عقود الدرر في تحقيق القول بالمهدي المنتظر
عقود الدرر في تحقيق القول بالمهدي المنتظر | |
---|---|
پدیدآوران | دحلان، احمد زینی (نویسنده)
سوری، محمد (مترجم) عسگری، مهدی (مترجم) |
ناشر | کتاب طه |
مکان نشر | قم |
سال نشر | 1400 |
شابک | 6ـ36ـ7260ـ622ـ978 |
کد کنگره | |
عقود الدرر في تحقيق القول بالمهدي المنتظر منسوب به احمد زینی دحلان ، تصحیح و ترجمه محمد سوری، مهدی عسگری؛ مدعای اصلی نویسنده در این کتاب آن است که ما با دوگونه مهدی مواجهایم: یکی مهدی منتظر که پیامبر وعدۀ ظهور او را در آخرالزمان داده است و دیگر مهدیان متعددی که در طول تاریخ ادعای مهدویت کردهاند.
گزارش کتاب
اندیشۀ منجی در طول تاریخ و در ادیان و مذاهب مختلف یکی از مسائلی است که بشر بدان پرداخته و از آن الهام گرفته است. این مسئله به شکلهای گوناگونی خود را نشان داده است؛ برای نمونه یهودیان در انتظار منجی خود به نام ماشیح هستند و زرتشتیان در انتظار سوشیانس، پدیدۀ منجی در جهان اسلام به صورت اندیشۀ «مهدویت» جلوه کرده است. مهدویت یعنی باور به اینکه در آخرالزمان یکی از فرزندان حضرت فاطمه(س) به نام مهدی قیام میکند و زمین را پس از آنکه از ظلم و ستم پرشده است نجات میدهد و عدل و داد را در سرتاسر زمین حاکم میکند.
عالمان بسیاری دربارۀ مهدی کتاب مستقل نوشتهاند یا در ضمن کتابهای خود به مسئلۀ مهدی پرداختهاند. در تولید ادبیات مهدویت همۀ مذاهب و طوایف اسلامی، از شیعه و سنی گرفته تا سلفی و صوفی و دیگر گرایشهای فکری مشارکت داشته و دارند و این خود اهمیت مسئلۀ مهدویت را در ذهن و ضمیر مسلمانان نشان میدهد و این کتاب یکی از حلقههای همان ادبیات است.
این کتاب با عنوان «عقود الدرر فی تحقیق القول بالمهدی المنتظر» (= رشتههای مروارید در بررسی باور به مهدی منتظر) نام دارد و در اواخر سال 1299 یا اندکی بعد از آن تألیف شده است. متأسفانه نویسنده در متن کتاب از خود نامی نبرده و در فهرستهای نسخههای خطی نیز به نام مؤلف تصریح نشده است؛ ولی بر اساس شواهدی میتوان گفت به احتمال بسیار قوی این کتاب نوشتۀ فقیه شافعی و مورخ مکه احمد زینی دحلان است. وی از سادات هاشمی و از فرزندان امام حسن مجتبی(ع) و در سال 1232 در شهر مکه به دنیا آمد و سالهای بسیار طولانی علوم اسلامی را از علمای مکه آموخت و در بسیاری از آن علوم صاحبنظر بود و حدود چهل اثر تألیف کرد که برخی از آن آثار به زبانهای دیگر از جمله فارسی نیز ترجمه شده است.
زینی دحلان افزون بر دانش بسیار در علوم اسلامی بهویژه فقه و تاریخ و نحو، از جوانی به تصوف پیوست و به سیروسلوک معنوی اشتغال داشت و چند اثر او دربارۀ تصوف یا مرتبط با آن است. او همچنین از مخالفان طرازاول وهابیت بود و در اینباره تلاش بسیار کرد و آثاری همچون «فتنة الوهابیة» را به رشتۀ تحریر درآورد. او در اواخر عمرش به مدینه رفت و در سال 1304 از دنیا رفت و در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد.
مدعای اصلی نویسنده در این کتاب آن است که ما با دوگونه مهدی مواجهایم: یکی مهدی منتظر که پیامبر وعدۀ ظهور او را در آخرالزمان داده است و دیگر مهدیان متعددی که در طول تاریخ ادعای مهدویت کردهاند. به نظر او تنها کسی که همۀ نشانههای مهدی بر او تطبیق میکند و ایمان به او واجب است و ما باید منتظرش باشیم، مهدی منتظر است که همنام پیامبر است و از فرزندان حضرت فاطمه زهرا و از سرزمین مکه ظهور میکند و ستمگران را شکست داده و زمین را پر از عدل و داد میکند.
به نظر نویسندۀ رساله، دیگر کسانی که ادعای مهدویت کردهاند یا دیگران آنها را مهدی دانستهاند، همۀ آنها مهدی به معنای عام کلمه هستند؛ ولی هیچکدام مهدی منتظر نیستند و نشانههای او را ندارند. بنابراین برخی از احادیث که نشانههای مهدی را میدهند، ولی با نشانههای مهدی منتظر تفاوت دارد، باید بر این مهدیان تطبیق کرد؛ مثلاً اینکه در برخی از احادیث آمده که مهدی از مغرب عربی ظهور میکند یا اینکه مهدی از نسل عباس است، مقصود یکی از همین مهدیهاست نه مهدی منتظر. نویسنده برای تأیید دیدگاه خود میگوید اولاً در این نظریه که میان مهدی منتظر و مهدیان دیگر تفاوت قائل است، تنها نیست و بین عالمان گذشته نیز برخی همین نظریه را پذیرفته بودند. دوم اینکه با این نظریه بسیاری از احادیث مهدویت که تفسیر صحیح برای آن وجود نداشت، تفسیر درستی پیدا میکند و با دیگر احادیث مهدویت سازگار میشود. سوم اینکه با این نظریه دیگر لازم نیست دهها نفر از بزرگان و پارسایان و دانشمندان اسلام را که یا خود ادعای مهدویت کردهاند یا دیگران آنها را مهدی دانستهاند، تکذیب کنیم و دروغگو بخوانیم؛ آنها انسانهای پاک و خیرخواه و عدالتطلبی بودند که تلاش کردند ظلم و ستم را از بین ببرند و عدالت و داد را به جای آن بنشانند.
نویسنده باور دارد خلافت عثمانی تا ظهور مهدی منتظر باقی خواهد ماند و خلفای عثمانی با افتخار تمام به یاری مهدی منتظر خواهند شتافت و همراه او جهاد خواهند کرد. او در اواخر کتاب خود سخنی طولانی از یکی از آثار ابن عربی به نام «الشجرة النعمانیة» نقل میکند که نشانههایی از حوادث آخرالزمان را توصیف میکند. نویسنده در شرح کلام ابن عربی، بسیاری از نامهای اشخاص و دیگر عناوین را به رمز بیان میکند و خود نیز تصریح دارد که این سخنان را نمیتوان آشکار گفت و خوانندۀ تیزهوش خودش با همین اشارههای رمزآلود باید به مطلب پی ببرد.
از این کتاب دو نسخه در دست است که نسخۀ متعلق به کتابخانۀ دانشگاه ریاض در این تصحیح به عنوان نسخۀ اساس استفاده شده است. افزون بر تصحیح کتاب، مطالب آن تا حد امکان تحقیق شده است؛ یعنی احادیث را به منابع احادیثی ارجاع داده شده و اشارهها و ارجاعات مؤلف در منابع اصلی یافت شده و نیز اعلام کتاب به اختصار در پاورقی معرفی گردیده است. همچنین در نهایت متن کتاب به زبان فارسی ترجمه شده تا خوانندگان فارسیزبان نیز از مطالب این کتاب بهرهمند شوند.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات