نسبنامه شاه عالمپناه شاه طهماسب صفوی، دیوان مظلوم شیرازی
نسبنامۀ شاه عالمپناه (شاه طهماسب صفوی: 930 ـ 984)، دیوان مظلوم شیرازی تألیف مظلوم شیرازی، به کوشش رسول جعفریان؛ این دیوان که نه دیوان، بلکه یک کتاب دربارۀ تاریخ معنوی و ولایی صفویه است، نشان از تسلط شاعر بر معارف صوفیانه و ارادت او به خاندان و خانقاه صفوی است. او از آنچه در این دوره در باب نسب صفویه و اخبار خاندان آنان شهرت داشت، باخبر بوده و همۀ اجداد او را بسان همان نسبنامههای رایج شناختهشده در آن زمان آورده است.
نسبنامۀ شاه عالمپناه (شاه طهماسب صفوی: 930 ـ 984)، دیوان مظلوم شیرازی | |
---|---|
پدیدآوران | شیرازی، مظلوم (نویسنده) جعفریان، رسول (مصحح) |
ناشر | مورخ |
مکان نشر | قم |
سال نشر | ۱۴۰۲ |
شابک | 2ـ87ـ6300ـ622ـ978 |
کد کنگره | |
ساختار
کتاب باببندی و فصلبندی ندارد؛ اما درمجموع میتوان آن را در این چند بخش دانست:
ـ ستایش خداوند، مناجات و عذر تقصیرات، ستایش رسول (ص)، امیرالمؤمنین و دوازده امام (ع)؛
ـ بیان مناقب حضرت امامزاده علی بن حمزه در شیراز همراه با ستایشی از شاه طهماسب، اظهار ارادت به او، ولایتنامۀ حضرت امامزاده علی حمزه؛
ـ بیان دلیل سرودن نسبنامه و بیان مناقل اولیاء الصفویه از طهماسب به بالا تا برسد به اجداد صفویه تا امام کاظم (ع) و از آنجا تا رسول خدا (ص)؛
ـ سلوک منهاج و توصیههای اخلاقی و شرحی دربارۀ تاجگذاری؛
ـ خاتمه در اظهار عقیده که در آن بر تولی و تبری تأکید میکند.
گزارش کتاب
نسبنامه عنوانی کلی است که میتواند دربرگیرندۀ نسبنامۀ یک خاندان، متمرکز بر روی یک شخص با خاندانش یا حتی عنوانی نیمهتاریخی ـ نسبی برای بیان زندگینامۀ پیامبر یا امامان و دیگران باشد. دربارۀ صفویان آثاری با عنوان نسبنامه، ولایتنامه یا شجرهنامه، شرحی از تاریخ رجال خاندان ـ خانقاه صفوی با رویکرد شرححالنگاری صوفیانه است. در اینگونه متنها، نسبنامه در قالب نوعی ادبیات اولیاءنگاری است که ضمن بیان شرححال و بیان فضایل و مشایخ و بزرگان خاندان ـ خانقاه، آنان را به زمان حاضر و شاه عصر پیوند میدهد. آنچه دربارۀ صفویه بهویژه پس از حیدر و اسماعیل اول تازگی دارد، تبدیل تدریجی رویکرد صوفیانه به پادشاهی است. این نسبنامه به صورت منظوم با 1142 بیت در همین چارچوب است.
دربارۀ نام و نسب شاعر، تنها این مشخص است که تخلص او «مظلوم» بوده و این مثنوی با عنوان «نسبنامۀ شاه عالمپناه» در عهد طهماسب اول و برای او، به احتمال زیاد در شیراز سروده است. وی در این متن از شهرهای اردبیل و شیراز یاد میکند؛ اما دربارۀ شیراز و مزار امامزاده علی به حمزه توجه ویژهای میکند و حتی جزئیاتی از بنای آن مزار به دست داده است؛ درواقع بخشی از این نسبنامه، در مناقب و نیز در ولایتنامۀ این امامزاده سروده شده است که در برابر تمام متن، مفصلتر است.
تخلص «مظلوم» در انتهای بیشتر اشعار با عنوان موضوع خاصی آمده است و درواقع فصلهای نسبنامه است؛ بنابراین اینکه این اثر «دیوان مظلوم» نامیده شود، با نوعی تسامح رواست؛ هرچند خودش نام نسبنامه روی این منظومه گذاشته است و شرحی هم دربارۀ علت نگارش آن آورده است.
این دیوان که نه دیوان، بلکه یک کتاب دربارۀ تاریخ معنوی و ولایی صفویه است، نشان از تسلط شاعر بر معارف صوفیانه و ارادت او به خاندان و خانقاه صفوی است. او از آنچه در این دوره در باب نسب صفویه و اخبار خاندان آنان شهرت داشت، باخبر بوده و همۀ اجداد او را بسان همان نسبنامههای رایج شناختهشده در آن زمان آورده است. در این هم که این منظومه برای شاه طهماسب سروده شده است، تردیدی نیست.
این نسبنامه هرچند در صورت کتاب «نسب» ارائه شده است، ستایشنامهای مذهبی از دین، مذهب تشیع و بروز و ظهور آن در سلسلۀ صفوی بهمثابۀ اولیاء است. شاید بتوان گفت افزون بر نسبنامه، عنوان «ولایتنامه» را هم میتوان بر آن اطلاق کرد. البته که این دین چنانکه شاعر مکرر اشاره میکند، ارزشهای اخلاقی هم دارد که شاعر در جایجای از آنها یاد کرده است؛ اما این ولایت صوفیانه ـ شیعی است بر محور شاهان صفوی، اصل و ساختار این کتاب را شکل میدهد. بر اساس شجرهنامۀ شناختهشده این دوره، این شاهان از طریق نسبی که دارند به امامان میرسند و البته از نظر شیخوخیت و مرشدی در تصوف، بر محور همان سلسله مشایخ خانقاه صفوی است که از اسماعیل و حیدر و جنید تا امام کاظم (ع) ادامه مییابد. بخش قابل توجهی از نسبنامه در مدح طهماسب، شاه اسماعیل، حیدر، جنید، شاه ابراهیم، خواجه علی، صدرالدین و شیخ صفی تا برسد به سیدابوالقاسم حمزة بن موسی بن جعفر و از آنجا تا امامان و پیامبر است.
نسخۀ این کتاب شامل 67 فریم و درمجموع 134 صفحه است. نسخۀ کتاب به شمارۀ 3427 در کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران نگهداری میشود. [۱]
پانويس