حیات علمی نیشابور در قرن‌های سوم تا ششم هجری

    از ویکی‌نور
    حیات علمی نیشابور در قرن‌های سوم تا ششم هجری
    حیات علمی نیشابور در قرن‌های سوم تا ششم هجری
    پدیدآورانالفاجالو، محمد (نویسنده)

    کرمی، میثم (مترجم) ده‌پهلوان، طلعت (مترجم)

    کاظمی‌تبار، محمدعلی (مترجم)
    ناشرنگاه معاصر
    مکان نشرتهران
    سال نشر۱۴۰۲
    شابک9ـ217ـ290ـ622ـ978
    کد کنگره

    حیات علمی نیشابور در قرن‌های سوم تا ششم هجری (290 ـ 548ه/ 901 ـ 1153م) تألیف محمد الفاجالو؛ ترجمه میثم کرمی، طلعت ده‌پهلوان، محمدعلی کاظمی‌تبار ؛ در این کتاب به حیات علمی نیشابور در بازۀ زمانی سال‌های 290 تا 548 قمری پرداخته شده است و به موضوع تأثیرگذاری آن بر اوضاع سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و دینی و نتیجۀ ارتباط میان این موارد با یکدیگر پرداخته شده است؛ امری که تأثیر روشن و آشکاری بر سیر حیات علمی گذاشت و در ظهور تعداد زیادی از پیشگامان علم در زمینۀ مطالعات شرعی و لغوی و نحوی و مطالعات انسانی و علمی صِرف نمود پیدا کرد.

    ساختار

    کتاب از چهار فصل تشکیل شده است.

    گزارش محتوا

    بررسی حیات علمی مسلمانان از مهم‌ترین زیرشاخه‌های مطالعات تاریخی و تمدنی به شمار می‌آید که در پی بیان نشاط علمی و فکری موجود در میراث اسلامی است؛ نشاطی که در تلاش علمای مسلمان و نقش آنها در پیشرفت علمی و تأثیر آن بر زندگی انسان به طور عام و میراث اسلامی به طور خاص نمود می‌یابد. بسیاری از سرزمین‌ها و شهرهای اسلامی نقش برجسته و ممتازی در تمدن و پیشرفت‌های علمی داشته‌اند که به دلایلی مورد توجه جدی محققان و پژوهشگران قرار نگرفته‌اند؛ از جملۀ این موارد می‌توان به طور خاص به نیشابور و به شکل عام به اقلیم خراسان اشاره کرد.

    نیشابور طی قرن‌هایی که از تاریخ اسلامی آن می‌گذرد، از جملۀ مهم‌ترین و برجسته‌ترین مراکز علمی بین شهرهای خراسان بوده است. علما این شهر را به «مدینة العلم» توصیف کرده‌اند که محل روی‌آوردن علمای مشهور مسلمان بوده و به واسطۀ نشاط علمی و فکری و متمدنانه‌اش، از دیگر شهرهای خراسان متمایز بوده است. البته این شاخصه‌ها به لطف تلاش‌های فراوان حاکمان، دانشمندان، بزرگان و فضلای نیشابور به دست آمده است؛ کسانی که تأثیر روشن و آشکاری بر شکل‌گیری تاریخ این منطقه و روند تاریخی آن داشته‌اند، به واسطۀ دولت‌های کوچکی که طی این دوره و به شکل متناوب حاکم آنجا بودند؛ دوره‌ای که مذهب اهل سنت و جماعت، مذهب رسمی حکومت بود؛ یعنی از زمانی که پایتخت خراسان توسط طاهریان از مرو به نیشابور منتقل شد و پس از آن نیشابور از لحاظ سیاسی و اقتصادی به یکی از مهم‌ترین شهرهای شرق اسلام تبدیل شد. اما از جنبۀ علمی، فرهنگی و فکری نیز همتایی قوی برای مشهورترین شهرهای اسلامی در شرق و غرب به شمار می‌آمد و با وجود درگیری‌های مذهبی که گاهی در آنجا اتفاق می‌افتاد، این شهر جلوۀ قلعه‌ای امن و محکم و پناهگاهی مطمئن برای مذهب اهل سنت بود و علمای اهل سنت و جماعت نقش برجسته‌ای در پرداختن به جریان‌های فکری و اعتقادات ضاله داشتند.

    در این کتاب به حیات علمی نیشابور در بازۀ زمانی سال‌های 290 تا 548 قمری پرداخته شده است و به موضوع تأثیرگذاری آن بر اوضاع سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و دینی و نتیجۀ ارتباط میان این موارد با یکدیگر پرداخته شده است؛ امری که تأثیر روشن و آشکاری بر سیر حیات علمی گذاشت و در ظهور تعداد زیادی از پیشگامان علم در زمینۀ مطالعات شرعی و لغوی و نحوی و مطالعات انسانی و علمی صِرف نمود پیدا کرد.

    مقدمۀ کتاب دربرگیرندۀ اهمیت موضوع و ذکر مهم‌ترین منابع مادۀ علمی تحقیق است؛ اما پیش‌گفتار به قلمرو جغرافیایی نیشابور و مهم‌ترین شهرهای آن می‌پردازد؛ همچنین مروری کلی بر مهم‌ترین مظاهر حیات علمی در نیشابور تا سال 290 قمری دارد. فصل اول شامل اوضاع سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و دینی نیشابور و تأثیر آن بر حرکت علمی است.

    فصل دوم کتاب از عوامل شکوفایی حرکت علمی در نیشابور سخن می‌گوید که دربرگیرندۀ شش عامل است: عامل نخست به اهتمام و توجه امرا و حکام و سهم آنها در پویایی حرکت علمی ارتباط دارد. عامل دوم دربرگیرندۀ توجه و اهتمام وزرا و اعیان و نقش آنها در پویایی حرکت علمی است. عامل سوم به بررسی نقش علما در پویایی حرکت علمی می‌پردازد. عامل چهارم دربردارندۀ روابط علمی میان نیشابور و مراکز مختلف علمی است. عامل پنجم مشتمل بر وراقی و وراقان (نسخه‌برداری و نسخه‌برداران) و نقش آنان در پویایی حرکت علمی است. عامل ششم نیز به اهمیت کتابخانه‌های عمومی و خصوصی در پویایی حرکت علمی می‌پردازد.

    فصل سوم کتاب به بررسی مکان‌های آموزش، نظام‌های آموزشی و وسایل تعلیم در آنجا می‌پردازد. فصل چهارم نیز مطالعه‌ای همه‌جانبه پیرامون تولید علمی ـ ادبی در نیشابور است که چهار عنصر دارد: عنصر اول به مطالعات و تحقیقات شرعی از قرآن و قرائات و تفسیر و حدیث و فقه و اصول اختصاص دارد؛ عنصر دوم به بررسی علوم زبان عربی و نحو و مطالعات ادبی اختصاص دارد؛ عنصر سوم به بررسی علوم اجتماعی برگرفته از تاریخ و شهرها و زندگی‌نامه‌ها و مطالعات تربیتی توجه دارد؛ عنصر چهارم به بررسی تولیدات علمای آن دوره در زمینۀ علوم کاربردی و علوم محض اختصاص دارد. کتاب با بررسی موجز و مختصری از مهم‌ترین نتایجی که محقق از خلال مطالعه و بررسی به آن دست یافته است، خاتمه می‌یابد.[۱]

    پانويس


    منابع مقاله

    کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها