كشف الأوهام في حلية شرب الغلیان في شهر الصيام
كشف الأوهام في حلية شرب الغلیان في شهر الصيام تألیف میرزا محمدتقی نوری مازندرانی والد محدث نوری، با تصحیح علیرضا اباذری؛ یکی از مباحثی که تقریبا از اوایل قرن یازدهم در مجامع فقهی شیعه و سنی رایج شد، به پیدا شدن گیاهی به نام تنباکو برمیگشت که قبل از آن نبود. استفاده از تنباکو مباحث مختلفی را ایجاد کرد که تا مدتها محافل و مدارس فقهی به آن میپرداختند.
كشف الأوهام في حلية شرب الغلیان في شهر الصيام | |
---|---|
پدیدآوران | نوری مازندرانی، میرزا محمدتقی (نویسنده) اباذری، علیرضا (مصحح) |
ناشر | آیین شریعت |
مکان نشر | قم |
سال نشر | ۱۴۰۲ |
شابک | 1 - 01 - 5544 - 622 - 978 |
کد کنگره | |
معرفی کتاب
یکی از مباحثی که تقریبا از اوایل قرن یازدهم در مجامع فقهی شیعه و سنی رایج شد، به پیدا شدن گیاهی به نام تنباکو برمیگشت که قبل از آن نبود. استفاده از تنباکو مباحث مختلفی را ایجاد کرد که تا مدتها محافل و مدارس فقهی به آن میپرداختند.
پس از دوره صفویه و با روی کارآمدن قاجاریه، این بحث شدت بیشتری پیدا کرد و رسالههای مختلفی درباره حلیت یا عدم حلیت و مفطر بودن یا نبودن آن نوشته شد. در این بین یک فتوا و گویا عمل به آن از یک فقیه برجسته در مازندران باعث حرف و حدیثهایی شد. میرزا محمدتقی نوری مازندرانی (والد محدث نوری) قائل به عدم مفطریت دخان بود و به گفته صاحب قصص العلما ظهر ماه رمضان علانیه بر روی منبر قلیان میکشید. با این که قائلین به عدم مفطریت دخان در آن زمان و پیش از آن، افراد برجستهای بودند؛ ولی طبق سیره علما احتیاط میکردند. میرزا محمدتقی با این عمل باعث شد فقیه برجسته این عصر، یعنی حجة الاسلام سید محمدباقر شفتی، موضع سختی بگیرد و موجب دردسر برای وی شود.
پس از این ماجرا، وی در دفاع از خود و رد اشکالات وارده، رسالهای نوشت با نام کشف الاوهام و جواب ایرادات و اشکالات را داد و ضمناً دیدگاه خود را شرح داد. البته وی در این رساله ضمن مباحث فقهی، به آنچه بر او رفته از سختیها، مشکلات و سرزنشها پرداخته و بخش زیادی از رساله او به گلایه از اوضاع اجتماعی و ... گذشته است. این رساله جذاب، سرنوشت یک بحث فقهی و تأثیر آن را در جامعه بیان میکند.[۱]
گزارش محتوا
آنچه در «کشف الاوهام» مطرح شده، به طور خلاصه چنین است:
بحث اول: در بیان پارهای از قواعد و امور که مدخلیّت در فهم حکم این مسئله دارد.
مبحث دویم: در بیان اوهامی که در این مقام نمودهاند و به آنها تمسّک کردهاند در مقام اختلال فتوی به جواز.
وهم اوّل: از آنها وهمی است که جماعتی کردهاند و حکم به حرمت را به سبب آن از قطعیّات دانستهاند، و آن این است که دود غلیان از مأکولات و کشیدن آن از افراد اکل است؛ بلکه اعتبار در هر یک موجود است.
وهم دویم: این است که کشیدن غلیان از شرب است؛ چه عربان گویند: اشرب النّارجیل ونحو ذلک و اصل در استعمال حقیقت است، پس بایست که این اطلاق، اطلاق حقیقی باشد.
وهم سیم: این است که سیره شیعیان بلکه مسلمانان جاری شده است به ترک کشیدن غلیان در ماه رمضان.
وهم چهارم: این است که دود غلیان از دخان غلیظ است و دخان غلیظ را جماعتی از متأخّرین از مبطلات صوم میدانند.
وهم پنجم: تمسّک به قاعده اشتغال است.
وهم ششم: این است که هرگاه کسی غلیان بکشد عرفاً نمیگویند که این شخص روزهدار است، بلکه میگویند: این مرد صائم نیست و سلب صوم از این موضوع میکنند و این عمل را روزه نمیدانند.
بحث سیم: در بیان ادلّه اصل مطلب است که جواز کشیدن غلیان عمداً در نهار شهر رمضان و عدم بطلان صوم بسبب آن.
پانويس