مرگ‌اندیشی در ادیان ابراهیمی

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مرگ‌اندیشی در ادیان ابراهیمی تألیف عبدالله غلامرضاکاشی؛ این کتاب در پی بررسی آن است که اولاً در کتب مقدس و دیگر منابع و متون سه دین یهود، مسیحیت و اسلام چه طرز تلقی‌ای از مرگ ارائه شده است. به تعبیر دیگر از کدام ایماژها دربارۀ پدیدۀ مرگ استفاده شده است؟ ثانیاً چه خوانشی می‌شود از این ایماژها دربارۀ مرگ و معنای زندگی داشت؟ ثالثاً چه رهیافت‌هایی برای کنترل یا تقلیل اضطراب مرگ ارائه می‌کنند؟ همچنین مقایسه میان آموزه‌های ادیان نیز در خصوص پرسش‌های یادشده فروگذار نشده است.

مرگ‌اندیشی در ادیان ابراهیمی
مرگ‌اندیشی در ادیان ابراهیمی
پدیدآورانغلامرضاکاشی، عبدالله (نویسنده)
ناشرآرما
مکان نشراصفهان
سال نشر۱۴۰۲
شابک8ـ15ـ8679ـ600ـ978
کد کنگره

ساختار

پس از پیش‌گفتار و مقدمه، به مرگ‌اندیشی در یهودیت، مسیحیت، اسلام پرداخته و پس از جمع‌بندی به مرگ‌اندیشی در دنیای معاصر پرداخته است.

گزارش کتاب

مرگ آخرین کتاب زندگی است؛ اگرچه این برگ خود صفحه‌ای از صفحات زندگی است، داستانی متفاوت از دیگر صفحات دارد. زندگی خود راز است؛ ولی گویی مرگ راز در راز است. اندیشیدن به مرگ مقوله‌ای جدای از دغدغۀ مردن، کفن‌پوشی و مدفون‌شدن در شکاف تنگ و تاریک قبر است. اگر ترس از جان‌سپاری و حمل‌شدن بر دوش دیگران، سالب خواب و آرامش قریب‌به‌اتفاق مردم است، مرگ‌اندیشی دل‌مشغولی دائمی به بلوغ عقلانی رسیدگان وادی خردورزی است.

رازآلودگی مرگ افزون بر ایجاد اضطراب و دلشوره، آدمی را در گذر ایام به تأمل در این نکته واداشته است که به‌راستی در لحظۀ حضور مرگ چه اتفاقی رخ می‌دهد؟ مردن چگونه فرایندی دارد؟ آیا واقعاً مرگ تولدی دیگر است و آدمی در سرایی متفاوت زندگی را از سر می‌گیرد؟ یا با بازایستادن بدن از حرکت، همه چیز به پایان می‌رسد و جسد باقی‌مانده پس از پوسیدگی به چرخۀ طبیعت باز می‌گردد؟ چرا در این لحظه خاص و این مکان خاص؟ آیا راهی برای زنده‌ماندن دائم یا به‌تأخیرانداختن مرگ وجود ندارد؟

با توجه به جایگاه بحث مرگ و مرگ‌اندیشی در ساختار نظام نظری و عملی آدمی در گذشته و حال و اهمیتی که این مقوله برای ادیان دارد، این کتاب در پی بررسی آن است که اولاً در کتب مقدس و دیگر منابع و متون سه دین یهود، مسیحیت و اسلام چه طرز تلقی‌ای از مرگ ارائه شده است. به تعبیر دیگر از کدام ایماژها دربارۀ پدیدۀ مرگ استفاده شده است؟ ثانیاً چه خوانشی می‌شود از این ایماژها دربارۀ مرگ و معنای زندگی داشت؟ ثالثاً چه رهیافت‌هایی برای کنترل یا تقلیل اضطراب مرگ ارائه می‌کنند؟ همچنین مقایسه میان آموزه‌های ادیان نیز در خصوص پرسش‌های یادشده فروگذار نشده است.

روش به‌کارگرفته‌شده در این کتاب، توصیفی ـ تحلیلی است. برای انجام این مقصود ابتدا متون مقدس عهد عتیق، عهد جدید و قرآن مجید مطالعه و بررسی شده است و ایماژها/ استعاره‌های دربارۀ مرگ استخراج و توضیح داده شده است. سپس همین اقدام در ارتباط با یک فیلسوف، یک متکلم و یک عارف در سنت فکری و فرهنگی هر کدام از ادیان ابراهیمی صورت گرفته است. در ادامه به سه پرسش اصلی در بحث معنای زندگی مبتنی بر ایماژهای به‌دست‌آمده دربارۀ مرگ پاسخ داده شده است: 1. آیا هستی/ زندگی هدفی دارد؟ 2. آیا زندگی ارزش زیستن دارد؟ 3. آیا زندگی من نشانگر چیزی است؟ در گام بعدی به توضیح این نکته پرداخته شده است که ایماژهای مرگ موجود در ادبیات ادیان چه نقشی در مدیریت اضطراب مرگ یا حداقل کاهش آن ایفا می‌کنند. در آخرین فصل کتاب افزون بر ارزیابی اجمالی از مطالب به‌دست‌آمده، مقایسه میان دیدگاه‌های ادیان در زمینۀ مرگ‌اندیشی فروگذار نشده است.[۱]

پانويس


منابع مقاله

کتابخانه تخصصی ادبیات

وابسته‌ها