امپراتوری مغول: بین افسانه و واقعیت

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    امپراتوری مغول: بین افسانه و واقعیت
    امپراتوری مغول: بین افسانه و واقعیت
    پدیدآوراناگل، دنیز (نویسنده) پورمحمد، عبدالله (مترجم)
    ناشرنگارستان اندیشه
    مکان نشرتهران
    سال نشر۱۴۰۱
    شابک6ـ63ـ7754ـ622ـ978
    موضوعمغولان‌ - تا‌ریخ‌ - از آغا‌ز تا‌ ۱۵۰۰م‌ TC 1500 - yrotsiH - slognoM,تا‌ریخ‌ نگا‌ری قومی‌ - آسیا‌ isAC - yrotsihonhtE
    کد کنگره
    ‏DS ۱۹/الف۷الف۸ ۱۴۰۱

    امپراتوری مغول: بین افسانه و واقعیت تألیف دنیز اگل؛ ترجمه عبدالله پورمحمد؛ تاریخ‌نگاری جدید و وقایع‌نامه‌های قرون وسطایی غالباً دوران حکومت مغول را یکی از تاریک‌ترین دوران تاریخ ایران به تصویر کشیده‌اند؛ آنان عصر مغولان را دورۀ گسست بزرگ در تاریخ‌شان قلمداد می‌کنند. فتوحات مغولان موقعیت بی‌سابقه‌ای در ایران اسلامی به وجود آورد؛ جامعه‌ای که بر اساس احکام و رسوم اسلامی سازمان یافته بود، ناگهان در دست اقوامی افتاد که جهان‌بینی و آداب و رسوم کاملاً متفاوتی داشتند.

    ساختار

    کتاب از سیزده فصل تشکیل شده است.

    گزارش کتاب

    تاریخ‌نگاری جدید و وقایع‌نامه‌های قرون وسطایی غالباً دوران حکومت مغول را یکی از تاریک‌ترین دوران تاریخ ایران به تصویر کشیده‌اند؛ آنان عصر مغولان را دورۀ گسست بزرگ در تاریخ‌شان قلمداد می‌کنند. فتوحات مغولان موقعیت بی‌سابقه‌ای در ایران اسلامی به وجود آورد؛ جامعه‌ای که بر اساس احکام و رسوم اسلامی سازمان یافته بود، ناگهان در دست اقوامی افتاد که جهان‌بینی و آداب و رسوم کاملاً متفاوتی داشتند.

    ظهور ناگهانی مغولان در صفحۀ تاریخ، تغییرات عمیقی در سراسر اوراسیا به وجود آورد. آنان بزرگ‌ترین امپراتوری در تاریخ بشر را به وجود آوردند؛ چراکه توانستند منابع انسان و مادی قلمروهای تحت تصرف خود را برای تحقق اهداف‌شان بسیج کنند. همۀ رعایای امپراتوری ـ چه عشایر و چه شهرنشین، صنعت‌گر یا کشاورز ـ مجبور به کمک به مغولان برای تحقق اهداف و آرمان‌های جاه‌طلبانۀ آنان بودند. آغاز حکومت مغولان در ایران به صورت تهاجمی ویژه و مخرب روایت شده است. تأثیر روانی گسترده‌ای که مغولان بر جای نهادند، به دلیل شدت خشونت‌هایی بود که در پی حملۀ آنان شکل گرفت. نخستین تهاجم مغولان بین سال‌های 1218 تا 1222 میلادی همراه با قتل عام عمومی شهرهای بزرگ ماوراءالنهر و خراسان روایت شده است. این حملات به‌ویژه ویران‌کننده بود؛ چراکه تنها هدف مهاجمان بهره‌کشی برنامه‌ریزی‌شده و منظم از مردم و مناطقی بود که توسط آنان ویران شده بودند.

    نویسنده در این کتاب محدود به موضوع سلطنت و خلافت مغولان نیست، بلکه او تلاش کرده این مواجهه را از منظر ایدئولوژی و باورهای دینی هم بررسی کند. نویسنده نشان می‌دهد قبل از هجوم مغولان به ایران، این کشور حدو دو قرن در بحران به سر می‌برد؛ در شهرها درگیری‌هایی بین محله‌ها که اغلب بر اساس خصومت مذهبی بود، صورت می‌گرفت که باعث خرابی زیادی شده و دادوبیداد تجار و صنعتگران خرد را درآورده بود و یک گسست اجتماعی عمیق در حال شکل‌گیری بود. از سوی دیگر او در این کتاب مدعی است دولت مغول منجر به زوال فرهنگی نشد، بلکه در این دوره بین ایران و چین تبادل فرهنگی فراوانی صورت گرفت. بسیاری از عناصر چینی در طیف وسیعی از زمینه‌های تاریخ‌نگاری، نقشه‌کشی، کشاورزی، پزشکی، ستاره‌شناسی و فرهنگ مادی در فرهنگ ایرانی ادغام شد.

    در فصل نخست این کتاب به این موضوع پرداخته شده است که مردمانی که با مغولان سروکار داشتند، چه درک و شناختی از حاکمان مغول داشتند. در این فصل و در چشم‌انداز تطبیقی گسترده با بهره‌گیری از حافظۀ جمعی، نویسنده کوشیده است تفسیر مجددی از شخصیت‌های بزرگ تاریخی و شاهکارهای آنان ارائه دهد. تحول و تغییر شخصیت پرسترجان در دورۀ مغول موضوعی است که در فصل دوم بدان پرداخته می‌شود. این افسانۀ معروف غربی موجب شد تا مغولان وارد روایات و رؤیاهای آخرالزمانی قرون وسطایی شوند. ارامنه از این افسانۀ معروف دربارۀ پرسترجان، به عنوان بهانه‌ای برای اتحاد و همدستی با مغولان برای پیشبرد برنامۀ جنگ صلیبی مشترک لاتین‌ها و مغولان استفاده کردند.

    فصل سوم و چهارم به تاریخ‌نگاری اختصاص دارد. ابن‌عبری سرپرست کلیسای یعقوبی در سرزمین‌های شرقی، 22 سال در رفت‌وآمد بین عراق و آذربایجان گذراند و زمان زیادی را در مراغه سپری کرد و در آنجا توانست به کتابخانۀ ایلخانان دسترسی و کتاب وقایع‌نامۀ سریانی خود را تألیف کند. روایت او بیان‌کنندۀ دیدگاه یک مطران یا سراسقف مسیحی است که با مقامات مغول در تماس بوده است. روایت‌های مندرج در وقایع‌نامه سریانی تقریباً فقدان منابع بومی را جبران می‌کند؛ این کتاب در مقایسه با بیشتر منابع اسلامی که در رابطه با فرهنگ و روند زندگی مغولان مطالبی عرضه می‌کنند، عینی‌تر و بی‌غرضانه‌تر است.

    فصل پنجم به موضوع چگونگی درک شمنیسم توسط نویسندگان مسلمان اختصاص یافته است. این فصل شرح می‌دهد که ما می‌توانیم از سیستم بازنمایی مغول‌های قرون وسطایی و شیوه‌های شمن‌ها آگاه باشیم. اینکه مورخان چگونه درصدد بودند تا شاهزادگان مغولی جانشینان احتمالی چنگیزخان را در یک چارچوب اسلامی وارد کنند. در فصل ششم و با مطالعۀ موردی تیمور بررسی شده است.

    در فصل هفتم توضیح داده می‌شود که چرا قانون مغولی یا یاسا از نظر مسلمانان مغایر شرع است. موضوع روابط ایلخانان و ممالیک در چهار فصل آخر مطرح شده است.[۱]

    پانويس


    منابع مقاله

    کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها