جایگاه علمی طبری در تاریخ‌نگاری اسلامی

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    جایگاه علمی طبری در تاریخ‌نگاری اسلامی
    جایگاه علمی طبری در تاریخ‌نگاری اسلامی
    پدیدآورانتکمیل‌همایون، ناصر (نویسنده)

    [[]] (محقق)

    [[]] (مترجم)
    ناشردفتر پژوهش های فرهنگی
    مکان نشرتهران
    سال نشر1402
    شابک7ـ575ـ379ـ964ـ978
    کد کنگره

    جایگاه علمی طبری در تاریخ‌نگاری اسلامی تألیف ناصر تکمیل‌همایون از سوی دفتر پژوهش های فرهنگی چاپ و منتشر شده است. طبری اصالت از طبرستان و ری داشت؛ اما در بغداد نشو و نما یافت. در این شهر تاریخی از مدت‌ها قبل زمینه‌هایی برای پرورش او و صدها پژوهشگر نکته‌یاب و تلاش‌گر دیگر در بسیاری از رشته‌های علمی فراهم بوده است.

    ساختار

    کتاب حاضر در ۴ فصل به زمینه های فرهنگی و اجتماعی تاریخ نگاری اسلامی، زندگی نامه علمی و فرهنگی طبری؛ تاریخ نگاری طبری و تاریخ نگاری بعد از طبری می پردازد.

    گزارش کتاب

    ابوجعفر محمد بن جریر طبری، امام‌المورخین یکی از چهره‌های درخشان تمدن و معارف اسلامی است که به‌حق نامش در جهان تاریخ و تاریخ‌نگاری جاودانه شد. اثر گرانبهای او به نام «اخبار الرسل والملوک» روشنگر فصل‌هایی از زندگی گذشتۀ انسان و سرمشق بسیاری از مورخان در قرن‌های متمادی بوده است.

    طبری اصالت از طبرستان و ری داشت؛ اما در بغداد نشو و نما یافت. در این شهر تاریخی از مدت‌ها قبل زمینه‌هایی برای پرورش او و صدها پژوهشگر نکته‌یاب و تلاش‌گر دیگر در بسیاری از رشته‌های علمی فراهم بوده است. نخستین فصل کتاب به شناخت این توانمندی فرهنگی در امر تاریخ‌نگاری اختصاص دارد.

    بدیهی است که حیات علمی طبری ویژگی‌هایی دارد. او در جایگاه یک انسان مسلمان و ایرانی در بطن فرهنگ جدید و جهان‌گستر اسلامی با داشتن خصیصه‌های قومی و خاندانی و شخصی در موقعیت‌های اجتماعی و آموزشی، بالندگی و توانمندی یافته است. آشنایی با تحصیلات و تألیفات گرانبها و ماندگار او که «برآمد فرهنگی» هویت شخصی طبری و برخورد آن با کانون‌های علمی رو به گسترش زمان اوست، فصل دوم این کتاب را شکل می‌دهد.

    ابوجعفر در مجموعۀ فرهنگ عالم اسلام همانند اکثر برآمدگان آن فرهنگ و تمدن تاریخی به عامیت علم و بعدهای چندگانه اما وحدت‌پذیر آن آگاهی داشت و در زمینه‌هایی چون فقه و تفسیر و حدیث و ادب و جز اینها طبع‌آزمایی کرده است. آنچه در فصل سوم این کتاب آمده است، علم تاریخ یا به زبان دیگر مورخ‌بودن طبری است که با تحلیل کتاب «تاریخ الرسل والملوک» روش محتوا و برداشت و منابع و موضع‌گیری‌های آن در زمینه‌های گوناگون پژوهش شده است.

    در فصل چهارم تاریخ‌نگاری پس از طبری و اثراتی که او مستقیم و غیرمستقیم بر مورخان مسلمان اعم از عربی‌نویسان، فارسی‌نویسان و ترکی‌نویسان، حتی اردونویسان در طی تاریخ یک‌هزارساله باقی گذاشت، پرداخته شده است. البته در این بخش بر آثار دو تن از این مورخان یعنی ابن‌اثیر و ابن‌خلدون که متعلق به دورۀ اول تاریخ‌نگاری اسلامی هستند، تأکید می‌شود. همچنین از تلاش‌های مورخان سده‌های پس از طبری در پیداکردن جایگاه علمی تاریخ‌نگاری در سلسله‌مراتب علوم در عالم اسلام سخن به میان آمده است.

    سخن پایانی اشاره‌ای مجدد به جایگاه علم تاریخ پیش از طبری و نقش مؤلف «تاریخ الرسل والملوک» در تاریخ‌نگاری عالم اسلام است. در این مقوله افزون بر شناخت دورۀ فترت تاریخ‌نگاری اسلامی که با پاره‌شدن پیوندهای اجتماعی جوامع اسلامی و فروریختگی فرهنگ گستردۀ جهان اسلام به وجود آمد، سخن به زمانی می‌رسد که خودیابی‌ها و خودآیی‌های فرهنگی روشنگران مسلمان، عصر تاریخ‌نگاری جدید را بر اساس علم و روش‌های عینی پدید آورد.[۱]


    پانويس


    منابع مقاله

    پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها