جامع الآثار في مولد النبي المختار صلی‌الله‌عليه‌وسلم

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    جامع الآثار في مولد النبي المختار صلی‌الله‌علیه‌وآله و سلم
    جامع الآثار في مولد النبي المختار صلی‌الله‌عليه‌وسلم
    پدیدآورانقیسی دمشقی، محمد بن عبدالله (نويسنده)
    ناشردار الکتب العلمية = دار الکتب العلمية
    مکان نشرلبنان - بيروت
    سال نشر2010-2009م
    زبانعربی
    تعداد جلد7
    کد کنگره
    BP‎ ۲۲/۶۵‎/ق‎۹‎ج‎۲
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    جامع الآثار في مولد النبي المختار صلی‌الله‌عليه‌وسلم، اثر شمس‌الدین محمد بن عبدالله بن محمد قیسی دمشقی، معروف به ابن ناصرالدین دمشقی (متوفی 842ق)، موسوعه‌ای است حدیثی و تاریخی، پیرامون ولادت پیامبر(ص) و حوادث مربوط به آن، که با تحقیق حسین محمدعلی شکری به چاپ رسیده است.

    انگیزه تألیف

    نویسنده، محبت مردم به پیامبر(ص) و میل و رغبت آنان نسبت به شنیدن احادیث و چگونگی ولادت ایشان و حوادث مربوط به آن را انگیزه خود از تألیف کتاب، ذکر نموده است[۱].

    ساختار

    کتاب با دو مقدمه از محقق و مؤلف آغاز شده و مطالب در هفت جلد، تنظیم شده است.

    گزارش محتوا

    در مقدمه محقق، ضمن اشاره به شباهت این اثر به کتاب «سبل الهدی و الرشاد في سيرة خير العباد» محمد بن یوسف صالحی[۲]، به بیان موضوع و اهمیت کتاب پرداخته شده[۳] و سپس، شرح حال مختصری از مؤلف، ارائه گردیده[۴] و در پایان، به توصیف نسخ خطی کتاب، پرداخته شده است[۵].

    مؤلف در مقدمه، به بیان انگیزه خود از نگارش کتاب، پرداخته است[۶].

    در جلد اول، به بشارات فراوانی که در کتب آسمانی قدیم، به آمدن پیامبر(ص) و نیز اخبار انبیا، احبار، علما، کاهنان و بزرگانی که به آمدن ایشان، بشارت داده‌اند، اشاره شده است که از جمله آنها، بشارت سیف بن ذی‌یزن، پادشاه یمن، به آمدن آن حضرت به عبدالمطلب می‌باشد. وی دو سال پس از ولادت پیامبر(ص) بر حبشه غلبه کرد، ولذا هیئتی از قریش پیش او رفت که عبدالمطلب نیز با آنان بود. این هیئت وارد صنعاء شدند و اجازه شرفیابی خواسته و عبدالمطلب به نمایندگی، به وی تبریک گفت. سیف از او خواست تا خود را معرفی کند و او خود را عبدالمطلب بن هاشم، معرفی نمود و مورد اکرام و احترام خاص و ویژه پادشاه قرار گرفت و هنگام بازگشت، با او خلوت کرده و راز مهمی را با او در میان گذاشته و به او گفت: «ای عبدالمطلب من رازی را به تو می‌سپارم که اگر جز تو بود، برای او روا نمی‌دانستم، ولی تو را اهل آن دیدم و از آن مطلع می‌سازم؛ باید نزد تو سربسته بماند تا خدا اذن آن‌ را صادر کند. ما در کتاب مکنون و دانش نهفته که برای خود برگزیدیم و از دیگران بازداشتیم، خبری عظیم و پیشامدی بزرگ را درک کردیم که در آن برای همه مردم شرافت زندگی و فضیلت مرگ است؛ خصوص برای طائفه تو و شخص خودت عبدالمطلب...

    اکنون وقتی است که کودکی به دنیا بیاید یا به دنیا آمده است که نامش محمد است و پدر و مادرش بمیرند و جد و عمش او را سرپرستی کنند. پنهانی متولد شده و خدا او را آشکارا مبعوث کند و از طائفه ما برای او یارانی آماده کند تا دوستان خود را به‌وسیله آنها عزیز گرداند و دشمنان خود را خوار سازد... آتش آتشکده‌ها به‌وسیله او خاموش و خدای رحمان پرستش شود. شیطان را می‌راند و بت‌ها را می‌شکند. گفتارش قاطع است و حکمش عادل. به خوش‌رفتاری وادارد و خود بدان عمل کند و از زشتی جلو گیرد و آن را تباه سازد»[۷].

    در این جلد همچنین به برگزیده شدن آن حضرت از طرف خداوند و فضلیت ایشان بر دیگران اشاره گردیده[۸] و نسب آن حضرت تا حضرت آدم(ع) معرفی شده است[۹].

    در جلد دوم، پس از بیان وقایعی که پیش از ولادت آن حضرت میان عبدالمطلب و فرزندانش به وقوع پیوست[۱۰] و معرفی فرزندان عبدالمطلب[۱۱]، به ذکر حوادث هنگام ولادت آن حضرت و اتفاقاتی که پس از آن رخ داد، از جمله واقعه اصحاب فیل، شکستن طاق کسری، خاموش شدن آتش آتشکده‌ها، ندای آسمانی و... پرداخته شده[۱۲] و سپس، اسامی و القاب آن حضرت، معرفی گردیده و به تفسیر آنها، پرداخته شده است[۱۳]. در پایان این جلد نیز حوادث مربوط به وفات پدر و مادر آن حضرت و سپردن وی به دست حلیمه برای دایگی و سپس، چگونگی رشد و بلوغ ایشان، ازدواج با حضرت خدیجه(س)، فرزندان، بعثت و معراج آن حضرت، مورد بحث قرار گرفته است[۱۴].

    در جلد سوم، ابتدا به ازدواج دختران پیامبر(ص)، از جمله ازدواج حضرت زهرا(س) با حضرت علی(ع) و ازدواج رقیه و ام‌کلثوم با عثمان و حوادث و وقایع مربوط به آن اشاره گردیده[۱۵] و سپس، به بحث پیرامون این موضوع پرداخته شده است که آیا پیامبر(ص)، پیش از بعث خود، متعبد به شریعتی بوده یا نه[۱۶]. در ادامه، موضوعاتی همچون بعثت پیامبر(ص) و روزی که مبعوث شد[۱۷]، حالات آن حضرت در هنگام نزول وحی[۱۸]، معجزات ایشان[۱۹]، نامه آن حضرت به نجاشی پادشاه حبشه[۲۰] و طریقه اسلام آوردن برخی از اصحاب، از جمله عمر بن خطاب[۲۱] و حمزه عموی پیامبر(ص)[۲۲] مطرح گردیده است.

    از جمله موضوعاتی که در این جلد، بدان پرداخته شده، جریان اسلام آوردن گروهی از جنیان و بیعت آنان با پیامبر(ص) می‌باشد. آن حضرت پس از بازگشت از طائف و ناامیدی از اسلام آوردن قبیله ثقیف، پس از طی مسیری طولانی، در مکانی که به نخله معروف بود، کنار نخل خرمایی نشست و نیمه‌شب، به عبادت و تلاوت قرآن، پرداخت. در این حال، تعدادی از جنیان، با شنیدن صدای قرآن، متوقف شده و آیات آن را به گوش سایر جنیان، رساندند. پیامبر(ص) بعدها نیز چندین بار همراه عبدالله بن مسعود، به این مکان آمد و آیات قرآن را بر جنیان خواند. در شبی سوره جن بر پیامبر(ص) نازل شد و خداوند آن حضرت را از اسلام آوردن جنیان، باخبر کرد[۲۳].

    نویسنده در جلد چهارم، در کنار اشاره به بخشی از شمایل و صفات مبارک پیامبر(ص)[۲۴]، به موضوع هجرت آن حضرت از مکه به مدینه و همراهی ابوبکر با ایشان[۲۵] و اجتماع و دسیسه قریش در دارالندوه و خوابیدن حضرت علی(ع) در بستر پیامبر(ص) و عقیم ماندن این توطئه، پرداخته است[۲۶].

    از جمله مطالبی که در این جلد، بدان پرداخته شده، ماجرای اختفای پیامبر(ص) در غار ثور می‌باشد. پس از خروج پیامبر(ص) از مکه به سمت مدینه و اختفای ایشان در غار ثور، به فرمان خداوند، عنکبوتی بر در غار منزل کرده و تار تنیده بود و کبوترانی نیز در دهانه غار، تخم گذاشته و بر روی آن، خوابیده بودند؛ به‌گونه‌ای که هرکس این صحنه را می‌دید، یقین می‌کرد سال‌هاست کسی از این شکاف عبور نکرده و بدین ترتیب، مشرکان که پیامبر(ص) را تا دهانه غار تعقیب کرده بودند، از یافتن ایشان مأیوس شده و آن حضرت، به سلامت از دست آنان رهایی یافت[۲۷].

    در جلد پنجم، ابتدا به شرح آخرین حج پیامبر(ص)[۲۸] و وقایعی که پس از حج و رسیدن آن حضرت به مدینه اتفاق افتاد، پرداخته شده[۲۹] و سپس ماجرای وفات آن حضرت[۳۰] و خطبه ابوبکر در هنگام به خلافت رسیدن[۳۱] و چگونگی غسل و تکفین ایشان توسط حضرت علی(ع)[۳۲] و نماز بر آن حضرت[۳۳] توضیح داده شده است. در پایان نیز، به توصیف مرقد مطهر ایشان، پرداخته شده است[۳۴].

    در جلد ششم، به توصیف آنچه که متعلق به آن حضرت بوده، از جمله همسران، بندگان و کنیزان، میراث، خاتم، پیراهن، جبه، ردا، کفش‌ها، زره، لباس‌ها و وسایل خانه، مانند حصیر، خمره، لحاف، تخت، کرسی و اسلحه و مرکب‌ها و... پرداخته شده[۳۵] و در پایان، فضیلت نماز و صلوات بر آن حضرت[۳۶] و ویژگی‌های قبر ایشان، بیان گردیده است[۳۷].

    آخرین جلد نیز به فهارس، اختصاص یافته است.

    وضعیت کتاب

    فهرست مطالب هر جلد، در انتهای همان جلد آمده و جلد آخر، به فهرست احادیث، آثار و اخبار کل مجموعه، اختصاص یافته است.

    در پاورقی‌ها، علاوه بر اشاره به اختلاف نسخ[۳۸]، به توضیح برخی از مطالب متن، پرداخته شده[۳۹] و با استفاده از معاجم معتبری همچون «القاموس»، برخی از واژگان مشکل و دیریاب متن، تشریح شده است[۴۰].

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه مؤلف، ج1، ص20
    2. ر.ک: مقدمه محقق، ج1، ص6
    3. ر.ک: همان، ص5-‌7
    4. ر.ک: همان، ص8
    5. ر.ک: همان، ص10
    6. ر.ک: مقدمه مؤلف، همان، ص17-‌30
    7. ر.ک: متن کتاب، همان، ص231-‌238
    8. ر.ک: همان، ص320-‌399
    9. ر.ک: همان، ص400-‌500
    10. ر.ک: همان، ج2، ص609-‌619
    11. ر.ک: همان، ص663-‌686
    12. ر.ک: همان، ص687-‌807
    13. ر.ک: همان، ص852-‌947
    14. ر.ک: همان، ص948-‌1172
    15. ر.ک: همان، ص1173
    16. ر.ک: همان، ص1286
    17. ر.ک: همان، ص1292
    18. ر.ک: همان، ص1310
    19. ر.ک: همان، ص1344
    20. ر.ک: همان، ص1521
    21. ر.ک: همان، ص1523
    22. ر.ک: همان، ص1538
    23. ر.ک: همان، ص1593-‌1605
    24. ر.ک: همان، ج4، ص1725
    25. ر.ک: همان، ص1788
    26. ر.ک: همان، ص1792
    27. ر.ک: همان، ص1807
    28. ر.ک: همان، ج5، ص2227
    29. ر.ک: همان، 2556
    30. ر.ک: همان، ص2647
    31. ر.ک: همان، ص2728
    32. ر.ک: همان، ص2739
    33. ر.ک: همان، ص2757
    34. ر.ک: همان، ص2779
    35. ر.ک: همان، ج6، ص2837-‌3289
    36. ر.ک: همان، ص3303
    37. ر.ک: همان، ص3315
    38. ر.ک: پاورقی، ج1، ص249
    39. ر.ک: همان، ص326
    40. ر.ک: همان، ص260

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.


    وابسته‌ها

    جامع الآثار فی السیر و مولد المختار