فرهنگ محبس: واژه‌ها و اصطلاحات کاربردی در زندان‌های ایران

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    فرهنگ محبس
    فرهنگ محبس: واژه‌ها و اصطلاحات کاربردی در زندان‌های ایران
    پدیدآورانحق‌ره، امین (نویسنده)
    ناشرفرهنگ ایلیا
    مکان نشررشت
    سال نشر1400
    چاپنخست
    شابک6ـ225ـ190ـ964ـ978
    موضوعزندانیا‌ن‌ -- ایران‌ -- زبا‌ن‌,فا‌رسی‌ -- اصطلاح‌ها‌ی عواما‌نه‌
    کد کنگره
    ‏HV ۹۱۹۲/۵۶/آ۵ح۷

    فرهنگ مَحبس: واژه‌ها و اصطلاحات کاربردی در زندان‌های ایران تألیف امین حق‌ره؛ در این کتاب تنها واژه‌ها و اصطلاحاتی گردآوری شده که در سطح زندان‌های مرجع (از بعد تولید و کاربردی کردن واژه‌ها و اصطلاحات) رایج یا پذیرفته شده‌اند و در مکالمات روزانۀ زندانیان سایر حوزه‌های جغرافیایی نیز به کار می‌روند یا می‌رفتند؛ از این‌رو لغات و اصطلاحات یا هر مؤلفۀ دیگر فرهنگی که مختص زندانی‌های نواحی‌اند، یا تنها مرتبط با لهجه‌ها و گویش‌های محلی‌اند و کاربردشان فقط در همان محدودۀ جغرافیایی است، نیامده‌اند.

    گزارش کتاب

    «زندان» در مفهوم عام، پدیده‌ای است ناخوشایند اما ناگزیر ماحصل مراودات و مناسبات نامتعارف و ناهنجار بشر عصیان‌گر با خود و قانون؛ قانونی که هم آن برای حفظ حرمت خود و حریم متعهدان به خود، حکم به حبس ناقضین‌اش را می‌دهد.

    به‌هم‌رسیدن انسان‌های مخل یا ناقض قانون که حالا به علت محرومیت جبری از دنیای آزاد، سخت آزرده‌روح، بی‌اعتماد، پرخاشگر، کم تحمل و هنجارگریزند، در کلیت واحدی به نام زندان، اجتماعی انحصاری، با قواعد و روابط انسانی پیچیده‌ای را شکل می‌دهد که فرهنگ حاکم بر آن، برای آنهایی که دور از آن می‌زی‌اند، سخت‌فهم و رازآلود جلوه می‌کند. اینگونه است که برای فهم و درک درست و ارائۀ تحلیلی جامعه‌شناختی مبتنی بر وقایع و حقایق، نه بر اساس برساخته‌های ذهنی عام و عمدتاً متوهمانه از قواعد زندگی اجتماعی در محدودۀ زندان، زیستن در آن و هم‌نفسی با ساکنین‌اش ناگزیر و الزامی است.

    «فرهنگ زندان» و مراودات و مناسبات رایج در آن، هرگز منفک از فرهنگ و مناسبات دنیای آزاد نیست؛ بنابراین بسیاری از واژه‌ها و اصطلاحات رایج در زندان (فرهنگ کلامی زندان)، واژه‌ها و اصطلاحاتی‌اند که ممکن است در خارج از محیط زندان نیز شنیده شده یا حتی از جانب افرادی به فراخور حال و مکان و زمان، به کار گرفته شوند.

    واژه‌ها و اصطلاحات رایج و کاربردی در زندان را به لحاظ فرم و محتوا به چند دسته می‌توان تقسیم کرد: 1. واژه‌ها و اصطلاحات معطوف به محیط؛ این واژگان به بازتعریف مؤلفه‌های فیزیکی از زبان انحصاری اهالی زندان می‌پردازند. نکتۀ اساسی اما در نحوۀ نام‌گذاری و کاربرد این اصطلاحات است که از نظر برخی ساکنین زندان، عموماً شرط خودی‌بودن و پذیرش در جمع، بلدبودن یا بلدشدن و کاربرد روزانۀ واژگان و اصطلاحات بازتولیدشده در زندان است؛ برای نمونه آتشخانه، آخور آخری، اتاق کفترها، بند نسوان، پاس خیار، حبس تاریک و ... .

    2. واژه‌ها و اصطلاحات معطوف به شخصیت؛ انسان‌ها در زندان عمدتاً موجوداتی می‌شوند غیرقابل پیش‌بینی با رفتارهای به‌شدت حسی و تحریک‌پذیر، چیزی ورای آنچه بسیاری از آنها در دنیای آزاد از خود بروز و ظهور داده اند. بسیاری از واژه‌ها و اصطلاحات کاربردی در زندان افزون بر اینکه از ملزومات زیستن در این محدودۀ منحصربه‌فردند، تحت تأثیر این مؤلفۀ شخصیتی زندانیان خلق و استعمال می‌شوند؛ برای نمونه آبجیش پارتی شه، بتی محمودی، بغدادش خرابه، خار داره، دختر سعدی و .... .

    3. واژه‌ها و اصطلاحات معطوف به قوانین، مقررات و مقتضیات رایج در زندان؛ یعنی قوانینی که توسط نهادهای رسمی قضایی تدوین شده و زندانیان در طول مدت حبس، مجبور و محکوم به رعایت آن قوانین هستند؛ از قبیل آزادی مشروط، بازپروری، تحت الحفظ، تخفیف مجازات و ... .

    4. واژه‌ها و اصطلاحات بدلی (نشانه‌ها)؛ یعنی واژگان و اصطلاحات رمزگونه یا بدلی عموماً در زندان‌ها توسط برخی زندانیان برای معرفی و تحلیل یا تقبیح و تشویق اعمال خلاف یا مغایر با هنجارها و قوانین رایج در زندان یا پنهان‌کاری اقداماتی که حضور و مداخلۀ عوامل غیرخودی در آن مطلوب به نظر نمی‌رسد، ساخته و کاربردی می‌شوند؛ از قبیل آپار شد، آجیل داد، آلبوم‌دار، اوضاع کابله و ... .

    5. واژه‌ها و اصطلاحات توصیفی؛ از مقضیات زندان است که زندانیان در مراودات روزانه بسیاری از توصیفات کلامی و استعاره‌های طنزآلود بهره می‌گیرند. این نوع خلق یا گزینش واژگان، مختص محدودۀ زندان نیست و بسیاری از آنها در فرهنگ عامۀ ایرانی به‌وفور دیده می‌شود؛ از قبیل آب رفت، افتاد تو تسبیح، بلبل تو گلوشه، خر تب می‌کنه و ... .

    6. مثل‌ها و بازی‌های کلامی؛ از نقاط مشترک بین فرهنگ عامه در ایران و فرهنگ زندان، کاربرد حداکثری امثال و بازی‌های کلامی است؛ از قبیل آشتی کنون دسمال گلی می‌خواد، نشینی تختی، می‌بینمیت به چشم اون وختی و ... .

    7. کنایه‌ها و متلک‌ها؛ استفاده از واژه‌ها و اصطلاحات کنایه‌آمیز از آنجا که در فرهنگ کلامی کاربردی دیروز و امروز ایرانیان جایگاه محکمی دارد، در خرده‌فرهنگ زندان هم برای ایجاد ارتباط بین اعضای اجتماع، سخت کارآمد است. در زندان اما عمدتاً زبان کنایه‌ها و متلک‌ها، بی‌رحمانه و نقادانه و هتاکانه است؛ از قبیل آنجلو، ادای تنگا رو درنیار، اسم شپشش منیژه‌اس، بخواب لحاف یخ کرد و .... .

    در این کتاب کوشیده شده با رعایت محدودیت‌های موجود، شمایی معقول و نزدیک به واقعیتی از پدیده‌ای فرداست و دور از ذهن اکثریت جامعه ارائه شود.

    گفتنی است در این کتاب تنها واژه‌ها و اصطلاحاتی گردآوری شده که در سطح زندان‌های مرجع (از بعد تولید و کاربردی کردن واژه‌ها و اصطلاحات) رایج یا پذیرفته شده‌اند و در مکالمات روزانۀ زندانیان سایر حوزه‌های جغرافیایی نیز به کار می‌روند یا می‌رفتند؛ از این‌رو لغات و اصطلاحات یا هر مؤلفۀ دیگر فرهنگی که مختص زندانی‌های نواحی‌اند، یا تنها مرتبط با لهجه‌ها و گویش‌های محلی‌اند و کاربردشان فقط در همان محدودۀ جغرافیایی است، نیامده‌اند.[۱]


    پانويس


    منابع مقاله

    پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها