکوراسیون معماری کاخ‌ها تمرکز دارد. از نظر وی تنها پایتخت سلطنتی که اطلاعاتی در این‌باره ارائه می‌دهد، نساست و در اینجا او دربارۀ معماری و موضوع ضیافت‌ها و شراب بحث می‌کند.

    پی‌یر ایوبویه به موضوع تعیین کمیت تولید پولی در زمان اشکانیان در اکباتان و ماد و تأثیر تغییر حاکمیت سلوکی به اشکانی بر تولید سکه پرداخته است. وی تاریخ ماد را همان‌طور که در منابع کلاسیک ارائه شده، بررسی می‌کند و اشاره می‌کند که شواهد ادبی و باستان‌شناسی محدود است.

    نیکلاس شیندل سکه‌های پردان و سند در بستر سکه‌های کوشانی و کوشان ـ ساسانی را بررسی می‌کند و به این مسئله می‌پردازد که سکه‌های ساسانی تأثیر مستقیمی بر این سکه‌های شرقی داشته‌اند یا خیر. او با بررسی تزئینات موجود در سکه‌های کوشانی، ساسانی و پردان استدلال می‌کند که تاریخ رایج 127 میلادی برای آغاز سلطنت کانیشکا باید بازبینی شود. موضوع دوم وی سکه‌زنی سند و نمونه‌های اولیۀ ساسانی آن است.[۱]

    پانويس


    منابع مقاله

    پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها