ترجمۀ شرح قطبالدین محمود شیرازی بر حکمة الاشراق سهروردی
ترجمۀ شرح قطبالدین محمود شیرازی بر حکمة الاشراق سهروردی تألیف مسعود انصاری؛ شرح شیخ قطبالدین بر «حکمة الشراق» شیخ شهابالدین سهروردی گرچه نخستین شرح نیست، مهمترین، روشمندترین و روشنگرترین شرح آن است.
ترجمۀ شرح قطبالدین محمود شیرازی بر حکمة الاشراق سهروردی | |
---|---|
پدیدآوران | قطبالدین شیرازی، محمود بن مسعود (نویسنده) انصاری، مسعود (مترجم) |
ناشر | مولی |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | ۱۴۰۲ش |
شابک | 0ـ197ـ339ـ600ـ978 |
موضوع | فلسفه اسلامی,Islamic philosophy |
کد کنگره | BBR۷۴۶/ح۷ق۶ ۱۴۰۲ |
ساختار
کتاب با مقدمۀ مترجم و مقدمۀ قطبالدین شیرازی آغاز میشود، سپس شرح مقدمۀ حکمة الاشراق آورده شده و در ادامه دو بخش و هر بخش با گفتارهایی تقسیم شده است.
گزارش کتاب
قطبالدین محمود بن ضیاءالدین، مسعود بن مصلح شیرازی ملقب به «ابیالثناء الشیرازی» (633 ـ 710 ق) دانشمند، شاعر، ریاضیدان، پزشک، فیزیکدان، موسیقیشناس، فیلسوف و عارف، یکی از مشهورترین شخصیتهای علمی قرن هفتم و هشتم در ایران و جهان اسلام است. بیشتر حکیمان و فاضلان، از جمله فیلسوف نامی ملاصدرای شیرازی از او به «شارح علامه» و «علامۀ شارح» یاد کردهاند؛ چنانکه پس از او بسیار او را بزرگ داشتند و لقب علامه برای او خاص شده بود. پدرش در شیراز طبیب بود، او دانش طب و نیز علوم عقلی و فقه و تفسیر و نحو را در آنجا آموخت، سپس به بغداد و شام و مصر سفر کرد؛ آنگاه در تبریز سکونت گزید و عهدهدار منصب قضا در سیواس و ملطیه شد. علوم مختلف را خوب میدانست و دروس را نیکو تدریس میکرد.
قطبالدین شیرازی آثار بسیاری را نگاشته است؛ از جمله: شرح حکمة الاشراق، فتح المنان فی تفسیر القرآن، مصباح المفتاح فی البلاغة، درة التاج لغرة الدباج، التبصرة فی الهیئة، الحواشی القبطیة، رسالة فی البرص، شکوک تکرار الکائنات و....
شرح شیخ قطبالدین بر «حکمة الشراق» شیخ شهابالدین سهروردی گرچه نخستین شرح نیست، مهمترین، روشمندترین و روشنگرترین شرح آن است. در فرازی از مقدمهای که او بر شرح خود نوشته است، هدف و روشش را کاملاً توصیف میکند: «این بنده نپسندیدم که این شگفتیها و زیباییهایی که در حکم مغزای دانش و حکمت و چکیدۀ سیروسلوک است، زیر پردهای از ایهام و نهفته از افهام بماند، در نتیجه صلاح دیدم به گونهای آن را شرح کنم که دشواری لفظ از بین برود و نقاب از چهرۀ معانی برافتد و در آن به حل الفاظ و توضیح معانی بسنده کردهام و با گشودن ترکیبات و تنقیح مبانی، کوشیدهام مباحثش را بهروشنی بیان کنم و همچنین تلاش کردهام قواعدش را گزارش دهم و اصولش را بیان و مقاصدش را شرح کنم و فایدههای فراوانش را معلوم دارم و خلاصه و معجزش را بسط دهم و گره از پیچیدگیهایش بگشایم و مرسلات و معانی گریزپایش را در بند کشم و مجملش را تفصیل دهم و در این کار، بیشتر از دیگر تأۀیفات و شروح تألیفات او بهره میگیرم...». بهواقع هم شیخ قطبالدین به آنچه در مقدمه گفته است، حتی فراتر عمل کرده و و شرح او بهمثابۀ چراغی برای گوهر معانی و معارف بیانشده در حکمة الاشراق است.
شرح قطبالدین شیرازی به مثابه چراغی برای گوهر معانی و معارف بیان شده در «حکمة الإشراق» است. او از رموز پرده برداشته و نهفتهها را پدیدار و نمایان ساخته و واژگان و اصطلاحات دشواریاب را شرح داده و گره از پیچیدگیها گشوده و نکتههای بایسته را بیان کرده و با صید صدف درّ معانی، آن را با شرح و بیانی آشکار و هویدا عرضه میدارد و در شرح از آوردن اصطلاحات و عبارات دشوار میپرهیزد و آنچه را که بایستۀ شرح است، ذکر میکند و حشوی در شرح او ملاحظه نمیشود.
قطبالدین شیرازی برخلاف ملاصدرا و شهرزوری که گاه با ماتن اختلاف دارند و حتی ملاصدرا بسیاری از تعلیقات را بر شرح قطبالدین نوشته و اشتباهات ماتن یا شارح را از نگاه خویش بازگفته و ضد آن استدلال کرده است، اما قطبالدین اصولاً تنها شرح کرده است؛ چنانکه برای نمونه در باب تناسخ ضمن بیان باور نحلههای مختلف و نظر مصنف، نظر خود را ابراز نمیکند و به داوری نمینشیند.
در این ترجمه نیز نظر به همین روش، عین متن عربی «حکمة الاشراق» آورده شده و واژه، اصطلاح یا عبارت به اختلاف موارد، عیناً ترجمه شده است و پس از آن ترجمۀ شرح آورده شده است.[۱]
پانويس