ادبیات، فرهنگ و جامعه: دربارۀ ادبیات فارسی معاصر
ادبیات، فرهنگ و جامعه: دربارۀ ادبیات فارسی معاصر گردآوری و ترجمۀ مسعود فرهمندفر؛ مقالات این کتاب هر کدام به گونهای به بررسی ادب فارسی معاصر در بافت فرهنگی و اجتماعی آن میپردازد.
ادبیات، فرهنگ و جامعه: دربارۀ ادبیات فارسی معاصر | |
---|---|
پدیدآوران | [[]] (نویسنده)
[[]] (محقق) [[]] (مترجم) |
ناشر | مروارید |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1401 |
شابک | 9ـ008ـ324ـ622ـ978 |
کد کنگره | |
ساختار
کتاب از 9 مقاله از 9 نویسنده تشکیل شده است. عناوین مقالات و نویسندگان آن عبارتند از:
جریانهای معاصر در شعر فارسی/ احمد کریمی حکاک
نهاد ادبیات فارسی و تبارشناسی سبکشناسی بهار/ ولی پرخاشاحمدی
سه ترانه برای ایران: جنسیت و تعهد اجتماعی در شعر پروین اعتصامی، فروغ فرخزاد و سیمین بهبهانی/ مارتا سیمیدچیوا
خوانشی پسااستعماری از رمانهای سیمین دانشور: قلمروهای مادی و معنوی در سووشون، جزیرۀ سرگردانی و ساربان سرگردان/ رضی احمد
«کشتۀ عشق»: بازخوانی میرزادۀ عشقی، شاعری در جستجوی تجدد/ سحر علامهزاده
«چه در نام نهفته است»: نیما و شوق تغییر/ احمد کریمی حکاک
تصویری از مطرودان ملت در خانه سیاه است/ نسرین رحیمیه
قیصر امینپور و شعر دفاع مقدس/ نرگس فرزاد
علل اجتماعی و پیامدهای فرهنگی استفاده از Farsi به جای Persian/ کامران تلطف
گزارش کتاب
اینکه ادبیات بازتابی از جامعه و وضع آن است، واقعیتی است پذیرفته شده. ادبیات در خلأ به وجود نمیآید و هیچ نویسندهای نیز بیتأثیر از اوضاع زمانهاش نیست. بخش زیادی از هر کتاب را نویسندۀ آن نمینویسد، بلکه دنیایی مینویسد که نویسنده در آن میزید. اما همین نویسندگان میتوانند با ارائۀ تصویرهایی از کنشهای انسانی در جامعه، ما را پیوسته به یاد وظیفۀ مهم انسانبودن بیندازند. البته کیفیت این تصویرها به کیفیت ذهن بازتابدهنده و سپس دریافتکنندۀ آنها نیز بستگی دارد. خوانندگان نیز مشتاق هستند دربارۀ مردم و جوامع و فرهنگهای گوناگون بدانند و بخوانند.
ادبیات زمانی که کارکردی آشکارا اصلاحگرانه دارد، نقصها و بدیهای جامعه را آیینهوار بازتاب میدهد و خوبیهای مردمان را نیز پررنگ میسازد؛ زمانی هم که این کارکرد را در اولویتش ندارد، به اشاره و تلویح بسنده میکند. میتوان گفت ادبیات در جامعه شکل میگیرد و به آن شکل میدهد. با مطالعۀ ادبیات یک جامعه میتوان دربارۀ برخی ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی آن جامعه نکاتی را آموخت. نقد جامعهشناختی آثار ادبی نیز همین مطلب مهم یعنی رابطۀ دوسویۀ ادبیات و جامعه را مدنظر قرار دارد.
مقالات این کتاب هر کدام به گونهای به بررسی ادب فارسی معاصر در بافت فرهنگی و اجتماعی آن میپردازد. در نخستین مقاله نویسنده به جریانهای معاصر در شعر فارسی پرداخته است. در نوشتار دوم نویسنده به تبارشناسی کتاب «سبکشناسی بهار» میپردازد و میگوید جایگاه مثالزدنی این کتاب بر شناخت تأثیرات و دستاوردهای رشتهای یا نهادی آن استوار است؛ زیرا «سبکشناسی» بیش از آنکه متنی دربارۀ سبکشناسی زبان فارسی باشد، تاریخچۀ مبسوطی از نثر ادبی فارسی است و از این منظر مداخلهای مهم در تاریخنگاری ادب فارسی به شمار میآید.
در سومین نوشتار این کتاب نویسنده جنسیت و تعهد اجتماعی را در شعر پروین اعتصامی، فروغ فرخزاد و سیمین بهبهانی بررسی میکند و دلایل اعتبار و قبول عامیافتن این سه شعر را روشن میکند. نویسنده شعرها را در بافت تاریخی زمان نگارش آنها قرار میدهد و میگوید این آثار بازتابیاند از نگاه زنان به کنشگریشان در مقام شهروند و نقششان در مقام فعالان اجتماعی در مقطعی مهم از تاریخ معاصر ایران.
رضی احمد در چهارمین نوشتار این کتاب بازنمود ملیگرایی در آثار برجستۀ سیمین دانشور بررسی میکند. سحر علامهزاده در نوشتار پنجم به تحلیل برخی اشعار میرزادۀ عشقی شاعر پرشور ملیگرا میپردازد. کریمی حکاک در نوشتار ششم با بهرهگیری از روششناسی عینی، رویدادهای زندگی شاعر را در بافت وسیعتر اجتماعی و سیاسی میسنجد و شرحی راهگشا از زندگی، آثار و نقش او در پیشرفت شعر نو به دست میدهد.
در نوشتار هفتم کتاب مستند ژرفبینانۀ فروغ فرخزاد دربارۀ جذامیان (1341) موضوع بحث و بررسی قرار گرفته است و دربارۀ مفاهیم خویشتن، خانه و هویت تأمل شده است. خانم فرزاد در نوشتار هشتم کتاب به پیدایی شعر دفاع مقدس و بررسی سیر تحول شعر قیصر امینپور میپردازد. در آخرین نوشتار این کتاب کامران تلطف به این مسئلۀ مهم میپردازد که چرا جایگزینی farsi به جای Persian رخ میدهد؟ چه کسانی در آن نقش دارند؟ و اینکه ابعاد منفی این جایگزینی چیست؟[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات