شیوه دانشپژوهى (ترجمه و شرح آداب المتعلمین)
شیوه دانشپژوهى (ترجمه و شرح آداب المتعلمین) | |
---|---|
پدیدآوران | طوسی، خواجه نصیرالدین (نویسنده) غباری، باقر (مترجم و شارح) |
ناشر | دفتر تحقیقات و انتشارات بدر |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1362 |
چاپ | اول |
موضوع | تعلیم و تربیت |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | |
شیوه دانشپژوهى (ترجمه و شرح آداب المتعلمین)، ترجمه و شرح کوتاهی است از کتاب «آداب المتعلمین» خواجه نصیرالدین طوسی به قلم باقر غباری.
برخى در انتساب «آداب المتعلمین» به خواجه تردید کردهاند. مترجم گذشته از زندگىنامه خواجه که نزدیک به نیمى از کتاب است، برخى فرازهاى هرفصل کتاب را با استناد به آیت، روایت و یا سخن دیگر مربیان مسلمان به کوتاهى شرح کرده است. چکیدۀ آنچه در کتاب مىیابیم بدین شرح است:
پس از سخن ناشر و مقدمه سید محمد باقر حجتى، زندگىنامه خواجه آمده است.
پس از آن پیشگفتار خواجه و فصلهاى دوازدهگانه کتاب یاد شده است. در فصل اول از حقیقت دانش و برترى آن مىگوید و یاد مىکند کدام علم است که فراگیریش بر زن و مرد مسلمان واجب است. خواجه دانش را مایه سعادت مىداند؛ اما دانشى که همراه با کردار باشد. وى در ادامه مىافزاید دانش اگر واجب عینى باشد فراگرفتنش واجب عینى است.
دانش یا مانند آب و نان لازم است و یا چون دارو گاه بدان نیاز مىافتد و یا همال درد است که باید از آن گریخت. در فصل دوم، سخن از نیت و هدف از آموزش است.
دانشآموز در فراگیرى دانش باید خشنودى خدا را بجوید و در پى زدودن نادانى از خود و دیگران برآید و زنده نگهداشتن دین و امر به معروف و نهى از منکر را بخواهد.
در فصل سوم از شیوه گزینش علم، شیوه برگزیدن استاد، شیوه انتخاب هممباحثه و چگونگى نگارش سخن رفته است. کوشش، مواظبت و همت مدخلهاى فصل چهارم است. فصل پنجم، به چگونگى آغاز درس و مقدار و ترتیب آن اختصاص دارد. بهتر است درس از روز چهارشنبه آغاز شود. اندازه درس باید در آغاز اندک باشد و از متنهاى ساده آغاز شود. رواست فراگیر در درسهاى گذشتهاندیشه کند و از کوتاهى و کاهلى بپرهیزد و بحث و مناظره را فراموش نکند و بجاست درسهاى گذشته را با شادابى تکرار کند.
توکل، موضوع فصل ششم است. بر دانشآموز است که در راه فراگیرى دانش تکیه بر خدا کند و عمر خویش را فداى کسب روزى نکند و شکیبا باشد چه، به کارى بس بزرگ روى کرده است. در فصل هفتم، زمان تحصیل آمده است. مىگوید بهترین هنگام فراگیرى، آغاز جوانى، سحرگاه و بین نماز مغرب و عشاء است. فراگیر اگر از دانشى خسته شد، باید به دانشى دیگر بپردازد تا خستگى از او زدوده شود. در فصل هشتم سخن از مهربانى و پندآموزى است. استاد باید دانشپژوه را آگاه به مسائل روز بارآورد و تا پایان عمر با او مهربانى کند و شاگرد باید از ستیزه و درافتادن با بىخردان دورى گزیند.
استفاده و بهرهورى در فصل نهم آمده است. مىگوید باید از لحظه لحظه عمر براى فراگیرى دانش بهره گرفت و وجود استادان را غنیمت شمرد و در راه علمآموزى حتى از دریوزگى و چاپلوسى پروا نداشت. در فصل دهم از خویشتندارى به هنگام آموختن یاد شده است. هرچه فراگیر پرهیزگارتر باشد، دانشش پربارتر و فراگیریش آسانتر و سودش فزونتر مىافتد. بر فراگیر پرواپیشه است که پر نخورد؛ پر نگوید؛ نمامى نکند؛ از بدکاران دورى کند؛ هنگام مطالعه رو به قبله باشد؛ در پاسداشت آداب و سنن دین کوتاهى نکند؛ همیشه کتاب و کاغذ و قلم در کنار داشته باشد.
در فصل یازدهم به حافظه و فراموشى و راههاى افزایش حافظه و اسباب فراموشى پرداخته است و در فصل دوازدهم موجبات افزایش و کاهش روزى و عمر را آورده است[۱].
پانویس
- ↑ رفیعی، بهروز، ص275-277
منابع مقاله
رفیعی، بهروز، کتابشناسی توصیفی و موضوعی تعلیم و تربیت در اسلام، انتشارات بینالمللی هدی، تهران، چاپ اول، 1378ش