سرود و سوگ: آداب ازدواج و مرثیهخوانی در آبیز
سرود و سوگ | |
---|---|
پدیدآوران | ابراهیمی، علیرضا (نویسنده) |
ناشر | آموت |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1400 |
شابک | 2ـ180ـ384ـ600ـ978 |
کد کنگره | |
سرود و سوگ: آداب ازدواج و مرثیهخوانی در آبیز تألیف علیرضا ابراهیمی، از آنجا که در دو دهه اخیر بسیاری از سنتهای گذشته از بین رفته و ازدواجها به تالارها کشیده شده و رنگ و بویی نو به خود گرفته است، این کتاب بر آن است با مردان و زنانی حرف بزند که خاطرات یکی دو نسل قبل از خود را به خاطر داشته باشند و از این طریق خوشبین بود که بتواند آداب عروسی و عزا در صد سال اخیر روستای آبیز، واقع در خراسان جنوبی را بررسی کند.
ساختار
کتاب ز دو بخش «سرود» (آیین ازدواج و شعرخوانی عشاق در آبیز) و «سوگ» (آداب مرگ و مرثیهخوانی زنان در آبیز) تشکیل شده است.
گزارش کتاب
آبیز از جمله توابع شهرستان زیرکوه استان خراسان جنوبی است که در فاصله هفت کیلومتری شهر حاجیآباد قرار دارد. فاصله این روستا از شهر بیرجند (مرکز استان) معادل 160 کیلومتر میباشد. آبیز در دامنه شرقی کوه شاسکوه قرار دارد و به همین دلیل نسبت به سایر روستاها و شهرهای منطقه آب و هوای ملایمتری دارد. از جمله مناطق تاریخی، دیدنی و تفریحی آبیز میتوان به: درخت بلند سرو (ثور) آبیز، قلعه کوه آبیز، قنات و زمینهای ییلاقی اطراف آن، زیارتگاه شاسکوه (که در شمال غرب روستای آبیز قرار دارد)، سد و قدمگاه دوازده امام، چهل آسونه، طبیعت زیبا و بکر تنگل، آب چکون و ... اشاره کرد.
بخش نخست این کتاب دربارۀ سرود و آیین ازدواج و شعرخوانی عشاق در آبیز است. در فصل نخست با مردان و زنانی حرف زده شده که خاطرات یکیدو نسل قبل از خود را هم به خاطر داشتهاند و از این طریق آداب عروسی در صد سال اخیر آبیز بررسی شده است. از آنجا که در دو دهۀ اخیر بسیاری از سنتهای گذشته از بین رفته و ازدواجها به تالار کشیده شده و رنگوبویی نو به خود گرفته است، در این فصل بیشتر به گذشته اشاره شده و از سنتهای امروز عروسی در آبیز چشمپوشی شده است؛ چراکه تفاوت چندانی با سایر شهرهای ایران ندارد. در این فصل دربارۀ مراسمی چون شیوههای انتخاب همسر، حنابندان و شوبازی، عروسکشون و شوبازیهای رایج، جهازکشون و .... سخن گفته شده است. در پایان فصل نخست اشعاری محلی از جشنهای عروسی با آوانویسی فارسی و ترجمه آورده شده است.
در فصل دوم بخش نخست، تعدادی از دوبیتیهای عاشقانۀ مرسوم در این منطقه با آوانویسی و ترجمۀ فارسی آمده است. مردم آبیز برای هر کدام از شعرهای این مجموعه پاسخی درخور دارند؛ در بسیاری از این اشعار خواسته یا ناخواسته یک بههمپیوستگی احساس میشود که تصور پاسخ یا گفتگو و جوابیه را تداعی میکند که علت این بههمپیوستگی بیشتر مضمونی است؛ اما در برخی از اشعار هم تکرار واژگانی یا نزدیک بودن معنای کلمات این مسئله را متبادر میکند؛ گاهی دیده میشود که در اینگونه اشعار، در وصف معشوق یا هجران مبالغه شده که خود بخشی از سنت شعر فارسی و ظرفیتهای شعر کلاسیک است.
در ایران به تفکیک هر شهر و روستا، فرهنگ مرگ و آداب و رسوم آن تفاوت دارد. در استان خراسان جنوبی، شهر تازهتأسیس آبیز نیز آدابی برای مرگ است که در بخش دوم آمده است. بخش دوم کتاب اختصاص به آداب مرگ و مرثیهخوانی زنان در آبیز دارد. در ابتدای این بخش، چند اصطلاح دربارۀ مرگ آمده است. وقتی کسی میمیرد یا از «قبل بوی الرحمانش میآید» و خویش و قومهایش فهمیدهاند که رفتنی است یا فرد «صدای کلنگش را شنیده» و هنوز کسی نمیداند که نفسهای آخرش را میکشد، یا «آفتاب لب بام» است که هم خودش و هم دیگران میدانند چند صباحی دیگر «حلوایش را خواهند خورد» و لحظهها به شماره افتاده تا بمیزد یا «مرگ بی یاالله آمده» خودش و دیگران را غافلگیر کرده است!
هرچند رازوارگی مرگ شاید نسبت به گذشتهها کم شده باشد، مواجهه با مرگ هنوز امر آسانی نیست. چه مواجهه با مرگ خویشتن باشد و چه رویارویی با مرگ دیگران. آیینهای مرگ برای این ایجاد شدهاند که این رویارویی را آسان کنند. آیینهای تغسیل، تدفین و سوگواری با تبدیل واقعیت برهنه مرگ به آیین، اثر ویرانگر آن را تخفیف میدهند. در فصل نخست این بخش گفتگوهایی با برخی از بزرگان دربارۀ مرگ شده است. فصل دوم این بخش اختصاص به سوگسرودههایی دارد که در این منطقه در سوگ عزیزان گفته و سروده میشوند.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات