فرهنگ نوین گفتهها
فرهنگ نوین گفتهها | |
---|---|
پدیدآوران | دهگان، بهمن (نویسنده) |
ناشر | کتاب بهار |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | ۱۴۰۱ش |
شابک | 1ـ36ـ7067ـ622ـ978 |
کد کنگره | |
فرهنگ نوین گفتهها تألیف بهمن دهگان؛ عنوان این کتاب «فرهنگ نوین گفتهها»، اشاره به این دارد که بیش از دوسوم مطالب از گویندگان صدسال گذشته است؛ آنهایی که متعلق به سدههای پیشین است، گلچینی است از آنچه خوانندگان کمتر شنیده و خواندهاند؛ بنابراین نوعی تازگی و زیبایی بیان و ژرفای معنا در آنها وجود دارد.
ساختار
عنوان این کتاب «فرهنگ نوین گفتهها»، اشاره به این دارد که بیش از دوسوم مطالب از گویندگان صدسال گذشته است؛ آنهایی که متعلق به سدههای پیشین است، گلچینی است از آنچه خوانندگان کمتر شنیده و خواندهاند؛ بنابراین نوعی تازگی و زیبایی بیان و ژرفای معنا در آنها وجود دارد. شاید بتوان ادعا کرد این اثر یکی از پربارترین و کاملترین مجموعههاست به زبان فارسی از نغزترین گفتههای ایرانیان و گویندگان خارجی.
این فرهنگ دارای ویژگیهاست:
1. جامعیت و گستردگی موضوعات: ایران، ادبیات، هنر، اقتصاد، سیاست، روانشناسی، جامعهشناسی، فلسفه، دین، تاریخ، مسائل عصر جدید و بسیاری دیگر (حدود 550 عنوان)؛
2. دقت در گزینش گفتهها با توجه به معیارهایی چون کوتاه و موجزبودن، غنای معنا، زیبایی بیان، تازگی و طراوت؛
3. توجه و نظر به رخدادها و موضوعات جدید، مانند اینترنت، شبکههای اجتماعی، جهانیشدن، تروریسم و ویروس کرونا؛
4. برای نخستین بار شمار فراوان گفتههای ایرانیان؛
5. ذکر مآخذ تا آنجا که مقدور یا در دسترس بوده است؛
6. ثبت تاریخ زمان نگارش در مورد برخی گفتهها؛
7. تنظیم الفبایی گفتهها بر اساس عنوان موضوعات و نام گویندگان؛
8. ارجاعات برای یافتن سریع و آسان موضوعات مرتبط؛
9. ضبط صحیح نام گویندگان و شکل درست گفتهها در مواردی که ابهام و ناروشنی وجود داشته است.
ضبط پارهای از جملات به شکل گفتاری (محاورهای) بوده است؛ چراکه هم وفاداری به متن اصلی حفظ شده باشد و هم خواننده متوجه باشد که آن گفته نقلی است از داستان یا نمایشنامه یا فیلم، و نه لزوماً نظر نویسنده.
دربارۀ «کشور» در این کتاب آمده است:
هر کشوری باید حوادث تاریخی مهمی را از سر گذرانده باشند تا دارای شعوری شود که بتواند پدیدآورنده اندیشهای جهانی شود (اومبرتو اکو).
مردم هر کشوری، به طور طبیعی و ناخودآگاه، شاعر یا نویسنده یا کتابی را به عنوان نماد ملی خود بر میگزینند که شباهتی به آنان ندارد (خورخه لوئیس بورخس).
آنچه کشورها را به حرکت وا میدارد، امید اجتماعی است (ریچارد رورتی).
یکی از راههای شناخت یک کشور این است که بدانی آدمها آنجا چطور میمیرند (آلبر کامو).
یا دربارۀ «زندگی» آمده است:
تا آمدیم زندگی را بیاموزیم، دیگر دیر شده بود (تئودور آدورنو).
زندگی دریایی است، باید توی آن شناور شد (احمد آقایی، ۱۳۶۳).
زندگی یعنی دوستداشتن (اصغر الهی، ۱۳۵۲).
زندگی چیزی نیست جز سایه رویایی کوتاه (اومبرتو اکو).
زندگی میگوید اما باید زیست (مهدی اخوان ثالث).
برای زندگی، هم کینه هم محبت، هم دوستی هم دشمنی همهاش باهم لازم است (صادق چوبک).
در زندگی آنچه زود از دست میرود، خود زندگی است (بهرام بیضایی ۱۳۴۱).
زندگی از هر چیزی قویتر است (بهرام صادقی ۱۳۳۹).
زندگی حاصل جمع عمر گذشته و عمر نگذشته است (پرویز شاپور ۱۳۶۶).[۱]
پانويس