کتاب آداب المعلمین

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    کتاب آداب المعلمين
    کتاب آداب المعلمین
    پدیدآورانابن سحنون، محمد بن عبدالسلام (نویسنده) عبدالمولي، محمود (محقق و مصحح)
    ناشرالشرکة الوطنية للنشر و التوزيع
    مکان نشرالجزاير
    سال نشر1981م
    چاپ2
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    کتاب آداب المعلمین، اثر محمد بن سحنون، با تحقیق و تصحیح محمود عبدالمولی، کتابی است پیرامون تعلیم و تربیت اسلامی کودکان که به زبان عربی و در قرن سوم هجری، نوشته شده است.

    ساختار

    کتاب با مقدمه محقق آغاز و مطالب در سه باب، تنظیم شده است.

    آرای تربیتی در این کتاب، با شیوه‌ای فقهی و بر اساس فقه مالکی و برداشت از احادیث پیامبر)ص(و اصحاب و تابعان و تابعانِ تابعان و تکیه بر قیاس پی ریزی شده است و وظایف واجب یا مستحب معلمان، متعلمان و اولیای نوآموزان، مستند به احادیث و کلمات بزرگان از مذهب مالکی، بیان گردیده است و مسائل تربیتی از دید قضایی حل و فصل شده است. ابن سحنون در فقه و به ویژه در تدوین این کتاب، تحت تأثیر روحیه قضاوت پدرش بوده و این روحیه را در بیان مباحث تربیتی حاکم ساخته است[۱]

    سراسر این کتاب، نقل از گذشتگان است و مطالب با عناوینی مانند: ما جاء فی تعلیم القرآن، ما جاء فی العدل بین الصبیان و... آغاز می‌شود و سلسله سند گوینده و صاحب نظر اصلی بیان می‌گردد. بنابراین، این کتاب تبیینی از آرای تربیتی علمای مالکی مذهب است که مورد توجه و تأیید ابن سحنون بوده است و آرای ابتکاری خود وی محسوب نمی‌شود[۲]

    گزارش محتوا

    در مقدمه، ضمن اشاره به موضوع کتاب، نحوه تحقیق و تصحیح آن، ذکر شده است[۳]

    این کتاب به تعلیم و تربیت اسلامی کودکان اختصاص دارد. کودکان ممیزی که در مراحل ابتدای یادگیری می‌توانند مهارت‌هایی که لازم و یا مناسب است فراگیرند و اجمالا با دین آشنا شوند و برای انجام دادن تکالیف دینی و اجتماعی، آمادگی پیدا نمایند[۴]

    در آداب المعلمین دیدگاه و نظام ویژه‌ای در تعلیم و تربیت ارائه نشده است. در این کتاب حتی به اهداف آموزشی تصریح نشده است. مباحث آن از انسجام لازم برخوردار نیست و به صورت پراکنده از قبیل: آموزش قرآن، برخی از احکام، اجیر شدن معلم برای آموزش و... مطرح شده است. در این مجموعه کوچک، بیش از‌اندازه به مزد معلم و شرایط صحت و عدم صحت اجیر شدن او پرداخته شده و گاهی نیز مطالب تکرار گردیده است[۵]

    شأن معلم از نظر نویسنده، شأن اجیر است و رسالت او به میزان قرارداد مالی بین او و اولیای کودکان است. معلم وظیفه‌ای جز این ندارد و از آنجا که معمولا معلمان به این وظیفه خوب عمل نمی‌کنند، شهادت آنان در دادگاه مورد قبول نیست[۶]

    ابن سحنون پیش از آنکه رسالت معلمی را ناشی از تعهد دینی و ملی معلم بداند، به امر اقتصادی وابسته می‌سازد و چنین ترسیم می‌کند که میزان مسئولیت معلم را مال و ثروت اولیای دانش آموزان و اجازه آنان تعیین می‌کند[۷]

    کتاب آداب المعلمین گرچه با هدف فلسفه تعلیم و تربیت نمی‌تواند مطالعه شود، ولی لازم است به علل زیر مورد توجه قرار گیرد:

    1. اولین تألیف موجود مسلمانان درباره تعلیم و تربیت است، به گونه‌ای که در این مهم فتح بابیبه حساب می‌آمده است و در مطرح کردن مباحث بعدی تعلیم و تربیت اسلامی تأثیر داشته است. برای نمونه، «قابسی» بیشترین استفاده را از ابن سحنون در تألیف «الرسالة المفصلة لأحوال المعلمین و المتعلمین» کرده است. او در بسیاری از موارد، از کتاب ابن سحنون حرف به حرف نقل کرده است و در بعضی از موارد هم با تصرفی در عبارت، همان معنا را در کتاب خویش آورده است[۸]
    2. این کتاب بازتاب وضع فرهنگ و برنامه آموزشی زمان ابن سحنون، مواد درسی، دروس ضروری و اختیاری و وضع مدارس در قیروان است و تاریخ مطمئنی از اوضاع تربیت، نوع ارتباط معلم و مربی با متعلم و متربی در مغرب محسوب می‌شود[۹]

    3. نوع نگرش فقهی علمای مالکی در آن زمان به مسائل تعلیم و تربیت، منابع مورد توجه آنان و چگونگی برداشت تربیتی آنها از منابع به دست می‌آید[۱۰]


    گرچه انتساب کتاب به محمد بن سحنون مشهور است، ولی باید توجه داشت که اصل کتاب را ابن سحنون از پدرش نقل کرده است؛ شاهد مطلب آنکه در اول کتاب جمله «حدثني أبی سحنون...» و در آخر کتاب هم جمله «کمل کتاب آداب المعلمین محمد بن سحنون عن أبیه» آمده و نیز در خود کتاب «قال سحنون و یا حدثني سحنون» ذکر شده است. ابن سحنون علاوه بر نقل کتاب «آداب المعلمین»، سؤالات خود از پدر و پاسخ‌های او را نیز آورده است و همچنین به نقل برخی از قضاوت‌های او که پسر در آنها حضور داشته، پرداخته است[۱۱]

    در کلمات ابن سحنون، هدف از تعلیم و تربیت، به صورت برجسته مطرح نگردیده است. اهداف مورد نظر وی را می‌توان از لابه لای مطالب کتابش به دست آورد و به صورت زیر بیان کرد:

    1. باید فرزندان جامعه که یادگیری برای آنان میسور می‌باشد، مهارت خواندن و نوشتن را پیدا کنند تا به تدریج جامعه از امی بودن نجات یابد و بافرهنگ و متمدن گردد و این امری است که مطلوب عقل و شرع است و از مسائل ضروری جامعه بشمار می‌آید[۱۲]
    2. یادگیری قرآن و آشنا شدن با آن؛ زیرا با تعلیم قرآن می‌توان از قوانین الهی در زندگی دنیوی استفاده کرد و با بهره‌مندی از رحمت الهی، راه ترقی و کمال را پیدا نمود و به سوی هدف غایی رهسپار شد[۱۳]
    3. باید به دانش آموزان آداب و سخن دینی آموخت و آنان را بر اساس فرهنگ دینی تربیت کرد و با تقویت گرایش‌های معنوی، به ویژه گرایش خداپرستی و عادت دادن به دعا و نماز و... آنان را به دین و آداب دینی متعهد ساخت و همراه با ارشاد و هدایت به سوی خوبی‌ها، مستمرا از آنان مراقبت کرد تا به انحراف عملی گرفتار نگردند.

    ابن سحنون باآنکه کتاب خود را «آداب المعلمین» نامیده است، در کنار مسائل آموزشی، مسائل تربیتی، به ویژه تربیت دینی را مطرح ساخته است؛ به این معنا که معلم، مربی هم هست و باید به آموزش و پرورش، توأما بپردازد و بین آموزش و پرورش انفکاک و جدایی نیندازد[۱۴] اکنون به وظایف مهم آموزشی و پرورشی معلم از دیدگاه ابن سحنون می‌پردازیم:

    1. از وظایف اصلی معلم این است که: اعراب قرآن، هجاء، وقف، ترتیل و قرائت نیکو - بر اساس قرائت نافع - و زیبا نوشتن قرآن را به کودکان آموزش دهد تا آنان به گونه بهترین، قرآن را فراگیرند[۱۵]
    2. معلم باید به دانش آموزان تعلیم دهد که چگونه حرمت قرآن را پاس دارند. آداب احترام به قرآن را به آنها گوشزد کند و آنها را از آداب نامتناسب برحذر دارد.
    3. از وظایف مهم معلم، آموزش دین و تربیت دینی است. ابن سحنون موارد زیر را در این زمینه بیان می‌کند:

    الف)- معلم باید وضو و آداب و شرایط مربوط به آن را به نوآموزان یاد بدهد[۱۶]

    ب)- نمازهای یومیه و ارکان و واجبات و آداب و شرایط آن را اعم از تکبیر، قرائت، رکوع، سجود، تشهد و... آموزش دهد و در هفت سالگی به اجرای آنها امر کند و همچنین مسئولیت معلم ایجاب می‌کند دانش آموزانی را که ده ساله شده و هنوز نمازخوان نشده‌اند، تأدیب نماید[۱۷]

    ج)- معلم باید شناخت و آگاهی‌های لازم را درباره خدای متعال از همان دوران کودکی به دانش آموزان خود یاد بدهد و آنان را با عظمت و کبریایی‌اش آشنا سازد و دعا و راز و نیاز با او را تعلیم داده، سعی کند آنان با خدا ارتباط برقرار سازند و او را با عظمت یاد نمایند و به وی عشق بورزند[۱۸]

    در پایان می‌توان چنین گفت که از بررسی کتاب و آرای تربیتی نویسنده آن، به این نتیجه می‌رسیم که در قرن سوم هجری، تعلیم و تربیت در جامعه اسلامی به شیوه فقهی وجود داشته است و اصول و روش‌های تعلیم و تربیت را از فقه به دست می‌آورده‌اند و برنامه ریزی آموزشی و تعیین مواد درسی ضروری و اختیاری برای تحصیل کودکان با اهداف سوادآموزی، یادگیری قرآن و آموختن آداب و سنن دینی انجام می‌شده است. تعلیم و تربیت، وظیفه اولیا و معلمان بوده و اقتصاد و قراردادهای شخصی، نقش مؤثری داشته و دولت در این زمینه سرمایه گذاری نمی‌کرده است.

    وضعیت کتاب

    فهارس کتاب، در انتهای آن جای گرفته است. این فهارس عبارتند از فهرست اعلام؛ جماعات و قبایل و اماکن و شهرهای مذکور در کتاب، به همراه فهرست منابع و مطالب.

    در پاورقی‌ها، علاوه بر ذکر منابع، به توضیح برخی از مطالب و موضوعات کتاب، پرداخته شده است.

    پانویس

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن کتاب.
    2. فقیهی، محمد، «تعلیم و تربیت از دیدگاه محمد بن سحنون دانشمند مسلمان قرن سوم هجری»، پژوهش‌های فلسفی - کلامی، زمستان 1378 - شماره 2 ISC (20 صفحه - از 152 تا 171).

    وابسته‌ها