آرمان ایرانشهر: گزیده‌ای از مقالات حسین کاظم‌زاده ایرانشهر

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    آرمان ایرانشهر: گزیده‌ای از مقالات حسین کاظم‌زاده ایرانشهر
    آرمان ایرانشهر: گزیده‌ای از مقالات حسین کاظم‌زاده ایرانشهر
    پدیدآورانکاظم‌زاده ایرانشهر، حسین (نویسنده) مقیمی‌زاده، محمدمهدی (محقق)
    ناشرجهان کتاب
    مکان نشرتهران
    سال نشر1401
    شابک1ـ49ـ8967ـ600ـ978
    کد کنگره

    آرمان ایرانشهر: گزیده‌ای از مقالات حسین کاظم‌زاده ایرانشهر تألیف حسین کاظم‌زاده ایرانشهر به کوشش محمدمهدی مقیمی‌زاده؛ مقالاتی که در این کتاب آورده شده، متعلق به مجلۀ «ایرانشهر» و دورۀ خاصی از زندگی فکری کاظم‌زاده و همچنین تاریخ ایران است. این دوره به طور مشخص دورۀ گذار از سلطنت قاجاریه به عصر پهلوی است. ایرانشهر در این دوره همچون اغلب روشنفکران هم‌روزگارش، بر حرکت پرشتاب ایران در مسیر تجدد تأکید داشت و تغییرات و اصلاحات معینی را در این راه لازم می‌دانست.

    ساختار

    کتاب از ده مقاله تشکیل شده است.

    گزارش کتاب

    مقالاتی که در این کتاب آورده شده، متعلق به مجلۀ «ایرانشهر» و دورۀ خاصی از زندگی فکری کاظم‌زاده و همچنین تاریخ ایران است. این دوره به طور مشخص دورۀ گذار از سلطنت قاجاریه به عصر پهلوی است. ایرانشهر در این دوره همچون اغلب روشنفکران هم‌روزگارش، بر حرکت پرشتاب ایران در مسیر تجدد تأکید داشت و تغییرات و اصلاحات معینی را در این راه لازم می‌دانست. روشنفکرانی چون تقی‌زاده و ایرانشهر را می‌توان بانیان اندیشۀ اصلاحات حکومتی در ایران دانست؛ چنان‌که دست‌کم بخش مهمی از اندیشه‌های آنها در دورۀ پهلوی اول در دستور کار قرار گرفت و تا حد زیادی تحقق یافت.

    همان‌طور که ایرانشهر در ابتدای مقالۀ «انقلاب و تربیت اجتماعی» اشاره کرده است، اندیشۀ انقلاب در سر بسیاری از روشنفکران، شاعران و روزنامه‌نگاران ایرانی آن دوره غوغا می‌کرد. به نظر می‌رسد او در مقالاتش بیشتر به انقلاب فکری پرداخته و نمود اصلی آن را در نظام فرهنگی کشور دانسته است. با این حال در مجلۀ او مطالب در باب انقلاب سیاسی و به‌ویژه در حمایت از شعار نافرجام جمهوریت کاملاً مشهود است.

    ملی‌گرایی که یکی از محورهای اصلی تجدد در ایران بوده است، بارزترین ویژگی اندیشۀ ایرانشهر به شمار می‌آید. در مطالب ملی‌گرایانۀ او طیف متنوعی از اندیشه‌های مرسوم این جریان فکری از اصلاح نژادی و پرورش «نژاد نو» گرفته تا مفهوم «روح ملی» دیده می‌شود.

    در نگاه اول ممکن است گرایش ایرانشهر ملی‌گرا و متجدد به‌نوعی عرفان عملی در دو دهۀ پایانی زندگی عجیب بنماید؛ با این حال با تأمل در همین مقالات برگزیدۀ او می‌توان رگه‌هایی از نگاهی عرفانی را به‌روشنی مشاهده کرد. نگاه رمانتیک او به مفهوم ملیت، تأکیدش بر معنویت و دین و اخلاق، گرایش او به آنچه «فلسفۀ توحید» می‌خواند و آن را آمیزه‌ای از ترقیات غرب و معنویات شرق می‌داند و ارجاعات مکررش به اندیشه‌مندانی چون امرسوم و شیللر، شاید جلوه‌هایی از درون شوریده و نگاه عارفانۀ او به شمار آید.

    سه مقالۀ نخست این کتاب از سال اول مجلۀ «ایرانشهر» انتخاب شده و مانند دیگر مقالات این سال فاقد امضاست؛ اما با توجه به شواهد موجود از جمله ذکر نام کاظم‌زاده ایرانشهر به عنوان «نگارنده و مدیر» در سرلوحۀ مجله و همچنین محتوا و سبک مقالات، به ظن قوی آنها را نیز باید به قلم خود ایرانشهر دانست.[۱]


    پانويس


    منابع مقاله

    پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها